ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
صالحی در طرح ملی سهشنبههای تکریم:
۱۱ هزار شهید اهل سنت نمادی از وحدت شیعه و سنی است
پانزدهمین هفته از طرح ملی سهشنبههای تکریم ۲۰ آبان ماه طی برقراری ارتباط زنده تصویری سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، با خانواده شهید ماموستا «ارکان قدیمی» از شهدای ترور در استان کردستان برگزار شد. صالحی در این ارتباط تصویری ضمن تجلیل از شهدای ترور گفت: «۱۱ هزار شهید اهل سنت نمادی از وحدت در سرزمین ایران اسلامی محسوب میشوند، شهیدانی که در کنار برادران شیعه به این مقام رفیع رسیدند، در این میان شهدای ترور مظلومیت مضاعفی دارند.» وزیرفرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه تصریح کرد: «ایران ما با ویژگیهایی از جمله وحدت و همزیستی میان مذاهب و اقوام در مناطق جغرافیایی شناخته میشود، از نمادهای این همزیستی موضوع شهادت است، اگر شهادت به عنوان عالیترین فضیلت و مرتبت معنوی و انسانی شناخته میشود قطرات خون مذاهب مختلف اسلامی در این سرزمین بویژه در این چهل سال اخیر با هم آمیخته و عجین شده است.» او ادامه داد: «۱۱ هزار شهید اهل سنت در کنار شهدا و برادران شیعه نشان از یک اقیانوس واحد است، اقیانوسی که سرزمین ایران اسلامی را به عنوان یک سرچشمه تا ابدالدهر آبیاری میکند. شهادت از نقاط وحدت میان اقوام مختلف ایران است و در این میان کردستان در طول تاریخ ایران و بهطور خاص در چهل سال اخیر در خط مقدم جهاد و شهادت بوده است، این استان هم در دوره انقلاب اسلامی و هم پس از آن و در دوره هشت سال دفاع مقدس و مبارزه با تکفیریها شهیدان بسیاری را تقدیم نظام اسلامی کرد. کردستان منطقهای بود که بیش از ۲۰۰ کیلومتر با عراق مرز داشت و ارتش بعثی عراق در این منطقه حضور داشته و خط مقدم در این منطقه بود لذا بسیاری از رزمندگان در این منطقه به شهادت رسیدند.»
صالحی در ادامه افزود: «شهیدان استان کردستان از وجب به وجب خاک ایران اسلامی دفاع کردند، شهادت حلقه اتصال ایران، حلقه اتصال مذاهب و اقوام به یکدیگر است. چرا که این شهیدان برای حفظ دین و کیان جغرافیایی به شهادت رسیدند؛ اما نکته دوم که میتوان به عنوان یکی از ویژگیهای ایران در دهههای اخیر نام برد آن است که ایران همواره در این چهل سال در معرض و قربانی تروریسم بوده و هست؛ در این عرصه ۱۷ هزار شهید ترور نقطه اشتراکی است که ایران را در حوزه مذاهب و اقوام به هم وصل میکند.» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در بخش دیگری از مباحث خود تصریح کرد: «بخش قابل توجهی از شهدای ترور در فضای استان کردستان بود، شهدای ترور استانهایی هستند که مظلومیت شان مضاعف است؛ و امروز ما میهمان خانه شهیدی هستیم که پیش روی چشم همسر و فرزند خردسالش او را ترور کردند. شهدای ترور ما و بهطور اخص این شهید بزرگوار شهید ارکان قدیمی در این فضا قرار داشتند.» صالحی افزود: «شهید ارکان قدیمی با تعلق خاطری که به مباحث دینی و مذهبی داشت، با تقیدی که به دیانت، نماز، توجه به خانواده و توجه به حوزههای فرهنگی داشت یک نماد است. این شهیدان نمادهایی هستند که تبدیل به جوانه شدند، جوانههایی که بوستان وسیعی شده و الگویی برای همزیستی مسالمتآمیز و حرکت رو به جلو در در منطقه خودشان و ایران شدند.»
صالحی در ادامه افزود: «شهیدان استان کردستان از وجب به وجب خاک ایران اسلامی دفاع کردند، شهادت حلقه اتصال ایران، حلقه اتصال مذاهب و اقوام به یکدیگر است. چرا که این شهیدان برای حفظ دین و کیان جغرافیایی به شهادت رسیدند؛ اما نکته دوم که میتوان به عنوان یکی از ویژگیهای ایران در دهههای اخیر نام برد آن است که ایران همواره در این چهل سال در معرض و قربانی تروریسم بوده و هست؛ در این عرصه ۱۷ هزار شهید ترور نقطه اشتراکی است که ایران را در حوزه مذاهب و اقوام به هم وصل میکند.» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در بخش دیگری از مباحث خود تصریح کرد: «بخش قابل توجهی از شهدای ترور در فضای استان کردستان بود، شهدای ترور استانهایی هستند که مظلومیت شان مضاعف است؛ و امروز ما میهمان خانه شهیدی هستیم که پیش روی چشم همسر و فرزند خردسالش او را ترور کردند. شهدای ترور ما و بهطور اخص این شهید بزرگوار شهید ارکان قدیمی در این فضا قرار داشتند.» صالحی افزود: «شهید ارکان قدیمی با تعلق خاطری که به مباحث دینی و مذهبی داشت، با تقیدی که به دیانت، نماز، توجه به خانواده و توجه به حوزههای فرهنگی داشت یک نماد است. این شهیدان نمادهایی هستند که تبدیل به جوانه شدند، جوانههایی که بوستان وسیعی شده و الگویی برای همزیستی مسالمتآمیز و حرکت رو به جلو در در منطقه خودشان و ایران شدند.»
محمود یاوری سرمربی اسبق تیم ملی فوتبال درگذشت
خداحافظ جناب سرهنگ
حامد جیرودی / خبری تلخ و ناگوار دیروز فوتبال ایران را به سوگ نشاند؛ محمود یاوری یا همان جناب سرهنگ فوتبال ایران بعد از مدتی دست و پنجه نرم کردن با بیماری در سن 81 سالگی درگذشت. مربی ای که در طول 50 سال یکی از سرشناسترین مربیان فوتبال ایران بهشمار میرفت که در تیمهای مختلفی به مربیگری پرداخت و تا 75 سالگی روی نیمکت نشست تا یکی از پرتداومترین مربیان تاریخ فوتبالمان لقب بگیرد. زنده یاد یاوری که متولد ۱۸ مهر ۱۳۱۸ در اصفهان بود، فوتبال را از شاهین اصفهان (سپاهان فعلی) آغاز کرد و تا سال ۱۳۴۲ عضو این باشگاه بود. او در ادامه در سال ۱۳۴۲ به پاس تهران رفت و همزمان به عضویت دانشکده افسری درآمد و تا سال ۱۳۵۰ که در این تیم که بازنشسته شد، موفقترین سالهای فوتبالش را در پاس سپری کرد. خودش در تعریف نحوه ورود به پاس و طی کردن دورههای نظامیگری گفته بود: «زمانی که در تیم آموزشگاههای اصفهان بازی میکردم، تیمها در مدارس و کلاسها مستقر میشدند و حتی رختخواب و وسایل خواب را هم خودمان میبردیم. بعد از بازی در آبخوری محوطه مدرسه داشتم دست و صورتم را میشستم که شنیدم یک نفر از پشت سر میگوید اصفونی! میخواهی بیایی دانشگاه پلیس؟ من هم سرم را بلند کردم و همانطور که نگاهش میکردم گفتم بله بد نیست. نگو او سروان صادقی بود که بعداً تیمسار صادقی شد و رئیس تربیت بدنی باشگاه پاس و شهربانی آن زمان و مرد بسیار خوبی بود.»
بازی در تیم ملی
یاوری در سال 1967 (1346) توسط محمود بیاتی به تیم ملی دعوت شد و تا سال 1349 سه بازی ملی را تجربه کرد. یاوری که در پست دفاع و هافبک چپ بازی میکرد، اولین بازی ملی اش را مقابل پاکستان تجربه کرد که 2-0 به سود ایران به پایان رسید. او در 2 بازی دیگر هم مقابل ترکیه انجام داد که یکی 1-1 شد و دیگری 1-0 به سود حریف به پایان رسید.
44 سال مربیگری
یاوری کار مربیگری را از 30 سالگی به طور رسمی شروع کرد و در دهه 50 یکی از شاگردان دتمار کرامر یکی از سرشناسترین مربیان و مدرسان مربیگری جهان معروف به ناپلئون فوتبال بود. یکی از چند شاگرد مرد آلمانی که بعدها توانست روی نیمکت تیم ملی و همچنین پاس یکی از مطرحترین تیمهای فوتبال ایران بنشیند. اولین تیمی که او در آن مربیگری کرد، ذوب آهن بود ولی پس از 2 بازی سرمربی سپاهان شد و طی 8 سال از سال 1349 تا 57 در 212 بازی روی نیمکت این تیم نشست تا بیشترین دوران مربیگریاش را در این تیم زادگاه خود سپری کرده باشد. یاوری تا 93 و بمدت 44 سال در سطح اول فوتبال ایران مربیگری کرد. او در این سالها در 19 تیم مختلف و تقریباً در تمامی مناطق فوتبال ایران کار کرد. سرهنگ 27 بار در این سالها از تیمی به تیم دیگر رفت و علاوه بر ذوب آهن و سپاهان، در تیمهای برق شیراز، تیم جوانان ایران، تیم امید ایران، تیم ملی ایران، فجر سپاسی شیراز، پاس تهران، تراکتورسازی تبریز، ابومسلم مشهد، استقلال اهواز، راهآهن شهرری، شاهین بوشهر، صبای قم، پاس همدان، استیلآذین تهران و مس کرمان به مربیگری پرداخت. او بیشترین دوره حضور را در فوتبال شیراز و تیمهای برق و فجر سپاسی داشته است. یاوری 4 بار در مقاطع مختلف هدایت برق و 3 بار هدایت فجر سپاسی را به عهده داشته است. او 3 بار روی نیمکت سپاهان نشسته، 2 بار در استقلال اهواز، 2 بار ذوب آهن و 2 بار هم هدایت تیم جوانان ایران را در زمانهای مختلف به عهده گرفته است. جالب اینکه خودش در یکی از گفتوگوهایش درباره مربیگری اش در شهرهای مختلف گفت: «مربیگری کاری است که همیشه باید آماده سفر باشید. هرچند من در هر شهری که کار کرده ام، یک خانه خریدهام، چون دیگر متعلق به آن شهر هستم.» آخرین تیم تحت هدایت او فجرسپاسی در لیگ سیزدهم بود.
آمار سرهنگ در تیمهای ملی
یاوری که در سال ۱۳۵۶ سرمربی تیم ملی جوانان فوتبال کشور شد و در سال ۱۳۵۷ حضور در تیم ملی ب و تیم ملی امید را تجربه نمود. در سال 1363 و در ۴۴ سالگی هدایت تیم ملی ایران را به عهده گرفت و در 6 بازی مقدماتی جام ملتهای آسیا 1984 روی نیمکت تیم ملی ایران نشست و 6 برد برابر بنگلادش، سوریه(2برد)، اندونزی(میزبان)، فیلیپین و تایلند کسب کرد تا آمار صد درصد برد را روی نیمکت ایران به دست آورد. او که توسط بهروز صحابه رئیس وقت فدراسیون فوتبال سرمربی تیم ملی شده بود، با حضور نصرالله سجادی به جای صحابه، از مسئولیت سرمربیگری خود در تیم ملی کنار رفت و ناصر ابراهیمی جانشین او شد. آن هم در مقطعی که تیم ملی شایستگی قهرمانی در جام ملتها را داشت اما در نیمه نهایی مقابل عربستان شکست خورد و به فینال نرسید. یاوری طی سالهای ۱۳۷۰ و ۱۳۷۱ به مربیگری مجدد در تیم ملی جوانان رسید و در سال ۱۳۸۴ هم مدیر تیم ملی فوتبال جوانان شد.
پیامهای تسلیت
فقدان او برای خیلی از شاگردان، دوستان، همبازیهایش یک درد بزرگ خواهد بود که به معنای واقعی کلمه در سالهای پایانی مربیگری برای تیمهایش بیشتر شبیه پدر بود نه صرفاً یک مربی. وزارت ورزش وجوانان، فدراسیون فوتبال، دراگان اسکوچیچ سرمربی تیم ملی، باشگاه پرسپولیس، باشگاه استقلال و علی دایی بخشی از بدنه فوتبال بودند که درگذشت یاوری را تسلیت گفتند. وحید هاشمیان مربی تیم ملی نیز از سارایوو پیام تسلیتی برای درگذشت مربی اسبق خود اعلام کرد. مربیان، بازیکنان و دیگر اعضای ذوبآهن در حاشیه تمرین دیروز مراسمی را برای ادای احترام به یاوری برپا کردند. محمدرضا کربکندی سرمربی سابق ذوب آهن گفت:«یاوری امیرکبیر فوتبال اصفهان است. جای او در فوتبال خالی خواهد بود.»
قاسم حدادیفر کاپیتان ذوبآهن هم تأکید کرد:«یاوری به گردن فوتبال ایران حق داشت.» روحش شاد و یادش گرامی باد...
وزارت خارجه و بانک مرکزی موظف شدند
مأموریت آزادسازی ارزهای بلوکه
بیش از 40 میلیارد دلار منابع مالی حاصل از صادرات ایران در کشورهای مختلف بلوکه شده است
گروه اقتصادی | «ضرورت برنامهریزی و اقدام سریع وزارت خارجه و بانک مرکزی برای تسهیل و تسریع تبادلات تجاری ایران با کشورهای علاقهمند» و «آزادسازی منابع مالی بلوکه شده ایران در برخی کشورهای جهان»، دو محور مهم یکصد و هشتادمین جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت بود.
رئیس جمهوری در این جلسه با اشاره به گزارش وزارت امور خارجه در زمینه فعالیتهای انجام گرفته برای آزادسازی منابع مالی بلوکه شده ایران در برخی کشورها با توجه به موانع ایجاد شده از سوی امریکاییها در این زمینه، بر ضرورت هماهنگی بیشتر و مؤثر وزارت امور خارجه و بانک مرکزی در این زمینه تأکید کرد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حسن روحانی به تحولات پیش رو در امریکا اشاره کرد و افزود: دولت جدید امریکا پیش از هر اقدامی برای ترمیم چهره مخدوش این کشور در جامعه جهانی باید در رفتارهای غیرانسانی خود با سایر کشورها تجدید نظر کند.
روحانی در ادامه با اشاره به مصوبه روز دوشنبه -19 آبان- دولت درخصوص موظف شدن وزارت خارجه و دستگاههای مرتبط برای تسریع و تسهیل تبادلات تجاری با کشورهای علاقهمند، بر برنامهریزی و اقدامات سریع در این زمینه تأکید کرد.در این جلسه وزارت امور خارجه نیز گزارشی از فعالیتهای انجام گرفته برای آزادسازی منابع مالی بلوکه شده ایران در برخی کشورها ارائه کرد و مقرر شد علیرغم فشارهای تحریمی امریکا، بانک مرکزی و وزارت امور خارجه با هماهنگی بیشتر و مؤثرتر نسبت به آزادسازی و استفاده از این منابع برای تأمین نیازهای تولیدی کشور اقدام کنند.
بزرگترین بدهکاران ایران
بنا بر گزارشها بیش از 40 میلیارد دلار منابع مالی حاصل از صادرات ایران در کشورهای مختلف که اتفاقاً به نوعی از دوستان ایران به شمار میروند، بلوکه شده است. آخرین بررسیها نشان میدهد که چین، هند، کره جنوبی، عراق و ژاپن به ترتیب بیشترین میزان داراییهای ایران را بلوکه کردهاند. البته کشورهای اروپایی مانند ایتالیا نیز در این فهرست قرار میگیرند.
اخیراً گزارشی از میزان بدهی این کشورها از سوی رسانههای کشور منتشر شد که بر اساس آن، چین 20 میلیارد دلار، هند 7 میلیارد دلار، کرهجنوبی 8.5 میلیارد دلار، عراق 4 الی 5 میلیارد دلار و ژاپن 1.5 میلیارد دلار به ایران بدهی دارند. مسئولان از وزارت امور خارجه، بانک مرکزی و نمایندگان ایران در کمیسیونهای مشترک در این مدت تلاشهایی برای بازپسگیری این منابع مالی انجام دادهاند؛ اما تقریباً به جز موارد محدودی به نتیجه نرسیده است. تنها موردی که شاید بتوان موفقیتآمیز دانست، کشور عراق بوده و این کشور قول داده که منابع مالی حاصل از صادرات بویژه در زمینه برق و گاز را که هر روز کنتور میاندازد و بیشتر میشود، به شیوه های مختلف از جمله تهاتر پرداخت کند.
اما مذاکرات با اکثر کشورها تاکنون نتیجهبخش نبوده است. مانند کره جنوبی که ۲۲ مهر رئیس اتاق بازرگانی ایران و کره جنوبی اعلام کرد: «مذاکرات با این کشور برای بازگرداندن پولهای بلوکه شده ایران آغاز شده اما هنوز به نتیجه نرسیده است.»حسین تنهایی «میزان پولهای بلوکه شده ایران در کره جنوبی را هشت و نیم میلیارد دلار برآورد کرد.» اما آیا ششمین شریک بزرگ تجاری ایالات متحده که اتفاقاً روابط سیاسی و اقتصادی خوبی با این کشور دارد، حاضر میشود که روابطش را با ایران ارتقا بدهد؟ چقدر تلاش وزارت امور خارجه و بانک مرکزی میتوانند در شرایط تحریمی موفقیتآمیز باشد؟
چین و منابع عظیم بلوکه شده ایران
مذاکرات سیاسی و اقتصادی میان ایران و چین گسترده است اما تأثیر چندانی در آزادسازی منابع مالی عظیم بلوکه شده کشور نداشته است. چین آن طور که گفته شده است بیش از 20 میلیارد دلار منابع ارزی ایران را بلوکه کرده است.
حجم مبادلات تجاری ایران و چین فقط در شش ماهه نخست سال جاری میلادی ۷میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار بوده و چین بزرگترین شریک تجاری ایران است. تسهیل و تسریع روابط تجاری با این کشور نیز مسأله مهمی برای ایران محسوب میشود.
هند و ژاپن نیز دو شریک تجاری سنتی ایران به شمار میروند که روز به روز به امریکا نزدیکتر میشوند و اگرچه در بخش انرژی مراوداتشان را با ایران تا اندازه زیادی قطع کردند اما سالهاست که منابع مالی ایران در آنجا رسوب کرده است.
مشکل فقط تحریم نیست
اما تحریمهای امریکا تنها عاملی نیست که اجازه نمیدهد منابع مالی بلوکه شده کشور آزاد شود. مسأله سیستم مالی و نپیوستن ایران به گروه ویژه اقدام مالی (در پولشویی) یا به اختصار اف ای تی اف (FATF) مسأله به مراتب مهمتر از تحریمهاست.
در این زمینه، طی روزهای گذشته احمد پورفلاح رئیس اتاق بازرگانی ایران و ایتالیا اذعان کرد: «سیاستگذاران و نخبگان ما بدانند که حتی اگر تحریمها برداشته شود ولی نتوانیم ارتباط سوئیفت را برقرار کنیم و به FATF نپیوندیم هیچ فایدهای نخواهد داشت. چون اگر نتوانیم پول را جابهجا کنیم، برداشتن تحریمها چه سودی خواهد داشت؟»
رئیس اتاق بازرگانی ایران و ایتالیا در مورد پولهای بلوکه شده ایران در ایتالیا نیز گفته بود: «پول بلوکه شده ایران در ایتالیا به اندازه کشورهایی مثل چین، هند و عراق نیست ولی انتقال پول مقداری از محمولههای آخر نفتی که به ایتالیا فروختیم امکانپذیر نبود، این رقم خیلی بالا نیست و فکر میکنم حداکثر 4 تا 5 میلیارد دلار باشد.»
آن طور که پورفلاح میگوید، «حجم اقتصاد ما در دنیا هجدهم یا نوزدهم است.» این فعال اقتصادی در مصاحبه خود با خبرگزاری ایلنا تأکید کرده است: «ما باید سهم بیشتری از تجارت جهانی داشته باشیم. تحریمها و نپیوستن ما به FATF روی این مقوله بسیار تأثیر گذاشته است. نداشتن ارتباط سوئیفت با دیگر کشورها بسیار مشکل ایجاد کرده و بسیاری از فرصتطلبان از این وضعیت سوء استفاده میکنند و منافع ملی ایرانیان به خطر میافتد. من امیدوارم با گشایشی که در سطح بینالمللی در حال انجام است، بتدریج تحریمها کمرنگ شود.»
راههای آزادسازی منابع مالی بلوکه شده ایران
حمید رضا صالحی
دبیرکل فدراسیون صادرات انرژی و صنایع وابسته
منابع مالی خارج از کشور که در کشورهای دیگر طرف مبادله ایران رسوب کرده و بلوکه شده است، میتواند از طرق متفاوتی در اختیار ایران قرار بگیرد. یکی از راهکارها که اتفاقاً بارها بر آن تأکید شده است، استفاده از این منابع برای واردات کالاهای اساسی و مواد اولیه تولید و صنعت است.اما راهکارهای دیگری نیز برای آزادسازی این منابع مالی وجود دارد که در تجربههای جهانی روابط تجاری و بینالمللی کشورها دیده میشود. از جمله استفاده از این منابع برای سرمایهگذاری در صنعت و زیرساختهای کشور طرف مبادله و بهرهگیری از سود حاصل از این سرمایهگذاری برای تأمین نیازهای کشور.در این خصوص ایران میتواند منابع مالی بلوکه شده خود را در اختیار بگیرد و بهواسطه آنها وام دهد؛ سرمایهگذاری کند و حتی برای صنعتگران ایرانی شغل ایجاد کند. از جمله کشورهای مستعد در این زمینه عراق است. عراق یکی از شرکای تجاری مهم ایران در این روزها به شمار میرود که پول ایران در بانکهای آن بلوکه میشود اما نیازمند زیرساختهای وسیع است و بازار جذابی برای سرمایهگذاری است.
البته تنها تحریم نیست که اجازه نمیدهد تا ایران از این منابع بهره ببرد. مسائلی مانند نپیوستن ایران به افایتیاف نیز باعث این رسوب منابع مالی شده است و ایران باید در اولین فرصت برای آن چارهاندیشی کند. چراکه کشور ما نیازمند یک گشایش ویژه در روابط بینالمللی و تجاری است تا از وضع کنونی رها شود؛ به مؤلفههای اقتصادی مطلوب و سطح قابل قبول جهانی دست یابد.گشایشی که در پیش میتواند باشد، مسأله مهمی است که سیاستگذاران کشور باید با آن بهدرستی مواجه شوند و تدبیر لازم را به کار گیرند. کاهش تحریمها میتواند به عادیسازی روابط بینجامد و روابط بینالمللی زمینه رونق کسب و کارها و بهبود تراز تجاری و مسائلی از این دست را رقم خواهد زد. کشور ما در این چند سال گذشته عقب نگه داشته شده و باید زمینه رهایی از این عقبماندگی را دقیقاً در همین روزهای کلیدی رقم بزنیم. صنعت کشور باید به منابع اولیه دسترسی پیدا کند؛ درها به روی سرمایهگذاران باز شود و ما بشدت به این سرمایهگذاری خارجی نیازمند هستیم؛ باید امکان صادرات فراهم شود و بتوانیم صادرکننده کالاهای غیرنفتی باشیم. اگر میخواهیم تولید کشور رونق بگیرد، راهش عادیسازی روابط و گسترش صادرات است. باید صنعت ایران رقابتپذیر شود و این رقابتپذیری تنها با بهبود سیاست خارجی و گشایشهای بینالمللی رقم خواهد خورد.
رئیس جمهوری در این جلسه با اشاره به گزارش وزارت امور خارجه در زمینه فعالیتهای انجام گرفته برای آزادسازی منابع مالی بلوکه شده ایران در برخی کشورها با توجه به موانع ایجاد شده از سوی امریکاییها در این زمینه، بر ضرورت هماهنگی بیشتر و مؤثر وزارت امور خارجه و بانک مرکزی در این زمینه تأکید کرد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حسن روحانی به تحولات پیش رو در امریکا اشاره کرد و افزود: دولت جدید امریکا پیش از هر اقدامی برای ترمیم چهره مخدوش این کشور در جامعه جهانی باید در رفتارهای غیرانسانی خود با سایر کشورها تجدید نظر کند.
روحانی در ادامه با اشاره به مصوبه روز دوشنبه -19 آبان- دولت درخصوص موظف شدن وزارت خارجه و دستگاههای مرتبط برای تسریع و تسهیل تبادلات تجاری با کشورهای علاقهمند، بر برنامهریزی و اقدامات سریع در این زمینه تأکید کرد.در این جلسه وزارت امور خارجه نیز گزارشی از فعالیتهای انجام گرفته برای آزادسازی منابع مالی بلوکه شده ایران در برخی کشورها ارائه کرد و مقرر شد علیرغم فشارهای تحریمی امریکا، بانک مرکزی و وزارت امور خارجه با هماهنگی بیشتر و مؤثرتر نسبت به آزادسازی و استفاده از این منابع برای تأمین نیازهای تولیدی کشور اقدام کنند.
بزرگترین بدهکاران ایران
بنا بر گزارشها بیش از 40 میلیارد دلار منابع مالی حاصل از صادرات ایران در کشورهای مختلف که اتفاقاً به نوعی از دوستان ایران به شمار میروند، بلوکه شده است. آخرین بررسیها نشان میدهد که چین، هند، کره جنوبی، عراق و ژاپن به ترتیب بیشترین میزان داراییهای ایران را بلوکه کردهاند. البته کشورهای اروپایی مانند ایتالیا نیز در این فهرست قرار میگیرند.
اخیراً گزارشی از میزان بدهی این کشورها از سوی رسانههای کشور منتشر شد که بر اساس آن، چین 20 میلیارد دلار، هند 7 میلیارد دلار، کرهجنوبی 8.5 میلیارد دلار، عراق 4 الی 5 میلیارد دلار و ژاپن 1.5 میلیارد دلار به ایران بدهی دارند. مسئولان از وزارت امور خارجه، بانک مرکزی و نمایندگان ایران در کمیسیونهای مشترک در این مدت تلاشهایی برای بازپسگیری این منابع مالی انجام دادهاند؛ اما تقریباً به جز موارد محدودی به نتیجه نرسیده است. تنها موردی که شاید بتوان موفقیتآمیز دانست، کشور عراق بوده و این کشور قول داده که منابع مالی حاصل از صادرات بویژه در زمینه برق و گاز را که هر روز کنتور میاندازد و بیشتر میشود، به شیوه های مختلف از جمله تهاتر پرداخت کند.
اما مذاکرات با اکثر کشورها تاکنون نتیجهبخش نبوده است. مانند کره جنوبی که ۲۲ مهر رئیس اتاق بازرگانی ایران و کره جنوبی اعلام کرد: «مذاکرات با این کشور برای بازگرداندن پولهای بلوکه شده ایران آغاز شده اما هنوز به نتیجه نرسیده است.»حسین تنهایی «میزان پولهای بلوکه شده ایران در کره جنوبی را هشت و نیم میلیارد دلار برآورد کرد.» اما آیا ششمین شریک بزرگ تجاری ایالات متحده که اتفاقاً روابط سیاسی و اقتصادی خوبی با این کشور دارد، حاضر میشود که روابطش را با ایران ارتقا بدهد؟ چقدر تلاش وزارت امور خارجه و بانک مرکزی میتوانند در شرایط تحریمی موفقیتآمیز باشد؟
چین و منابع عظیم بلوکه شده ایران
مذاکرات سیاسی و اقتصادی میان ایران و چین گسترده است اما تأثیر چندانی در آزادسازی منابع مالی عظیم بلوکه شده کشور نداشته است. چین آن طور که گفته شده است بیش از 20 میلیارد دلار منابع ارزی ایران را بلوکه کرده است.
حجم مبادلات تجاری ایران و چین فقط در شش ماهه نخست سال جاری میلادی ۷میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار بوده و چین بزرگترین شریک تجاری ایران است. تسهیل و تسریع روابط تجاری با این کشور نیز مسأله مهمی برای ایران محسوب میشود.
هند و ژاپن نیز دو شریک تجاری سنتی ایران به شمار میروند که روز به روز به امریکا نزدیکتر میشوند و اگرچه در بخش انرژی مراوداتشان را با ایران تا اندازه زیادی قطع کردند اما سالهاست که منابع مالی ایران در آنجا رسوب کرده است.
مشکل فقط تحریم نیست
اما تحریمهای امریکا تنها عاملی نیست که اجازه نمیدهد منابع مالی بلوکه شده کشور آزاد شود. مسأله سیستم مالی و نپیوستن ایران به گروه ویژه اقدام مالی (در پولشویی) یا به اختصار اف ای تی اف (FATF) مسأله به مراتب مهمتر از تحریمهاست.
در این زمینه، طی روزهای گذشته احمد پورفلاح رئیس اتاق بازرگانی ایران و ایتالیا اذعان کرد: «سیاستگذاران و نخبگان ما بدانند که حتی اگر تحریمها برداشته شود ولی نتوانیم ارتباط سوئیفت را برقرار کنیم و به FATF نپیوندیم هیچ فایدهای نخواهد داشت. چون اگر نتوانیم پول را جابهجا کنیم، برداشتن تحریمها چه سودی خواهد داشت؟»
رئیس اتاق بازرگانی ایران و ایتالیا در مورد پولهای بلوکه شده ایران در ایتالیا نیز گفته بود: «پول بلوکه شده ایران در ایتالیا به اندازه کشورهایی مثل چین، هند و عراق نیست ولی انتقال پول مقداری از محمولههای آخر نفتی که به ایتالیا فروختیم امکانپذیر نبود، این رقم خیلی بالا نیست و فکر میکنم حداکثر 4 تا 5 میلیارد دلار باشد.»
آن طور که پورفلاح میگوید، «حجم اقتصاد ما در دنیا هجدهم یا نوزدهم است.» این فعال اقتصادی در مصاحبه خود با خبرگزاری ایلنا تأکید کرده است: «ما باید سهم بیشتری از تجارت جهانی داشته باشیم. تحریمها و نپیوستن ما به FATF روی این مقوله بسیار تأثیر گذاشته است. نداشتن ارتباط سوئیفت با دیگر کشورها بسیار مشکل ایجاد کرده و بسیاری از فرصتطلبان از این وضعیت سوء استفاده میکنند و منافع ملی ایرانیان به خطر میافتد. من امیدوارم با گشایشی که در سطح بینالمللی در حال انجام است، بتدریج تحریمها کمرنگ شود.»
راههای آزادسازی منابع مالی بلوکه شده ایران
حمید رضا صالحی
دبیرکل فدراسیون صادرات انرژی و صنایع وابسته
منابع مالی خارج از کشور که در کشورهای دیگر طرف مبادله ایران رسوب کرده و بلوکه شده است، میتواند از طرق متفاوتی در اختیار ایران قرار بگیرد. یکی از راهکارها که اتفاقاً بارها بر آن تأکید شده است، استفاده از این منابع برای واردات کالاهای اساسی و مواد اولیه تولید و صنعت است.اما راهکارهای دیگری نیز برای آزادسازی این منابع مالی وجود دارد که در تجربههای جهانی روابط تجاری و بینالمللی کشورها دیده میشود. از جمله استفاده از این منابع برای سرمایهگذاری در صنعت و زیرساختهای کشور طرف مبادله و بهرهگیری از سود حاصل از این سرمایهگذاری برای تأمین نیازهای کشور.در این خصوص ایران میتواند منابع مالی بلوکه شده خود را در اختیار بگیرد و بهواسطه آنها وام دهد؛ سرمایهگذاری کند و حتی برای صنعتگران ایرانی شغل ایجاد کند. از جمله کشورهای مستعد در این زمینه عراق است. عراق یکی از شرکای تجاری مهم ایران در این روزها به شمار میرود که پول ایران در بانکهای آن بلوکه میشود اما نیازمند زیرساختهای وسیع است و بازار جذابی برای سرمایهگذاری است.
البته تنها تحریم نیست که اجازه نمیدهد تا ایران از این منابع بهره ببرد. مسائلی مانند نپیوستن ایران به افایتیاف نیز باعث این رسوب منابع مالی شده است و ایران باید در اولین فرصت برای آن چارهاندیشی کند. چراکه کشور ما نیازمند یک گشایش ویژه در روابط بینالمللی و تجاری است تا از وضع کنونی رها شود؛ به مؤلفههای اقتصادی مطلوب و سطح قابل قبول جهانی دست یابد.گشایشی که در پیش میتواند باشد، مسأله مهمی است که سیاستگذاران کشور باید با آن بهدرستی مواجه شوند و تدبیر لازم را به کار گیرند. کاهش تحریمها میتواند به عادیسازی روابط بینجامد و روابط بینالمللی زمینه رونق کسب و کارها و بهبود تراز تجاری و مسائلی از این دست را رقم خواهد زد. کشور ما در این چند سال گذشته عقب نگه داشته شده و باید زمینه رهایی از این عقبماندگی را دقیقاً در همین روزهای کلیدی رقم بزنیم. صنعت کشور باید به منابع اولیه دسترسی پیدا کند؛ درها به روی سرمایهگذاران باز شود و ما بشدت به این سرمایهگذاری خارجی نیازمند هستیم؛ باید امکان صادرات فراهم شود و بتوانیم صادرکننده کالاهای غیرنفتی باشیم. اگر میخواهیم تولید کشور رونق بگیرد، راهش عادیسازی روابط و گسترش صادرات است. باید صنعت ایران رقابتپذیر شود و این رقابتپذیری تنها با بهبود سیاست خارجی و گشایشهای بینالمللی رقم خواهد خورد.
روحانی در اجلاس سران کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای:
اکنون نوبت رهبران جدید امریکاست
گروه سیاسی / رئیس جمهوری کشورمان روز گذشته در بیستمین اجلاس سران کشورهای عضو سازمان همکاریهای شانگهای که به میزبانی ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه و به صورت مجازی برگزار شد، سخنرانی کرد.
حضور روحانی در این اجلاس مجازی در حالی بود که جمهوری اسلامی ایران از سال 1384 تاکنون به عنوان عضو ناظر در سازمان شانگهای پذیرفته شده است و پذیرش درخواستش برای عضویت در آن همچنان در ابهام است. اگرچه «باختیر حکیموف» نماینده ویژه ریاست جمهوری روسیه در امور سازمان همکاری شانگهای اعلام کرده است که موضوع عضویت ایران در دستور کار بیستمین اجلاس این سازمان قرار دارد.
بر همین اساس روحانی در سخنرانی خود با اشاره به سیاستهای اصولی ایران در تقویت حسن همجواری، ایجاد اعتماد و گفتوگو با همسایگان در حوزههایی چون اوراسیا، خلیجفارس، جنوب و غرب آسیا تأکید دارد: جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از مهمترین مجاری انتقال انرژی و یکی از شاهراههای مواصلاتی در منطقه با برخورداری از منابع غنی انرژی، دسترسی به دو دریای مهم و موقعیت سوقالجیشی بینظیر، قادر به تأمین نیازهای زیربنایی بسیاری از کشورهای منطقه و اعضای سازمان شانگهای است. او همچنین گفت که جمهوری اسلامی ایران به همکاری با شرکای خود و سازمان همکاری شانگهای جهت مقابله مؤثر با تروریسم، افراطگرایی و قاچاق مواد مخدر ادامه خواهد داد.
روحانی همچنین ارائه ابتکار صلح هرمز (HOPE)؛ مشارکت در روند صلح آستانه، حمایت از صلح و ثبات در افغانستان و تأکید بر لزوم افزایش همکاریهای چند جانبه بین کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای را نمونههایی از توجه جمهوری اسلامی ایران به مشارکت و همکاری برای حصول به امنیت پایدار در منطقه و جهان اعلام کرد.
مقابله با چالش مشترک کرونا نیازمند اتخاذ رویکرد واحد
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، روحانی در این سخنرانی به تشریح مخاطرات پیش روی جهان امروز پرداخت و گفت: از یک سو، همهگیری ویروس کرونا علاوه بر تهدید جدی جان انسانها، تأثیرات عمیق و مخربی بر اقتصاد کشورها و بویژه معیشت مردم گذاشته است و از سوی دیگر، تعقیب سیاست یکجانبهگرایانه و نادیده گرفتن احترام به حقوق و نهادهای بینالمللی از سوی امریکا، تلاش مضاعف کشورهای هماندیش در سطح جهان برای تقویت همکاری و تشکیل جبههای واحد برای فائق آمدن بر هر دو چالش را بیش از پیش ضروری ساخته است.
وی با تأکید بر اینکه برای مقابله با چالش مشترک همهگیری کووید19، نیاز به اتخاذ یک رویکرد واحد و منسجم از سوی کشورهای سازمان همکاری شانگهای، در هماهنگی با سازمان ملل متحد و سازمان بهداشت جهانی برای اطمینان از دسترسی کامل، آزادانه و منصفانه مردم منطقه و جهان به خدمات بهداشتی و تجهیزات پزشکی با هدف مقابله بهتر با این بیماری وجود دارد، افزود: در همین جهت جمهوری اسلامی ایران کمکهای انساندوستانه را برای بهبود شرایط در برخی از کشورهای منطقه ارائه کرده است. همچنین این آمادگی را داریم تا در مسیر مبارزه با کووید 19 با کشورهای عضو سازمان، تجربیات خود را به اشتراک بگذاریم.
آمادگی ایران برای هرگونه اقدام علیه تروریسم و افراطگرایی
روحانی در ادامه سخنان خود با اشاره به اینکه یکی از اصول محوری همکاریهای کشورهای منطقه و اعضای شانگهای، مبارزه با تروریسم، افراطگرایی و جداییطلبی است و جلوگیری از توسعه ایدئولوژی خشونت و افراطگرایی و مقابله دسته جمعی با جریانها و نهادهای تولید و انتشار تفکرافراطیگری در منطقه در کنار شناسایی کانونهای شکلگیری، حامیان و منابع مالی گروههای تروریستی، از مهمترین رسالتهای مشترک سازمان همکاری شانگهای در حوزه امنیت دسته جمعی است، افزود: جمهوری اسلامی ایران با اتکا به سالها تجربه خود در مبارزه گسترده با گروههای تروریستی در سوریه و عراق، آمادگی خود را برای هرگونه اقدام و مبارزه علیه جریانات تروریستی و افراطگرایی اعلام مینماید.
او با اشاره به ترور سردار سلیمانی یکی از بزرگترین فرماندهان ایران در مبارزه با تروریسم توسط بهوجود آورندگان و حامی اصلی جریانات تکفیری افزود: با وجود این ما همچنان مصمم هستیم تا سرکوب کامل گروههای تروریستی افراطگرا، و پایان دادن به اشغالگری بیگانگان، به راه خود ادامه دهیم.
استقبال از پایان درگیریهای نظامی در قرهباغ
رئیس جمهوری کشورمان در ادامه با بیان اینکه ایران بهعنوان همسایه دو کشور جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان و با تکیه بر اشتراکات فراوان تاریخی با مردم منطقه، از تصمیم اخیر مقامات این دو کشور با وساطت فدراسیون روسیه برای پایان دادن به درگیریهای نظامی و شروع فرآیند حل و فصل دیپلماتیک ابراز خرسندی مینماید، افزود: امیدواریم که دو کشور بتوانند اختلافات خود را در فضای صلحآمیز و در چارچوب حقوق بینالملل حل و فصل نمایند.
روحانی در این باره ادامه داد: در این راستا ایران طرح صلحی به منظور برقراری آتشبس و ایجاد صلح ارائه نمود و همچنین رایزنیهای فشردهای با طرفین درگیری و سایر کشورهای ذینفع به عمل آورده و از هرگونه تلاشی جهت کاهش تنش و اختلافات و برقراری ثبات، امنیت و صلح پایدار و عادلانه در این منطقه استقبال مینماید.
تشریح مزیتهای استراتژیک ایران در منطقه
رئیس جمهوری سپس با بیان اینکه سیاست خارجی ایران همواره مبتنی بر حسن همجواری، همزیستی مسالمتآمیز و توسعه روزافزون روابط اقتصادی و تجاری با همسایگان و کشورهای دوست با هدف توسعه و رشد اقتصاد منطقه استوار بوده و در این جهت ابتکاراتی را پیشنهاد و از ابتکارات کشورهای دوست نیز استقبال کردهاند، گفت: ضرورت دارد در مسیر ارتقای رفاه و معیشت ساکنان منطقه، توسعه پایدار و فقرزدایی در منطقه، از فرصت همکاریهای مشترک، بهرهبرداری حداکثری به عمل آید.
او گسترش خطوط انتقال انرژی و توسعه مسیرهای مواصلاتی در منطقه را از مهمترین ساز و کارهای همکاری در منطقه دانست و در بیان مزیتهای راهبردی ایران برای کشورهای منطقه گفت: موقعیت جغرافیایی ایران در کریدورهای مختلف و بویژه کریدور شمال – جنوب فرصت بسیار بااهمیت و پایداری برای توسعه ارتباطات فراقارهای و رهایی از برخی محدودیتهای ژئوپلیتیک برای کشورهای دوست در این سازوکار میباشد. خوشحالم به اطلاع برسانم که به زودی با تکمیل مسیر ریلی رشت – بندرانزلی در حاشیه دریای خزر، مسیر ریلی کریدور شمال جنوب به واقعیت پیوسته و ظرفیت عظیمی را برای حمل و نقل ترانزیتی ایجاد خواهد کرد. به علاوه ما در تلاش هستیم ساخت مسیر ریلی رشت– آستارا را نیز در سریعترین زمان ممکن به سرانجام برسانیم و اتصال ریلی یکپارچه از خلیجفارس تا روسیه و شمال اروپا را فراهم آورده و یکی از نیازهای مهم بینالمللی را تحقق بخشیم.
روحانی در ادامه افزود: همچنین در چند هفته آینده، راهآهن خواف-هرات که از محل کمکهای توسعهای جمهوری اسلامی ایران ساخته شده است، افتتاح خواهد شد. این راهآهن هدیه و کمک بسیار ارزشمندی برای کمک به خروج افغانستان از بنبست خواهد بود. ادامه این مسیر از هرات به مزارشریف میتواند ضمن کمک به کشورهای آسیای مرکزی برای دسترسی سهل و کمهزینه به آبهای آزاد و اروپا، بازار جمهوری اسلامی ایران و خاورمیانه را نیز در دسترس آنها قراردهد.
رهبران جدید در امریکا پیام ملت خود را به خوبی درک کنند
رئیس جمهوری کشورمان از فرصت سخنرانی در اجلاس شانگهای برای بیان دیدگاه جمهوری اسلامی ایران در نقد قلدرمآبی امریکا و توقعی که از رهبران جدید این کشور وجود دارد، استفاده کرد و گفت: در سالهای اخیر چندجانبهگرایی اقتصادی و سیاسی مورد تهدید جدی قرارگرفت و دولت امریکا با قلدرمآبی تمام درصدد اعمال سیاستها و قوانین داخلی خود بر نظم جهانی و کشورهای دارای استقلال سیاسی برآمد. نتایج انتخابات امریکا نشان داد که نه تنها جهان مخالف سیاستهای نادرست دولت کنونی ایالات متحده است، بلکه مردم امریکا نیز از این سیاستها به ستوه آمدهاند. ملت امریکا واکنش جهان به قلدرمآبی، قانونگریزی، نقض تعهدات بینالمللی، تهدید و تحریم دیگر ملتها را به خوبی شنید و تصمیم به تغییر گرفت.
او با بیان اینکه نتیجه انتخابات امریکا نشان میدهد کشوری که مدام در حال استفاده از تهدید، تحریم و چماق باشد و با زبان زور با دیگر ملتها سخن گوید، سیاست خارجی آن حتماً راه خود را گم کرده است، افزود: اکنون نوبت منتخبان و رهبران جدید در ایالات متحده امریکاست که پیام ملت خود را به خوبی درک کنند و این اراده به تغییر را در سیاست خارجی خود و رابطه با دیگر کشورها و ملتها عملی سازند. بازگشت به قانونمداری، مقررات و تعهدات شناخته شده بینالمللی، احترام به حقوق ملتها و جبران خسارت وارده از الزامات ترمیم اعتبار جهانی امریکاست.
بــــرش
پوتین نگران انتقال تروریستها از سوریه به کشورهای دیگر
در نشست مجازی که با سخنرانی پوتین رئیس جمهوری روسیه آغاز شد؛ سران سازمان همکاری شانگهای، رهبران و سران هشت کشور عضو شامل روسیه، چین، هند، قزاقستان، قرقیزستان، پاکستان، تاجیکستان ازبکستان و چهار کشور ناظر شامل ایران، افغانستان، بلاروس و مغولستان و همچنین مسئولان سازمانهای بینالمللی حضور داشتند.
در این اجلاس که روسیه ریاست دورهای آن را به عهده دارد، وضعیت فعلی و چشماندازهای توسعه همکاری سازمان همکاری شانگهای بحث و مهمترین موضوعات سیاسی، اقتصادی و امنیتی منطقهای و بینالمللی مورد تبادل نظر رؤسای جمهوری کشورهای عضو اصلی و ناظر قرار گرفت. رئیس جمهوری روسیه در سخنان خود با اشاره به توافق آتشبس میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان گفت: آنچه در منطقه قرهباغ میگذرد، یک تراژدی بزرگ است. امیدوارم اقداماتی که صورت میگیرد منجر به برقراری صلح در این منطقه شود. به گزارش ایرنا، پوتین افزود: وضعیت بی ثبات خطرناک در خاورمیانه و شمال آفریقا ادامه دارد. رویارویی مسلحانه در لیبی و یمن و باقی مانده ستیزهجویان در بخشی از سوریه، منبعی برای انتشار خطر تروریستی و قاچاق مواد مخدر و سلاح شدهاند. بدیهی است که انتقال تروریستها در خارج از محدودهای از سوریه به کشورهای دیگر قابل توجه است و این مسأله موجب تشدید مناقشهها میشود. پوتین در ادامه سخنان خود خاطرنشان کرد که در دوره ریاست روسیه بر سازمان همکاری شانگهای، به این نکته توجه شد که همه کشورهای عضو سازمان شانگهای علاقهمند به توسعه همکاریهای سودمند در عرصههای اقتصادی، بازرگانی، اقتصاد دیجیتالی، فناوریهای پیشرفته، نوآوریها، حمل و نقل، امنیت انرژی و تولیدات صنعتی هستند.
وی با اشاره به لزوم توسعه همکاریها بین کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای در شرایط شیوع همهگیر کرونا خاطرنشان کرد که بستهای از اسناد همکاری برای تعمیق تعامل بین کشورهای عضو در عرصههای سیاسی، اقتصادی و انسانی تنظیم شده است.
پوتین همچنین ایجاد یک سیستم برای تبادل روشهای درمانی ویروس کرونا بین کشورهای عضو سازمان شانگهای را پیشنهاد کرد.
حضور روحانی در این اجلاس مجازی در حالی بود که جمهوری اسلامی ایران از سال 1384 تاکنون به عنوان عضو ناظر در سازمان شانگهای پذیرفته شده است و پذیرش درخواستش برای عضویت در آن همچنان در ابهام است. اگرچه «باختیر حکیموف» نماینده ویژه ریاست جمهوری روسیه در امور سازمان همکاری شانگهای اعلام کرده است که موضوع عضویت ایران در دستور کار بیستمین اجلاس این سازمان قرار دارد.
بر همین اساس روحانی در سخنرانی خود با اشاره به سیاستهای اصولی ایران در تقویت حسن همجواری، ایجاد اعتماد و گفتوگو با همسایگان در حوزههایی چون اوراسیا، خلیجفارس، جنوب و غرب آسیا تأکید دارد: جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از مهمترین مجاری انتقال انرژی و یکی از شاهراههای مواصلاتی در منطقه با برخورداری از منابع غنی انرژی، دسترسی به دو دریای مهم و موقعیت سوقالجیشی بینظیر، قادر به تأمین نیازهای زیربنایی بسیاری از کشورهای منطقه و اعضای سازمان شانگهای است. او همچنین گفت که جمهوری اسلامی ایران به همکاری با شرکای خود و سازمان همکاری شانگهای جهت مقابله مؤثر با تروریسم، افراطگرایی و قاچاق مواد مخدر ادامه خواهد داد.
روحانی همچنین ارائه ابتکار صلح هرمز (HOPE)؛ مشارکت در روند صلح آستانه، حمایت از صلح و ثبات در افغانستان و تأکید بر لزوم افزایش همکاریهای چند جانبه بین کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای را نمونههایی از توجه جمهوری اسلامی ایران به مشارکت و همکاری برای حصول به امنیت پایدار در منطقه و جهان اعلام کرد.
مقابله با چالش مشترک کرونا نیازمند اتخاذ رویکرد واحد
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، روحانی در این سخنرانی به تشریح مخاطرات پیش روی جهان امروز پرداخت و گفت: از یک سو، همهگیری ویروس کرونا علاوه بر تهدید جدی جان انسانها، تأثیرات عمیق و مخربی بر اقتصاد کشورها و بویژه معیشت مردم گذاشته است و از سوی دیگر، تعقیب سیاست یکجانبهگرایانه و نادیده گرفتن احترام به حقوق و نهادهای بینالمللی از سوی امریکا، تلاش مضاعف کشورهای هماندیش در سطح جهان برای تقویت همکاری و تشکیل جبههای واحد برای فائق آمدن بر هر دو چالش را بیش از پیش ضروری ساخته است.
وی با تأکید بر اینکه برای مقابله با چالش مشترک همهگیری کووید19، نیاز به اتخاذ یک رویکرد واحد و منسجم از سوی کشورهای سازمان همکاری شانگهای، در هماهنگی با سازمان ملل متحد و سازمان بهداشت جهانی برای اطمینان از دسترسی کامل، آزادانه و منصفانه مردم منطقه و جهان به خدمات بهداشتی و تجهیزات پزشکی با هدف مقابله بهتر با این بیماری وجود دارد، افزود: در همین جهت جمهوری اسلامی ایران کمکهای انساندوستانه را برای بهبود شرایط در برخی از کشورهای منطقه ارائه کرده است. همچنین این آمادگی را داریم تا در مسیر مبارزه با کووید 19 با کشورهای عضو سازمان، تجربیات خود را به اشتراک بگذاریم.
آمادگی ایران برای هرگونه اقدام علیه تروریسم و افراطگرایی
روحانی در ادامه سخنان خود با اشاره به اینکه یکی از اصول محوری همکاریهای کشورهای منطقه و اعضای شانگهای، مبارزه با تروریسم، افراطگرایی و جداییطلبی است و جلوگیری از توسعه ایدئولوژی خشونت و افراطگرایی و مقابله دسته جمعی با جریانها و نهادهای تولید و انتشار تفکرافراطیگری در منطقه در کنار شناسایی کانونهای شکلگیری، حامیان و منابع مالی گروههای تروریستی، از مهمترین رسالتهای مشترک سازمان همکاری شانگهای در حوزه امنیت دسته جمعی است، افزود: جمهوری اسلامی ایران با اتکا به سالها تجربه خود در مبارزه گسترده با گروههای تروریستی در سوریه و عراق، آمادگی خود را برای هرگونه اقدام و مبارزه علیه جریانات تروریستی و افراطگرایی اعلام مینماید.
او با اشاره به ترور سردار سلیمانی یکی از بزرگترین فرماندهان ایران در مبارزه با تروریسم توسط بهوجود آورندگان و حامی اصلی جریانات تکفیری افزود: با وجود این ما همچنان مصمم هستیم تا سرکوب کامل گروههای تروریستی افراطگرا، و پایان دادن به اشغالگری بیگانگان، به راه خود ادامه دهیم.
استقبال از پایان درگیریهای نظامی در قرهباغ
رئیس جمهوری کشورمان در ادامه با بیان اینکه ایران بهعنوان همسایه دو کشور جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان و با تکیه بر اشتراکات فراوان تاریخی با مردم منطقه، از تصمیم اخیر مقامات این دو کشور با وساطت فدراسیون روسیه برای پایان دادن به درگیریهای نظامی و شروع فرآیند حل و فصل دیپلماتیک ابراز خرسندی مینماید، افزود: امیدواریم که دو کشور بتوانند اختلافات خود را در فضای صلحآمیز و در چارچوب حقوق بینالملل حل و فصل نمایند.
روحانی در این باره ادامه داد: در این راستا ایران طرح صلحی به منظور برقراری آتشبس و ایجاد صلح ارائه نمود و همچنین رایزنیهای فشردهای با طرفین درگیری و سایر کشورهای ذینفع به عمل آورده و از هرگونه تلاشی جهت کاهش تنش و اختلافات و برقراری ثبات، امنیت و صلح پایدار و عادلانه در این منطقه استقبال مینماید.
تشریح مزیتهای استراتژیک ایران در منطقه
رئیس جمهوری سپس با بیان اینکه سیاست خارجی ایران همواره مبتنی بر حسن همجواری، همزیستی مسالمتآمیز و توسعه روزافزون روابط اقتصادی و تجاری با همسایگان و کشورهای دوست با هدف توسعه و رشد اقتصاد منطقه استوار بوده و در این جهت ابتکاراتی را پیشنهاد و از ابتکارات کشورهای دوست نیز استقبال کردهاند، گفت: ضرورت دارد در مسیر ارتقای رفاه و معیشت ساکنان منطقه، توسعه پایدار و فقرزدایی در منطقه، از فرصت همکاریهای مشترک، بهرهبرداری حداکثری به عمل آید.
او گسترش خطوط انتقال انرژی و توسعه مسیرهای مواصلاتی در منطقه را از مهمترین ساز و کارهای همکاری در منطقه دانست و در بیان مزیتهای راهبردی ایران برای کشورهای منطقه گفت: موقعیت جغرافیایی ایران در کریدورهای مختلف و بویژه کریدور شمال – جنوب فرصت بسیار بااهمیت و پایداری برای توسعه ارتباطات فراقارهای و رهایی از برخی محدودیتهای ژئوپلیتیک برای کشورهای دوست در این سازوکار میباشد. خوشحالم به اطلاع برسانم که به زودی با تکمیل مسیر ریلی رشت – بندرانزلی در حاشیه دریای خزر، مسیر ریلی کریدور شمال جنوب به واقعیت پیوسته و ظرفیت عظیمی را برای حمل و نقل ترانزیتی ایجاد خواهد کرد. به علاوه ما در تلاش هستیم ساخت مسیر ریلی رشت– آستارا را نیز در سریعترین زمان ممکن به سرانجام برسانیم و اتصال ریلی یکپارچه از خلیجفارس تا روسیه و شمال اروپا را فراهم آورده و یکی از نیازهای مهم بینالمللی را تحقق بخشیم.
روحانی در ادامه افزود: همچنین در چند هفته آینده، راهآهن خواف-هرات که از محل کمکهای توسعهای جمهوری اسلامی ایران ساخته شده است، افتتاح خواهد شد. این راهآهن هدیه و کمک بسیار ارزشمندی برای کمک به خروج افغانستان از بنبست خواهد بود. ادامه این مسیر از هرات به مزارشریف میتواند ضمن کمک به کشورهای آسیای مرکزی برای دسترسی سهل و کمهزینه به آبهای آزاد و اروپا، بازار جمهوری اسلامی ایران و خاورمیانه را نیز در دسترس آنها قراردهد.
رهبران جدید در امریکا پیام ملت خود را به خوبی درک کنند
رئیس جمهوری کشورمان از فرصت سخنرانی در اجلاس شانگهای برای بیان دیدگاه جمهوری اسلامی ایران در نقد قلدرمآبی امریکا و توقعی که از رهبران جدید این کشور وجود دارد، استفاده کرد و گفت: در سالهای اخیر چندجانبهگرایی اقتصادی و سیاسی مورد تهدید جدی قرارگرفت و دولت امریکا با قلدرمآبی تمام درصدد اعمال سیاستها و قوانین داخلی خود بر نظم جهانی و کشورهای دارای استقلال سیاسی برآمد. نتایج انتخابات امریکا نشان داد که نه تنها جهان مخالف سیاستهای نادرست دولت کنونی ایالات متحده است، بلکه مردم امریکا نیز از این سیاستها به ستوه آمدهاند. ملت امریکا واکنش جهان به قلدرمآبی، قانونگریزی، نقض تعهدات بینالمللی، تهدید و تحریم دیگر ملتها را به خوبی شنید و تصمیم به تغییر گرفت.
او با بیان اینکه نتیجه انتخابات امریکا نشان میدهد کشوری که مدام در حال استفاده از تهدید، تحریم و چماق باشد و با زبان زور با دیگر ملتها سخن گوید، سیاست خارجی آن حتماً راه خود را گم کرده است، افزود: اکنون نوبت منتخبان و رهبران جدید در ایالات متحده امریکاست که پیام ملت خود را به خوبی درک کنند و این اراده به تغییر را در سیاست خارجی خود و رابطه با دیگر کشورها و ملتها عملی سازند. بازگشت به قانونمداری، مقررات و تعهدات شناخته شده بینالمللی، احترام به حقوق ملتها و جبران خسارت وارده از الزامات ترمیم اعتبار جهانی امریکاست.
بــــرش
پوتین نگران انتقال تروریستها از سوریه به کشورهای دیگر
در نشست مجازی که با سخنرانی پوتین رئیس جمهوری روسیه آغاز شد؛ سران سازمان همکاری شانگهای، رهبران و سران هشت کشور عضو شامل روسیه، چین، هند، قزاقستان، قرقیزستان، پاکستان، تاجیکستان ازبکستان و چهار کشور ناظر شامل ایران، افغانستان، بلاروس و مغولستان و همچنین مسئولان سازمانهای بینالمللی حضور داشتند.
در این اجلاس که روسیه ریاست دورهای آن را به عهده دارد، وضعیت فعلی و چشماندازهای توسعه همکاری سازمان همکاری شانگهای بحث و مهمترین موضوعات سیاسی، اقتصادی و امنیتی منطقهای و بینالمللی مورد تبادل نظر رؤسای جمهوری کشورهای عضو اصلی و ناظر قرار گرفت. رئیس جمهوری روسیه در سخنان خود با اشاره به توافق آتشبس میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان گفت: آنچه در منطقه قرهباغ میگذرد، یک تراژدی بزرگ است. امیدوارم اقداماتی که صورت میگیرد منجر به برقراری صلح در این منطقه شود. به گزارش ایرنا، پوتین افزود: وضعیت بی ثبات خطرناک در خاورمیانه و شمال آفریقا ادامه دارد. رویارویی مسلحانه در لیبی و یمن و باقی مانده ستیزهجویان در بخشی از سوریه، منبعی برای انتشار خطر تروریستی و قاچاق مواد مخدر و سلاح شدهاند. بدیهی است که انتقال تروریستها در خارج از محدودهای از سوریه به کشورهای دیگر قابل توجه است و این مسأله موجب تشدید مناقشهها میشود. پوتین در ادامه سخنان خود خاطرنشان کرد که در دوره ریاست روسیه بر سازمان همکاری شانگهای، به این نکته توجه شد که همه کشورهای عضو سازمان شانگهای علاقهمند به توسعه همکاریهای سودمند در عرصههای اقتصادی، بازرگانی، اقتصاد دیجیتالی، فناوریهای پیشرفته، نوآوریها، حمل و نقل، امنیت انرژی و تولیدات صنعتی هستند.
وی با اشاره به لزوم توسعه همکاریها بین کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای در شرایط شیوع همهگیر کرونا خاطرنشان کرد که بستهای از اسناد همکاری برای تعمیق تعامل بین کشورهای عضو در عرصههای سیاسی، اقتصادی و انسانی تنظیم شده است.
پوتین همچنین ایجاد یک سیستم برای تبادل روشهای درمانی ویروس کرونا بین کشورهای عضو سازمان شانگهای را پیشنهاد کرد.
بازگشت صلح به قفقاز
- ایجاد دو کریدور و استقرار نیروهای حافظ صلح روسیه، ماحصل 44 روز نبرد ایروان و باکو است
- استقبال ایران از صلح در قره باغ
- واعظی: مذاکرات و راه حل سیاسی میتواند به این بحران کهنه پایان دهد
2 و 4
جهانگیری:
ادغام بانکهای نیروهای مسلح کاری بزرگ است
معاون اول رئیس جمهوری از ستاد کل نیروهای مسلح به خاطر همراهی و همکاری در اجرای طرح بزرگ ادغام بانکها قدردانی کرد و گفت : همراهی و همکاری نیروهای مسلح با این ادغام قابل تقدیر است و پس از موافقت فرمانده کل قوا، فرایند اجرای این برنامه مهم به نحو مطلوبی انجام شد.
به گزارش ایرنا ، اسحاق جهانگیری در آخرین جلسه از سلسله جلسات ادغام بانکها و مؤسسات اعتباری وابسته به نیروهای مسلح در بانک سپه اجرای طرح ادغام با این وسعت از نظر نیروی انسانی و میزان سپرده و دارایی را در کشور بی سابقه دانست وگفت: انصافاً مدیریت بسیار خوبی در اجرای برنامه ادغام بانک ها و موسسات اعتباری وابسته به نیروهای مسلح در بانک سپه صورت گرفت و امیدوارم با حمایت های بانک مرکزی و وزارت امور اقتصادی و دارایی، بانک سپه پس از این ادغام بتواند عملکرد موفقی داشته باشد.
او با تأکید بر اینکه بانک سپه باید خدمات مطلوبی به نیروهای مسلح ارائه دهد، تصریح کرد: نیروهای مسلح نباید احساس کنند که با ادغام بانک ها و مؤسسات وابسته آنها در بانک سپه، نقصان و کاستی در ارائه خدمات به آنها ایجاد شده است و لازم است ارائه خدمات به گونه ای باشد که پرسنل نیروهای مسلح از این کار پراهمیت رضایت داشته باشند.
در این نشست پس از بحث و تبادل نظر در خصوص جزئیات مرتبط با فرآیند ادغام بانک ها و مؤسسات اعتباری وابسته به نیروهای مسلح در بانک سپه، مقرر شد مجامع عمومی فوق العاده ادغام بانک های قوامین، انصار و مؤسسه اعتباری کوثر ظرف ماه آینده برگزار شود و بدین ترتیب پرونده بزرگترین پروژه اصلاح ساختار نظام بانکی در کشور بسته خواهد شد.
به گزارش ایرنا ، اسحاق جهانگیری در آخرین جلسه از سلسله جلسات ادغام بانکها و مؤسسات اعتباری وابسته به نیروهای مسلح در بانک سپه اجرای طرح ادغام با این وسعت از نظر نیروی انسانی و میزان سپرده و دارایی را در کشور بی سابقه دانست وگفت: انصافاً مدیریت بسیار خوبی در اجرای برنامه ادغام بانک ها و موسسات اعتباری وابسته به نیروهای مسلح در بانک سپه صورت گرفت و امیدوارم با حمایت های بانک مرکزی و وزارت امور اقتصادی و دارایی، بانک سپه پس از این ادغام بتواند عملکرد موفقی داشته باشد.
او با تأکید بر اینکه بانک سپه باید خدمات مطلوبی به نیروهای مسلح ارائه دهد، تصریح کرد: نیروهای مسلح نباید احساس کنند که با ادغام بانک ها و مؤسسات وابسته آنها در بانک سپه، نقصان و کاستی در ارائه خدمات به آنها ایجاد شده است و لازم است ارائه خدمات به گونه ای باشد که پرسنل نیروهای مسلح از این کار پراهمیت رضایت داشته باشند.
در این نشست پس از بحث و تبادل نظر در خصوص جزئیات مرتبط با فرآیند ادغام بانک ها و مؤسسات اعتباری وابسته به نیروهای مسلح در بانک سپه، مقرر شد مجامع عمومی فوق العاده ادغام بانک های قوامین، انصار و مؤسسه اعتباری کوثر ظرف ماه آینده برگزار شود و بدین ترتیب پرونده بزرگترین پروژه اصلاح ساختار نظام بانکی در کشور بسته خواهد شد.
گزارش «ایران» از جزئیات آغاز طرح شهید سردار قاسم سلیمانی برای مبارزه با کرونا
غربالگری و کنترل بیماران کرونایی در محلات پایتخت
حمیده امینی فرد
فریبا خاناحمدی
همزمان با موج فراگیر پیک سوم کرونا در دو ماه اول پاییز، پایلوت طرح شهید سردار قاسم سلیمانی با عنوان «بسیج عمومی کنترل اپیدمی» از روز گذشته بهطور رسمی در تهران و برخی استانها کلید خورد.این بار تمرکز اصلی وزارت بهداشت بر محور پیشگیری و شکستن اولین زنجیره انتقال ویروس کرونا است. بر این اساس و پساز امضای تفاهمنامه وزیر بهداشت با رئیس بسیج مستضعفین مبارزه علیه ویروس کرونا به شکل پایلوت در مناطق 4 و 18 تهران و شهرستان اسلامشهر و برخی استانها آغاز شده است.
دکتر حمید سوری اپیدمیولوژیست و مسئول کمیته علمی طرح شهید سردار قاسم سلیمانی (بسیج عمومی کنترل اپیدمی)درباره جزئیات اجرای آن به «ایران» میگوید: این طرح به شکل محله محور است. یعنی یک درصد افراد متقاضی خدمت در مرحله اول بیماری که هنوز علامت ندارند از سوی رابطین بهداشتی شناسایی میشوند و به جای اینکه این افراد از خانه خارج شوند، خدمات پزشکی و مراقبتی و حتی خدمات معیشتی در منزلشان به آنها ارائه میشود. او با اشاره به اینکه مراقبت در سه سطح انجام میگیرد، عنوان میکند: در سطح اول خدمات از سوی افراد آموزش دیده و بهورزها، در سطح دوم کارشناسهای پرستاری و در سطح سوم خدمات از سوی پزشک عمومی به این افراد ارائه میشود. تمام این افراد با انجام تست کرونا یا علائم بیماری شناسایی میشوند و مراقبتهای لازم را دریافت میکنند. هدف این است تماس این افراد به حداقل ممکن در سطح جامعه برسد. با توجه به اینکه هر فرد آلوده بهطور متوسط 4/6 فرد را آلوده میکند افرادی که در تماس نزدیک با این افراد بودند نیز شناسایی و جداسازی میشوند تا در جامعه حضور پیدا نکنند. مجموعه این اقدامات پیشگیرانه قادر خواهد بود زنجیره انتقال بیماری را قطع کند.
او با تأکید بر اینکه شناسایی بموقع بیماران از شدت گرفتن بیماری نیز جلوگیری میکند، میافزاید: خدمات اولیهای که در منزل به این بیماران ارائه میشود شامل اندازهگیری تب، فشار خون و اکسیژن تراپی است. به این دلیل که 20درصد مبتلایان به کرونا که در بیمارستان بستری میشوند و شکل شدید بیماری را تجربه میکنند، مشکل ریوی دارند اگر اکسیژنرسانی را در منزل انجام دهیم طبیعتاً از اشغال تختها نیز جلوگیری میکنیم. گروه دوم شامل شناسایی افراد پرخطر در محلهها است تا همه نیازهای اولیهشان از جمله مراقبتهای پزشکی، دارویی و همچنین حمایتهای معیشتی از این افراد در منزل تأمین شود. مسئول ستاد علمی طرح سردار شهید سلیمانی میگوید: عملاً هدف اجرای این طرح جلوگیری از حضور یک درصد افراد در سطح جامعه است. این یک درصد افراد بعد ازآنکه شناسایی شدند محدوده حرکتیشان از طریق کارتهای عابربانک و کارت سوختشان تحت رصد قرار میگیرند. با توجه به اینکه صددرصد مردم مبتلا به ویروس یا عامل انتقال ویروس نیستند و در مواجهه با این یک درصد مبتلا میشوند. بنابراین اگر بتوانیم این یک درصد را تحت مراقبت کامل قرار دهیم در واقع توانستهایم از 99 درصد افراد جامعه در برابر ویروس مراقبت کنیم.
دکتر سوری در پاسخ به اینکه فرمول شناسایی افرادی که در معرض فرد آلوده به ویروس قرار دارند چگونه محاسبه میشود؟ اینگونه توضیح میدهد: روزانه بهطور متوسط 100 هزار تماس با سامانه 4030 داریم. از این تعداد حدود 20 هزار نفر نیازمند مراقبت هستند. اگر بگوییم هر فرد بهطور متوسط 6.4 را آلوده میکند از حاصلضرب این دو عدد به آمار 152 هزار نفر پر خطر در روز میرسیم که بهطور متوسط به 7 روز مراقبت نیاز دارند.
این عضو ستاد ملی مقابله با کرونا در ادامه به این نکته هم اشاره میکند که سه گروه افراد تستشان مثبت است. یک گروه که بیماریشان شدید است و بلافاصله در بیمارستان بستری میشوند. گروه دوم و سوم که علائمشان از خفیف تا متوسط طبقهبندی میشوند و اغلب نیز نیاز به مراقبت در منزل دارند و زیر نظر کارشناس پرستاری و پزشک عمومی در منزل مراقبتهای لازم را دریافت میکنند. البته ممکن است حضور در منزل برای این دو گروه بهدلیل کوچک بودن فضای منزل یا زندگی مجردی مهیا نباشد که در این صورت به مکانهای اقامتی ازجمله هتلها یا مراکز پذیرایی که هماهنگ شده منتقل میشوند و تحت مراقبت قرار میگیرند و متناسب با سطح وخامت بیماری تا زمانی که بهبودی کامل حاصل نشود اجازه حضور در جامعه را نخواهند داشت.
دکتر سوری با بیان اینکه طرح بسیج عمومی کنترل اپیدمی به مدت 4 ماه اجرا میشود و تا پایان سال امیدواریم روند ابتلا و فوتیهای کرونا کاهشی باشد، عنوان میکند: طرح در سراسر کشور اجرا میشود. از دیروز پایلوت آن در منطقه 4 و 18 تهران و اسلامشهر و برخی استانها شروع شده است. وزارت کشور، سپاه پاسداران و بسیج جامعه پزشکی در سطح کشوری با وزارت بهداشت همکاری میکنند، همچنین دو هزار گروه 15 نفره در کل کشور تشکیل شده که هر گروه شامل یک پزشک عمومی، چهار پرستار و 10 بهورز آموزش دیده است که سطوح خدمات نیز برای هر کدام تعریف شده است. این افراد در مرکز بهداشتی 16 ساعته در شهرهای بزرگ و پایگاههای بسیج یا خانههای بهداشت در شهرستانها مستقر میشوند. البته شهرداریها نیز همکار اصلی این طرح هستند و در بلوکبندی و کمکرسانی و خدمات حمایتی به وزارت بهداشت کمک میکنند.
نقطهگذاری برای ردیابی حلقه ارتباطی بیماران کرونایی
«همکارم از یک هفته پیش علائم داشت. اما از ترس اینکه مبادا از سوی ما طرد شده و متهم به کم کاری شود، سرفهها و تب خودش را پنهان میکرد. وقتی هم که به اجبار تست داد و نتیجهاش مثبت شد بدون آنکه به ما بگوید، به مرخصی رفت. در این مدت نه خبری از ردیابی بود و نه اینکه جریمهای در کار باشد، بعدها شنیدیم که اتفاقاً به همه کارهای خارج ازمنزلش هم رسیده و در جمعهای متعدد حضور داشته است. بعد از او یکی پس از دیگری تست کرونایمان مثبت شد، اما نمیدانستیم که دقیقاً چرا و چطور مبتلا شده ایم. درحالی که اگر او از همان ابتدا قرنطینه میشد و ما هم آزمایش میدادیم اکنون بهجای 20 نفر (با خانوادههایمان)، شاید کمتر از 5 نفر به کرونا مبتلا شده بودند.» این حرفهای مردی است که در این دو هفته اخیر به خاطر بیتوجهی تنها یک نفردر محل کارش، یکی از اعضای خانوادهاش را از دست داده، چرا که نمیدانسته مبتلا شده و اتفاقاً کسی که کرونا داشته هم از او و دیگران مخفی بوده است. بحث ردیابی بیماران مبتلا به کرونا از چند وقت پیش آغاز شده است، اما هنوز معلوم نیست که آیا این طرح توانسته جلوی خروج افراد مبتلا را بگیرد یا نه؟ حالا خانوادههای زیادی شکایت دارند از بیمارانی که خواسته یا ناخواسته به این چرخه وسیع دامن میزنند. شهرداری تهران از هفته گذشته به سراغ طرحی رفته که کمک میکند تا با شناسایی نزدیکان فرد مبتلا به کرونا، این چرخه کوتاهتر شود. براساس این طرح، درهرمنطقه از تهران با توجه به میزان وسعت و پراکندگی جمعیت، مراکزی نقطهگذاری میشود تا بهصورت رایگان از مراجعه کنندگان محلی، تست پی سی آر گرفته شود. نکته مهم اینجاست در این طرح علاوه بر مبتلایان، حلقه ارتباطی آنها هم ردیابی میشود.
زینب نصیری، مدیرکل سلامت شهرداری تهران به «ایران» میگوید: درطول این 9 ماه در فرآیند بهداشت و درمان، زمانی که فردی بهعنوان بیمار مبتلا به کرونا شناسایی میشد و علائم بالینی داشت، به مراکز درمانی مراجعه میکرد و تحت درمان قرار میگرفت، ما در فروردین ماه، 241 خانه سلامت را در کنار پایگاههای بهداشت داشتیم که بحث غربالگری را در سامانه 4030 انجام میدادند. اگر کسی علائم داشت هم پس از بررسی به مراکز 16 ساعته وزارت بهداشت ارجاع میشد. اما اقدامی که باید انجام میگرفت واتفاقاً در همه کشورهای موفق دنیا که در کنترل و مهار کرونا پیشرو هستند، هم درحال اجراست، ردیابی ارتباطات بیماران است. یعنی اگر کسی کرونا دارد، در ابتدا بررسی میشود که حلقه ارتباطی او چه در بین خانواده، دوستان، محل کار و فضاهای عمومی چه افرادی بودهاند، بویژه زمانی که فرد هنوز متوجه بیماریاش نشده و تست کرونا نداده است. یعنی ما برای بررسی دقیقتر باید به چند مرحله عقبتر هم برویم تا متوجه شویم که چرخه این بیماری تا کجا پیش رفته است. اما متأسفانه این اتفاق نیفتاده است.
بهگفته او، شهرداری تهران هفته پیش در جلسهای با حضور همه دستگاهها از جمله معاونان بهداشتی، بسیج، امور مساجد و سازمانهای دیگر، به سراغ اجرای آزمایشی طرحی رفته است که در منطقه 18 طرح ردیابی ارتباطی بیماران را انجام میدهد:«البته وزارت بهداشت در منطقه 18، مرکز 16 ساعته دارد، اما جدا از بحث فرآیند ردیابی ارتباطات بیماران، موضوع دیگری که اهمیت دارد، این است که فردی که با بیمار ارتباط دارد هم جابه جایی زیادی نداشته باشد. وزارت بهداشت درهمه مناطق تهران یک تا دو مرکز 16ساعته بیشتر ندارد، اما ما متعهد شدهایم تا به ازای وسعت هر منطقه، فضاهای معینی را به وزارت بهداشت اختصاص بدهیم تا با پراکندگی متوازنی که برقرار میشود هر فرد بتواند بدون طی مسافت طولانی، به این مراکز در سریعترین زمان ممکن مراجعه کند. در منطقه 18 هم اکنون 10 فضای فیزیکی وجود دارد که روی نقشه پراکندگی با یک فاصله متوازن همه نقاط را پوشش خواهد داد. خب وقتی فردی مراجعه کرد پس از اینکه علائم بالینی او گرفته شد، از او تست رایگان پی سی آر میگیرند و بعد حلقه ارتباطی او شناسایی شده و با آنها تماس گرفته میشود تا تست بدهند. در مناطق 2، 5 و 6 هم این طرح اجرا میشود و پس از دو هفته، نقاط ضعف و اشکالات آن که برطرف شد، به سراغ اجرای سراسری آن میرویم.»
بهگفته او، با توجه به اینکه طرح نیروی انسانی زیادی میطلبد، سپاه و بسیج هم اعلام آمادگی کردهاند تا نیروهای داوطلب و جهادی پزشک، پیراپزشک، هم به اجرای این طرح اضافه شوند، در این طرح مساجدی که دارای درمانگاه هستند هم مشارکت داده میشوند، در طرح نقطهگذاری در محلات تهران مساجد نیز میتوانند یک پایگاه بهداشتی محسوب شوند.
فریبا خاناحمدی
همزمان با موج فراگیر پیک سوم کرونا در دو ماه اول پاییز، پایلوت طرح شهید سردار قاسم سلیمانی با عنوان «بسیج عمومی کنترل اپیدمی» از روز گذشته بهطور رسمی در تهران و برخی استانها کلید خورد.این بار تمرکز اصلی وزارت بهداشت بر محور پیشگیری و شکستن اولین زنجیره انتقال ویروس کرونا است. بر این اساس و پساز امضای تفاهمنامه وزیر بهداشت با رئیس بسیج مستضعفین مبارزه علیه ویروس کرونا به شکل پایلوت در مناطق 4 و 18 تهران و شهرستان اسلامشهر و برخی استانها آغاز شده است.
دکتر حمید سوری اپیدمیولوژیست و مسئول کمیته علمی طرح شهید سردار قاسم سلیمانی (بسیج عمومی کنترل اپیدمی)درباره جزئیات اجرای آن به «ایران» میگوید: این طرح به شکل محله محور است. یعنی یک درصد افراد متقاضی خدمت در مرحله اول بیماری که هنوز علامت ندارند از سوی رابطین بهداشتی شناسایی میشوند و به جای اینکه این افراد از خانه خارج شوند، خدمات پزشکی و مراقبتی و حتی خدمات معیشتی در منزلشان به آنها ارائه میشود. او با اشاره به اینکه مراقبت در سه سطح انجام میگیرد، عنوان میکند: در سطح اول خدمات از سوی افراد آموزش دیده و بهورزها، در سطح دوم کارشناسهای پرستاری و در سطح سوم خدمات از سوی پزشک عمومی به این افراد ارائه میشود. تمام این افراد با انجام تست کرونا یا علائم بیماری شناسایی میشوند و مراقبتهای لازم را دریافت میکنند. هدف این است تماس این افراد به حداقل ممکن در سطح جامعه برسد. با توجه به اینکه هر فرد آلوده بهطور متوسط 4/6 فرد را آلوده میکند افرادی که در تماس نزدیک با این افراد بودند نیز شناسایی و جداسازی میشوند تا در جامعه حضور پیدا نکنند. مجموعه این اقدامات پیشگیرانه قادر خواهد بود زنجیره انتقال بیماری را قطع کند.
او با تأکید بر اینکه شناسایی بموقع بیماران از شدت گرفتن بیماری نیز جلوگیری میکند، میافزاید: خدمات اولیهای که در منزل به این بیماران ارائه میشود شامل اندازهگیری تب، فشار خون و اکسیژن تراپی است. به این دلیل که 20درصد مبتلایان به کرونا که در بیمارستان بستری میشوند و شکل شدید بیماری را تجربه میکنند، مشکل ریوی دارند اگر اکسیژنرسانی را در منزل انجام دهیم طبیعتاً از اشغال تختها نیز جلوگیری میکنیم. گروه دوم شامل شناسایی افراد پرخطر در محلهها است تا همه نیازهای اولیهشان از جمله مراقبتهای پزشکی، دارویی و همچنین حمایتهای معیشتی از این افراد در منزل تأمین شود. مسئول ستاد علمی طرح سردار شهید سلیمانی میگوید: عملاً هدف اجرای این طرح جلوگیری از حضور یک درصد افراد در سطح جامعه است. این یک درصد افراد بعد ازآنکه شناسایی شدند محدوده حرکتیشان از طریق کارتهای عابربانک و کارت سوختشان تحت رصد قرار میگیرند. با توجه به اینکه صددرصد مردم مبتلا به ویروس یا عامل انتقال ویروس نیستند و در مواجهه با این یک درصد مبتلا میشوند. بنابراین اگر بتوانیم این یک درصد را تحت مراقبت کامل قرار دهیم در واقع توانستهایم از 99 درصد افراد جامعه در برابر ویروس مراقبت کنیم.
دکتر سوری در پاسخ به اینکه فرمول شناسایی افرادی که در معرض فرد آلوده به ویروس قرار دارند چگونه محاسبه میشود؟ اینگونه توضیح میدهد: روزانه بهطور متوسط 100 هزار تماس با سامانه 4030 داریم. از این تعداد حدود 20 هزار نفر نیازمند مراقبت هستند. اگر بگوییم هر فرد بهطور متوسط 6.4 را آلوده میکند از حاصلضرب این دو عدد به آمار 152 هزار نفر پر خطر در روز میرسیم که بهطور متوسط به 7 روز مراقبت نیاز دارند.
این عضو ستاد ملی مقابله با کرونا در ادامه به این نکته هم اشاره میکند که سه گروه افراد تستشان مثبت است. یک گروه که بیماریشان شدید است و بلافاصله در بیمارستان بستری میشوند. گروه دوم و سوم که علائمشان از خفیف تا متوسط طبقهبندی میشوند و اغلب نیز نیاز به مراقبت در منزل دارند و زیر نظر کارشناس پرستاری و پزشک عمومی در منزل مراقبتهای لازم را دریافت میکنند. البته ممکن است حضور در منزل برای این دو گروه بهدلیل کوچک بودن فضای منزل یا زندگی مجردی مهیا نباشد که در این صورت به مکانهای اقامتی ازجمله هتلها یا مراکز پذیرایی که هماهنگ شده منتقل میشوند و تحت مراقبت قرار میگیرند و متناسب با سطح وخامت بیماری تا زمانی که بهبودی کامل حاصل نشود اجازه حضور در جامعه را نخواهند داشت.
دکتر سوری با بیان اینکه طرح بسیج عمومی کنترل اپیدمی به مدت 4 ماه اجرا میشود و تا پایان سال امیدواریم روند ابتلا و فوتیهای کرونا کاهشی باشد، عنوان میکند: طرح در سراسر کشور اجرا میشود. از دیروز پایلوت آن در منطقه 4 و 18 تهران و اسلامشهر و برخی استانها شروع شده است. وزارت کشور، سپاه پاسداران و بسیج جامعه پزشکی در سطح کشوری با وزارت بهداشت همکاری میکنند، همچنین دو هزار گروه 15 نفره در کل کشور تشکیل شده که هر گروه شامل یک پزشک عمومی، چهار پرستار و 10 بهورز آموزش دیده است که سطوح خدمات نیز برای هر کدام تعریف شده است. این افراد در مرکز بهداشتی 16 ساعته در شهرهای بزرگ و پایگاههای بسیج یا خانههای بهداشت در شهرستانها مستقر میشوند. البته شهرداریها نیز همکار اصلی این طرح هستند و در بلوکبندی و کمکرسانی و خدمات حمایتی به وزارت بهداشت کمک میکنند.
نقطهگذاری برای ردیابی حلقه ارتباطی بیماران کرونایی
«همکارم از یک هفته پیش علائم داشت. اما از ترس اینکه مبادا از سوی ما طرد شده و متهم به کم کاری شود، سرفهها و تب خودش را پنهان میکرد. وقتی هم که به اجبار تست داد و نتیجهاش مثبت شد بدون آنکه به ما بگوید، به مرخصی رفت. در این مدت نه خبری از ردیابی بود و نه اینکه جریمهای در کار باشد، بعدها شنیدیم که اتفاقاً به همه کارهای خارج ازمنزلش هم رسیده و در جمعهای متعدد حضور داشته است. بعد از او یکی پس از دیگری تست کرونایمان مثبت شد، اما نمیدانستیم که دقیقاً چرا و چطور مبتلا شده ایم. درحالی که اگر او از همان ابتدا قرنطینه میشد و ما هم آزمایش میدادیم اکنون بهجای 20 نفر (با خانوادههایمان)، شاید کمتر از 5 نفر به کرونا مبتلا شده بودند.» این حرفهای مردی است که در این دو هفته اخیر به خاطر بیتوجهی تنها یک نفردر محل کارش، یکی از اعضای خانوادهاش را از دست داده، چرا که نمیدانسته مبتلا شده و اتفاقاً کسی که کرونا داشته هم از او و دیگران مخفی بوده است. بحث ردیابی بیماران مبتلا به کرونا از چند وقت پیش آغاز شده است، اما هنوز معلوم نیست که آیا این طرح توانسته جلوی خروج افراد مبتلا را بگیرد یا نه؟ حالا خانوادههای زیادی شکایت دارند از بیمارانی که خواسته یا ناخواسته به این چرخه وسیع دامن میزنند. شهرداری تهران از هفته گذشته به سراغ طرحی رفته که کمک میکند تا با شناسایی نزدیکان فرد مبتلا به کرونا، این چرخه کوتاهتر شود. براساس این طرح، درهرمنطقه از تهران با توجه به میزان وسعت و پراکندگی جمعیت، مراکزی نقطهگذاری میشود تا بهصورت رایگان از مراجعه کنندگان محلی، تست پی سی آر گرفته شود. نکته مهم اینجاست در این طرح علاوه بر مبتلایان، حلقه ارتباطی آنها هم ردیابی میشود.
زینب نصیری، مدیرکل سلامت شهرداری تهران به «ایران» میگوید: درطول این 9 ماه در فرآیند بهداشت و درمان، زمانی که فردی بهعنوان بیمار مبتلا به کرونا شناسایی میشد و علائم بالینی داشت، به مراکز درمانی مراجعه میکرد و تحت درمان قرار میگرفت، ما در فروردین ماه، 241 خانه سلامت را در کنار پایگاههای بهداشت داشتیم که بحث غربالگری را در سامانه 4030 انجام میدادند. اگر کسی علائم داشت هم پس از بررسی به مراکز 16 ساعته وزارت بهداشت ارجاع میشد. اما اقدامی که باید انجام میگرفت واتفاقاً در همه کشورهای موفق دنیا که در کنترل و مهار کرونا پیشرو هستند، هم درحال اجراست، ردیابی ارتباطات بیماران است. یعنی اگر کسی کرونا دارد، در ابتدا بررسی میشود که حلقه ارتباطی او چه در بین خانواده، دوستان، محل کار و فضاهای عمومی چه افرادی بودهاند، بویژه زمانی که فرد هنوز متوجه بیماریاش نشده و تست کرونا نداده است. یعنی ما برای بررسی دقیقتر باید به چند مرحله عقبتر هم برویم تا متوجه شویم که چرخه این بیماری تا کجا پیش رفته است. اما متأسفانه این اتفاق نیفتاده است.
بهگفته او، شهرداری تهران هفته پیش در جلسهای با حضور همه دستگاهها از جمله معاونان بهداشتی، بسیج، امور مساجد و سازمانهای دیگر، به سراغ اجرای آزمایشی طرحی رفته است که در منطقه 18 طرح ردیابی ارتباطی بیماران را انجام میدهد:«البته وزارت بهداشت در منطقه 18، مرکز 16 ساعته دارد، اما جدا از بحث فرآیند ردیابی ارتباطات بیماران، موضوع دیگری که اهمیت دارد، این است که فردی که با بیمار ارتباط دارد هم جابه جایی زیادی نداشته باشد. وزارت بهداشت درهمه مناطق تهران یک تا دو مرکز 16ساعته بیشتر ندارد، اما ما متعهد شدهایم تا به ازای وسعت هر منطقه، فضاهای معینی را به وزارت بهداشت اختصاص بدهیم تا با پراکندگی متوازنی که برقرار میشود هر فرد بتواند بدون طی مسافت طولانی، به این مراکز در سریعترین زمان ممکن مراجعه کند. در منطقه 18 هم اکنون 10 فضای فیزیکی وجود دارد که روی نقشه پراکندگی با یک فاصله متوازن همه نقاط را پوشش خواهد داد. خب وقتی فردی مراجعه کرد پس از اینکه علائم بالینی او گرفته شد، از او تست رایگان پی سی آر میگیرند و بعد حلقه ارتباطی او شناسایی شده و با آنها تماس گرفته میشود تا تست بدهند. در مناطق 2، 5 و 6 هم این طرح اجرا میشود و پس از دو هفته، نقاط ضعف و اشکالات آن که برطرف شد، به سراغ اجرای سراسری آن میرویم.»
بهگفته او، با توجه به اینکه طرح نیروی انسانی زیادی میطلبد، سپاه و بسیج هم اعلام آمادگی کردهاند تا نیروهای داوطلب و جهادی پزشک، پیراپزشک، هم به اجرای این طرح اضافه شوند، در این طرح مساجدی که دارای درمانگاه هستند هم مشارکت داده میشوند، در طرح نقطهگذاری در محلات تهران مساجد نیز میتوانند یک پایگاه بهداشتی محسوب شوند.
گزارش «ایران» از تبعات خوددرمانی در منزل و بیمارانی که با حال بد به بیمارستان مراجعه میکنند
خود درمانی کرونا با نسخههای فامیلی!
همراه با یادداشت هایی از دکتر نادر توکلی و دکتر علیرضا سلیمی
گزارش «ایران» از تبعات خوددرمانی در منزل و بیمارانی که با حال بد به بیمارستان مراجعه میکنند
خود درمانی کرونا با نسخههای فامیلی!
فریبا خان احمدی
خبرنگار
«30 درصد بیماران کرونایی به محض آنکه به اورژانس میرسند جان خود را از دست میدهند.» این را دکتر محمد طالبپور رئیس بیمارستان سینا به «ایران» می گوید. زمانی که کار از کار گذشته و بیمار آنقدر دست روی دست گذاشته که ویروس کرونا همه بافت ریه را درگیر کرده است. این متوفیان معمولاً کسانی بودهاند که مدتها در منزل خوددرمانی کردهاند. درصدی هم که جان سالم به در میبرند کسانی هستند که با درگیری بالای ریه به آیسییوها منتقل میشوند. درمان این دسته از بیماران هزینههای وحشتناکی را به نظام سلامت کشور تحمیل میکند. اظهارنظر این عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران نشان میدهد؛ یکی از عوامل افزایش مرگ و میر بهدلیل ابتلا به کرونا عدم مراجعه بموقع به پزشک و اتلاف وقت برای مراجعه به مراکز درمانی است؛ موضوعی که میتواند بهخاطر بیتوجهی به درمان به هنگام بیماری کرونا یا شایعه سازیهای فضای مجازی باشد اینکه پای هر بیماری به بیمارستان برسد زنده از آنجا بیرون نمیآید. در این بین آمار خوددرمانی نیز با تشکیل قارچگونه گروههای دوستانه و خانوادگی در شبکههای اجتماعی هم بالا و بالاتر میرود. حالا نسخههای فامیلی درمان کرونا جایگزین دستورات پزشکی شدهاند. مردم در گروههای واتس اپی برای هم نسخههای متعدد درمانی میپیچند و البته نسخههای خودساخته در این گروه و آن کانال دست به دست میشود و در نهایت زمانی که ویروس به بالاترین میزان تکثیر خود در بدن فرد بیمار رسید همین خوددرمانگران که در حالت انفجار روحی و عود شدید بیماری قرار میگیرند مجبور به مراجعه به بیمارستان میشوند.
«ناشتایی یک لیوان دمنوش پونه، دم ظهر دمنوش کاکوتی، عصر به بعد هم دمنوش سیاهدانه و زنجبیل. بخور جوش شیرین را هم فراموش نکنید. هر چقدرهم میتونید سرکه رو غرغره کنید تا ویروس تو گلو نمونه. کپسول آزیترومایسین هم هر 8 ساعت یکی. این برنامه رو 10 روز به کار بگیرین خوب خوب میشین.»
«لطفاً این مطلب را در جایی ذخیره کنید و تا میتوانید نشر دهید تا بیمارستانها خلوت شود. انشاءالله. نکته اول اینکه به محض اینکه سرفه شروع شد سه ساعت به ساعت با یک لیوان آب گرم و کمی نمک دریا و یک قاشق چایخوری سرکه سیب گلوتون را شستوشو دهید و غرغره کنید. این خیلی مهمه چون از ورود ویروس به ریه جلوگیری میکنه. نکته دوم؛ هر دفعه یک دمنوش بهصورت چرخشی بخورید بابونه، ختمی، زوفا، عناب و...برای تسکین سینه درد از قلیون عرق نعناع استفاده کنید و... سه یا چهار روز که تحمل کنید و این کارها را مرتب انجام دهید مطمئن باشید کرونا را شکست میدهید فقط همت میخواهد که اونم میارزه به گرفتار بیمارستان شدن. منبع: مجله پژوهشی انگلیسی.»
این روزها بازار تجویزهای «من در آوردی» حسابی گرم است. همه برای خودشان طبیب شدهاند و البته در این میان برخی از افراد به غلط هر دارو یا روش درمانی را بهنام طب سنتی یا به استناد ازمجلههای پژوهشی برای مردم تجویز میکنند.
اپیدمی اطلاعات غلط در شبکههای اجتماعی گرفتاریهای زیادی را برای مردم ایجاد کرده است. هفته گذشته ویدئویی در فضای مجازی منتشر شد که نشان میداد خانم جوانی در قبرستان برای حضار همایش گذاشته و بالای سر جنازههای کرونایی نسخه درمان کرونا میپیچید. «هیدروکسی کلروکین 200 روزی دوتا یکی صبح یکی هم شب. فاموتیدین هم بخورین ضد ویروس است. دیگه زینک و ویتامینهای دیگر را هم بخورین. اگرهم که درگیری ریه دارید اون دیگه داروی دیگری دارد باید اسپری تنفسی بگیرید. با کرونا تعارف نکنید. اگر دیدید حال تون بد میشه و سرفه هاتون شدید شد حتماً بخور جوش شیرین بدهید. این نکته را هم بگویم در افراد دیابتی تجویز دگزامتازون مجاز است. ترامپ را دیدید ملاتونین خورد. من خودمم هر شب یک عدد میخورم. چیزی نیست همینها را بخورید خوب میشوید. تا یادم نرفته بگویم یک مقالهای را دیروز خواندم اگر علائم کرونا داشتید تا سه ماه هر روز آسپرین بخورین. شنیدین که میگویند طرف سکته مغزی کرد چون خونش لخته شد. الان علی شوهر من کرونا گرفت مرد برایش داروی ضد انعقاد خون میدادم نمیمرد.»
نکته قابل توجه در این کلیپ پرسشهای مردمی است که هاج و واج چشمشان را به دهان سخنرانشان دوختهاند. افرادی که بهنظر میرسد پاسخ بدیهیترین سؤالاتشان را نمیدانند و مجبورند برای نجاتشان از بیماری کووید19 به این اطلاعات غلط اکتفا کنند. بهنظر میرسد با وجود گذشت 9 ماه از این اپیدمی هنوز سؤالات زیادی در رابطه با علائم و درمان این بیماری مطرح میشود مثلاً اینکه کسانی که احساس میکنند به کرونا مبتلا شدهاند باید چه زمانی به پزشک مراجعه کنند؟ یا چرا برخی از بیماران تمایل دارند در اوج بیماری دست بهخود درمانی بزنند؟ و از همه مهمتر آیا نوشیدن دمنوشها و برخی داروهای گیاهی به همه بیماران و با هر نوع علائمی توصیه میشود؟ فرد مبتلا چه زمانی نیاز به سیتیاسکن ریه دارد و در نهایت خوددرمانی چه تبعاتی برای بیمار و تشدید بیماری در پی دارد؟ ما در این گزارش با تعدادی از متخصصان عفونی، ریه، رؤسای بیمارستانها و عضو ستاد علمی مقابله با کرونا درباره سؤالات مطرح شده گفتوگو کردهایم، همچنین سعی کردهایم از تجربیات بیماران بدحالی بگوییم که به هر شکلی بعد از ابتلا به کرونا از مراجعه به پزشک امتناع کردهاند و با نسخههای واحد درمانی در شبکههای اجتماعی و توصیه دوست و آشنایانشان قربانی خوددرمانی شدهاند.
اما لازم است در ابتدا گفتههای برخی از کسانی که بهخاطر بیتوجهی به مراجعه به پزشک یا ترس از مراجعه مراکز درمانی دست به خود درمانی زدهاند، بشنوید. در این میان برخی از کسانی که از مهلکه کرونا جان سالم به در بردهاند، عنوان کردهاند بهخاطر ترس از مرگ تن به هر توصیهای دادهاند حتی مصرف مواد مخدر!
خوددرمانیهای مرگآور
عالیه رحمانی 52 ساله کرونا را از دخترش گرفت. بیماری ابتدا با علائم خفیف شروع شد و بعد با سرفه و تنگی نفس. او برای بهبودی دست به مصرف خودسرانه آنتیبیوتیک و توصیه و تجویزهای دیگران زد و در نهایت کارش به بیمارستان و بخش مراقبتهای ویژه کشید.
این خانم 52 ساله درباره روزهای بیماری و اقداماتی که برای بهبودی اش کارگر نیفتاده است، چنین میگوید: «وقتی کرونا گرفتم اولش خفیف بود برای همین به پزشک مراجعه نکردم. با جوشانده و مایعات خوددرمانی کردم ، باوجود این هر روز حالم بدتر میشد. در نهایت شروع به مصرف آنتی بیوتیک و استامینوفن کردم. چند روز بعد که سرفههایم شدید شد به توصیه دختر خالهام که قبلاً کرونا گرفته بود هیدروکسی کلروکین هم خوردم. هر کسی توصیهای میکرد برای اینکه خوب شوم انجامش میدادم مثلاً گفتند که بخور جوش شیرین بدهم، این کار را کردم. روز نهم به بعد سرفه هایم قطاری شد تا جایی که نمیتوانستم نفس بکشم.
فامیلهایم مدام زنگ میزدند و میگفتند این دارو را بخورم یا فلان چیز را نخورم. هر روز نفس تنگی و سرفههایم شدیدترمی شد و بیحالی شدید هم داشتم؛ با این حال حاضر نبودم دکتر یا بیمارستان بروم چند روز پیش در اینترنت خوانده بودم در یکی از بیمارستانهای کشور اعضای بدن بیماران را برمیدارند. میترسیدم بلایی سرم بیاورند. در نهایت کار بهجایی رسید که دخترم نصف شب اورژانس را خبر کرد. با تشخیص وخامت حال به بیمارستان منتقل شدم و نتیجه اسکن ریههام نشان داد که
60 درصد از آنها درگیر شدهاند.»
به گفته این شهروند تهرانی، پزشکان بیمارستان برای وی داروی «رمدسیور» تجویز کردند که موجب بهبودی وی و در نهایت ترخیص او از بیمارستان میشود.
فریبرز جعفری 34 ساله هم تجربه خوددرمانی دارد. او هم بهدلیل بیتوجهی به بیماری و در نهایت مراجعه نکردن به پزشک و مراکز درمانی وضعیت جسمانیاش وخیم و چند روزی را در بیمارستان بستری شد. او درباره بروز علائم بیماریاش این گونه میگوید: «وقتی علائم مریضی آشکار شد، راستش پیش خودم گفتم اگر بخواهم بیمارستان هم بروم میگویند برو خانه و دو هفته توی قرنطینه باش. همه هم که همین داروهای معمول را میخورند. رفتم داروخانه یک نایلون دارو خریدم و بعدش خودم را در خانه قرنطینه کردم. از همان روزهای ابتدایی توصیه و تجویزهای دوستان و آشنایان شروع شد. سرفه میکردم، برخی گفتند سفکسیم و تعدادی هم هیدروکسی کلروکین را برایم تجویز کردند. یک هفته از شروع علائمم نگذشته بود که وضعیت ام هر روز بدتر از روز گذشته شد.»
رضا که 70 درصد از ریههایش درگیر شده بود و با گذشت سه ماه از دوران نقاهتش هنوز هم سرفه دست از سرش برنداشته است در ادامه میگوید: «کرونا، مریضی نیست که خودت ر ا پزشک و عالم دهر بدانی و سرماخوردگی نیست که با دوتا قرص و دارو درمانش کنی. تصور من این بود که مثل سرماخوردگی است و با استراحت و مصرف دارو از بین میرود. اگر آن ابتدا به محض شروع سرفه به پزشک مراجعه میکردم و دست به خود درمانی نمیزدم کارم به اینجا نمیکشید.»
رضا عباسی 41 ساله و ساکن یکی از شهرستانهای استان آذربایجان شرقی است. او زمانی که کارش به اورژانس کشید 70 درصد ریههایش درگیر شده بودند. به او توصیه کرده بودند برای بهبودی تریاک مصرف کند!
«من تنها زندگی میکردم و شرایطم با بقیه خیلی فرق داشت. اسم داروها را از اینور و آنور یاد گرفته بودم و مصرف دارو را شروع کردم. کرونا بار روانی زیادی دارد برای همین مردم میترسند به پزشک مراجعه کنند. بعد از 10 روز حالم بدتر شد حتی توان رفتن به دستشویی را نداشتم. برای اینکه سرفههایم نرمتر شود دمنوش میخوردم و بعد از مدتی که حالم بد شد یکی از دوستانم توصیه کرد تریاک مصرف کنم. سرتان را درد نیاورم آنقدر این توصیه و آن تجویز را انجام دادم که یک هفته در آیسییو بستری شدم. دکتر وقتی معاینهام کرد یک سؤال بیشتر نپرسید که چرا این همه دیر آمدهام!»
دکتر محمد طالبپور رئیس بیمارستان سینای تهران با انتقاد به مراجعه دیرهنگام مبتلایان بدحال به مراکز درمانی به «ایران» میگوید: «متأسفانه در موج اخیر برخی از بیماران کرونایی که به بیمارستان مراجعه میکنند در همان ۲۴ ساعت اول فوت میکنند که بررسیهای ما نشان میدهد هنگام مراجعه بسیار بدحال بودهاند و بهخاطر مراجعه دیرهنگام و درگیری ریههایشان از دنیا رفتهاند.
باید بگویم دیر مراجعه کردن بیماران کرونایی به بیمارستان باعث میشود نتوانیم خیلی در روند معالجه دخالت کنیم. بیمارانی که در بخش ICU بستری میشوند کسانی هستند که درگیری ریه در آنها بسیار شدید است و اکسیژن خون این بیماران به کمتر از ۸۶ درصد میرسد و با اکسیژن معمولی سطح اکسیژن بدن آنها بالا نمیرود.»
وی در ادامه میافزاید: «بیماری کرونا در بالای 85 تا 90 درصد بدون علامت است. از لحاظ بهداشتی باید این ناقلان را شناسایی کنیم تا از ابتلای دیگران پیشگیری کنیم. البته این اقدامات هزینه زیادی دارد و همکاری مردم را میطلبد. اما ناقلانی که علامت دارند اگر در فاز اول بیماری شناسایی و درمان آنها شروع شود کار ما راحتتر میشود. برخی از ناقلان، استراحت و تغذیه مناسب را پشت گوش میاندازند و فعالیت عادی انجام میدهند و سمت درمانهای تخصصی نمیروند و سمت مصرف خودسرانه داروهای شیمیایی و گیاهی میروند.
وقتی دارو بدون تجویز و کمک و راهنمایی پزشک مصرف شود و بعد از آنکه بیمار وضعیت عمومیاش رو به وخامت میرود کم کم خانواده بیمار میترسند چراکه مریض دچار نفس تنگی شدید میشود و تازه آن موقع است که او را به بیمارستان میآورند.»
بهگفته این متخصص، 30 درصد فوتیهای کرونایی در بخش اورژانس جان خود را از دست میدهند. یعنی اگر روزی 15 نفر در بیمارستان ما فوت کنند 5 نفرشان نرسیده به اورژانس فوت میکنند. اینها کسانیاند که مدتها در منزل با حالت ناجور خوددرمانی میکردهاند. حتی اگر هم فوت نکنند مریضهایی که به این فاز میرسند میزان فشاری که به سیستم پزشکی وارد میکنند از جمله مدت زمان بستری، هزینههای آی سی یو خیلی هنگفت است.
دکتر طالبپور در ادامه میافزاید: «اگر کسی که علائمی دارد به مطب پزشک مراجعه کند و مشاوره تخصصی بگیرد و داروهای احتمالی را با تجویز دکتر مصرف کند و برای اطمینان از روند بهبودی نزد پزشک داخلی و عفونی برود و نکات بهداشتی را رعایت کند حتماً بهبود مییابد چراکه بموقع اقدامات درمانی را انجام داده است. این بیماران حتی با مراجعه به بیمارستان نهایتاً چند روزی بیشتر بستری نمیشوند زیرا تحت نظر پزشک اقدامات درمانی را انجام دادهاند.
همه این آموزشها باید فرهنگسازی شوند اگر بیماری به تشخیص همکاران و پروتکل وزارت بهداشت به نقطهای برسد که تب دار شود، تنگی نفس داشته باشد و اکسیژن خونش از 93 درصد پایین بیاید باید توسط پزشک ویزیت شود اینکه حتماً بستری شوند الزامی نیست اما باید تحت نظر پزشک متخصص عفونی، داخلی و ریه باشند ویزیت تلفنی و مشاوره بگیرند و با کوچکترین علامت درمان را جلو ببرند. بهنظر میرسد دو گروه از افراد بیشتر خوددرمانی میکنند یکی سالمندان که امکان مراجعه به مراکز درمانی ندارند دوم افراد جوان که بازار کار را رها نمیکنند و با وجود تب و سرفه همچنان کسب درآمد میکنند.»
رئیس بیمارستان سینا در همین زمینه مثالی میزند: «جوان 30 سالهای که در مجاورت بیمارستان ما فعالیت خرید و فروش سکه و ارز انجام میداد با آنکه جوان و تنومند بود اما ظرف 48 ساعت در بیمارستان فوت کرد چون هیچ اقدام درمانی خاصی انجام نداد و با آنکه مواجهه طولانی با بیماری داشت تنها با توصیههای رایج تبش را کنترل کرده بود در حالی که بیماری روزبهروز پیشروندهتر میشد.»
رشید شعاعی 68 ساله و خانوادهاش یکی از صدها خانوادهای هستند که در میهمانی همه اعضای خانواده و بستگانش در یک ماه اخیر به ویروس کرونا مبتلا شدهاند. جوان ترها با علائم خفیف و آنهایی هم که سن و سالشان بالای 50 بود با علائم متوسط بیماری را تجربه کردهاند اما رشید که دیابت هم دارد وضعیتش به گونه دیگری است. شنیدن روایت این بیماری از زبان یکی از بستگانش در هادیشهر آذربایجان شرقی جالب توجه است: «دختر خواهر شوهرم با اتوبوس از ترکیه آمده بود. بهخاطر کرونا تصمیم گرفتیم هر خانوادهای ماسک بزند و به دیدن سحر و پسرش برویم. آن شب حدود 18 نفر خانه خواهر شوهرم جمع شده بودند. فقط موقع چای و میوه ماسکهایشان را بر میداشتند. بعد از چند روز فامیل شوهرم علامت دار شدند اما میگفتند ما آن زهر ماری را نگرفتیم برای ما حرف در نیاورید ما سرماخوردیم و فقط سردرد و بدن درد داریم. فقط یکی از خواهر شوهرهایم تب و بدن درد شدید داشت اما همچنان اصرار داشتند سرماخوردگی است و با دمنوش و قرص و ویتامین خوب شدند. چند روز بعد خبر رسید که آقا رشید برادر شوهرم هم مبتلا شده است اما علائمش شدیدتر است و سرفه هم دارد. اعضای فامیل که همگی تجربه ابتلا به کرونا را داشتند این بار در گروه واتساپ هزاران مدل دمنوش و دارو و... برای وی تجویز کردند و پشت بند تجویزهایشان هم میگفتند اون زهر ماری رو نگرفتی نگران نباش ما همین کارها را انجام دادیم و خوب شدیم. دکتر هم بروی همینها را تجویز میکند. نرو. استراحت کن خوب میشوی.»
برادر زن رشید که راوی این ماجرا است در ادامه میگوید: «چند روز است آقا رشید بیاشتها شده. زیاد هم نمیتواند حرف بزند به خس خس میافتد. آزیترومایسین و ناپروکسن و قرص معده میخورد با دمنوش. قند خونش هم دیروز 500 بود. سرفههایش هم خیلی زیاد شده. تقصیر فلانی است بهش گفته من با یکی از دوستای پزشکم صحبت کردم گفته نمیخواد دکتر بروی با همینها خوب میشوی استراحت کافی درمان کرونا است.»
دکتر مینو محرز، عضو ستاد ملی مقابله با کرونا با اشاره به اینکه کسی که علائمی شبیه به علائم کرونا دارد باید برای پیشگیری از گسترش احتمالی ویروس ارتباطش را با دیگران قطع کند، به «ایران» میگوید: «کسی که به کرونا مبتلا میشود دوره نهفتگی دو هفته تا یک ماه را باید مدنظر داشته باشد. علائم اولیه زمانی است که ویروس در بدن تکثیر میشود. فاز بعد از دوره نهفتگی زمانی است که کم کم علائم بارز میشود. تب و لرز، تهوع و استفراغ و سرگیجه، تغییر حس چشایی و بویایی یا علائم ریوی و... در کل باید بگویم علائم بسیار متنوعاند.
تعداد و شدت و ضعف علائم در افراد مختلف بستگی به دوز ویروس دارد. مقدار ویروسی که وارد بدن میشود پاسخهای مختلفی از سیستم ایمنی را بهدنبال دارد. اگر فرد مبتلا حال عمومی بدی ندارد توصیه نمیکنیم به پزشک مراجعه کند بخصوص فردی که بیماری زمینهای نداشته باشد. افراد بالای 65 سال که بیماری زمینهای بویژه دیابت و فشار خون و مشکل قلبی و کلیوی دارند و کسانی که داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی مصرف میکنند در معرض خطر بیشتری قرار دارند. در مجموع اگر مبتلایی حال عمومی بدی ندارد باید قرنطینه شود، در صورت بروز تب، از مسکن تببر استفاده کند، رژیم غذایی و نکات قرنطینه را هم بخوبی رعایت کند.»
دکتر محرز در ادامه میافزاید: «خود درمانی عادت ما ایرانیها است. یک نفر پیش دکتر میرود و به محض اینکه یکی از دوستان و اقوامش علامت دار شد همان نسخه را برای دیگران هم میپیچد. این شیوه در مورد کووید19 خیلی خیلی خطرناک است، زمان مفید را از دست دادن است. حتی برخی پزشکان میآیند توصیه میکنند درمان را در خانه انجام دهید و مریض میرود دستگاه اکسیژن ساز را میخرد در حالی که کار بسیار خطرناکی است، میزان اکسیژن دریافتی هر فرد برحسب گرفتاری ریهاش فرق دارد.
اکنون بیماران با حال بد به بیمارستان میآیند چون در خانه درمان شدهاند.در بیمارستان به تعداد زیادی مریض برخورد کردم که صاف رفتند زیر دستگاه مکانیکی. خوددرمانی را به هیچ وجه توصیه نمیکنیم وقت مریضها را تلف نکنید در خانه بیخودی نمانید و دستورات را از فضای مجازی نگیرید. برحسب معیارهایی که وجود دارد مریض باید ویزیت و بستری شود. فضای مجازی مردم را بیچاره کرده است. اینفودمی بدتر از اپیدمی شده است. نظر من را در مورد جوشانده و داروی گیاهی بخواهید بپرسید این است معلوم نیست کدامشان مؤثر است یا نیست.»
شیوع سرطانها نتیجه سیتیاسکنهای بیرویه خوددرمانگران
با طولانی شدن اپیدمی کرونا اقدام خودسرانه در درمان این بیماری هم بیشتر در بین اطرافیانمان دیده میشود. افرادی که با کوچکترین علامت از ترس اینکه مبادا ریهشان درگیرشود روز اول با مراجعه به کلینیکهای خصوصی سیتیاسکن ریه انجام میدهند. دکتر مرضیه پازوکی فوق تخصص بیماریهای ریه و مراقبتهای ویژه در بیمارستان سینا در پاسخ به اینکه آیا سیتیاسکن ریه برای همه مبتلایان به کرونا ضروری است؟ به «ایران» میگوید: «اولاً که از روز اول شروع علائم، سیتی ریه را توصیه نمیکنیم. در بیشتر موارد از روز 5 به بعد درگیری ریه شروع میشود اگر بیمار علامت تنفسی ندارد و اکسیژن خونش پایین نیست نیاز به سیتی ندارد. انجام سیتیهای اضافه در آینده بهدلیل ایجاد عوارض بحران جدی را در پی خواهد داشت. اشعه ایکس خطر بیماریهای سرطان ریه و سینه را در زنان افزایش میدهد بنابراین اگر ضرورت ندارد بخصوص در روز اول نباید سیتی ریه انجام داد. گاهی پزشک مجبور است روز چهارم سیتی ریه از بیمار بگیرد آنوقت میبینیم بیمار در سیر بیماری بهدلیل سیتیهای خودسرانه 5 مرتبه سیتی ریه انجام داده که بسیار خطرناک است. متأسفانه 90 درصد بیماران به کلینیکها مراجعه میکنند و روز اول سیتی ریه انجام میدهند. افرادی که علائمشان تنفسی و سرفه و تنگی نفس و درد قفسه سینه شروع شده مسلماً بررسی رادیولوژی انجام میشود ولی آیا لزوماً نیاز به سیتی است؟ نه. اغلب با سطح اکسیژن خون درباره وضعیت بیمارتصمیم میگیریم کما اینکه عکس ریه اشعهاش خیلی کمتر از سیتی اسکن است.
ما به بیمارانی که علائم تنفسی دارند توصیه میکنیم دستگاه پالس اکسی متر بخرند و مرتب سطح اکسیژن خونشان را کنترل کنند. زنگ خطر زمانی است که اکسیژن خون پایین بیاید وقتی این عدد سمت 94 رفت علامت خطر است و اگر علائم ریوی، درد قفسه سینه و سرفه زیاد یا احساس تنگی نفس داشتند باید به پزشک و مراکز درمانی مراجعه کنند.»
این فوق تخصص ریه درباره مصرف خودسرانه داروهای هیدروکلروکین یا رمدسیور بدون تجویز پزشک میگوید: «مقالات مرتبط به داروهای کووید19روزبهروز تغییر میکنند و هنوز هیچ دارویی برای درمان کرونا وجود ندارد. فاویپرایور و رمدسیور صددرصد موارد تأثیر ندارند و باید بر اساس تجویز پزشک مصرف شوند. کلروکین هنوز هم روی آن بحث است، برخی پزشکان تجویز میکنند، بیماران باید اجازه دهند پزشک معالج تصمیم بگیرد. آسپرین برای همه بیماران توصیه نمیشود باعث خونریزی داخلی در برخی افراد میشود. در مورد آزیترومایسین هم مقالات قبلاً به نفعش بود ولی مقالات بعدی نشان داد تأثیری ندارد اصراری به این که بیمار استفاده کند، نداریم. البته همکاران پزشک بر اساس تجربهشان تصمیم به تجویز آزیترومایسین هم میگیرند.»
چه زمانی باید شاخکهایمان تیز باشد و با دیدن چه علائمی بلافاصله به پزشک مراجعه کنیم؟ دکتر پازوکی در این بخش به نکات مهمی اشاره میکند:«کسی که بیماری زمینهای ندارد و حال عمومیاش بد نیست باید استراحت کند. ویتامین د3، ث و قرص زینک را استفاده کند. بخور توصیه نمیکنم. غرغره با جوش شیرین و آب نمک را بههیچ وجه توصیه نمیکنم. این احتمال وجود دارد که ویروس در بینی و ناحیه حلق جایگزین شود و با غرغره کردن ویروس از آنجا وارد سیستم تنفسی شود، استراحت و رژیم غذایی خوب و متعادل تنها راه درمان خانگی است. دو تا نکته را باید مد نظر داشت یکی اینکه افراد منتظر نمانند شرایطشان بد شود و بعد به بیمارستان بروند نکته دوم هم آنکه نباید با یک سردرد ساده هم بیمارستان رفت. بیمارانی که تنگی نفس دارند یا حال عمومیشان خوب نیست، سن بالا یا چاق هستند باید به مراکز درمانی مراجعه کنند.»
اگر پای حرفهای بیماران بدحال بنشینید یک جمله مشترک بینشان رایج است:« شنیدیم که خیلیها رفتند بیمارستان مردند» از طرفی گفتوگوی ما با بیماران بدحال بستری در بیمارستانها نیز بیانگر این واقعیت است که این بیماران مرز بین وضعیت خطر و وضعیت عادی بیماری را نمیدانستند و با این توجیه که در بیمارستان اقدام درمانی خاصی روی مریض انجام نمیدهند در منزل با نسخههای خوددرمانگران وقت را تلف کردهاند. دکتر پازوکی عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در همین زمینه عنوان میکند: «اگر بیمار دارای علائم تنفسی، اکسیژن مناسب دریافت کند و داروی رمدسیور بموقع تجویز شود احتمال اینکه به سمت مرگ برود کمتر میشود. بیشتر کسانی که حالشان وخیم میشود و روزهای اول در بیمارستان فوت میکنند از همان ابتدا شرایط خوبی در منزل نداشتند. اینها افرادیاند که میگویند در بیمارستان بدتر آلوده میشویم. خیلی وقتها همراه بیماران میگویند مریض ما با پای خودش بیمارستان آمد و فوت شد. در حالی که مسأله این است درمانها تأثیر نداشته است. مردم باید ترس را کنار بگذارند اگر علائم تنفسی پیدا کردند و اکسیژن خونشان پایین آمد باید بستری شوند. در اینجا دقایق هم مهم است ،درمانهایی که برای بیماری کووید نیاز است اگر هر چه زودتر شروع شوند تأثیرشان به مراتب بهتر و بیشتر است.»
مشاهدات ما نشان میدهد خوددرمانگران دو دستهاند: گروهی که از روز اول سیتی ریه انجام میدهند و بعد که خیالشان راحت شد خوددرمانی را شروع میکنند گروه دوم هم کسانیاند که باوجود تنگی نفس از ترسشان به بیمارستان مراجعه نمیکنند و داروهای شیمیایی را خودسرانه مصرف میکنند. مختصری از پرونده یکی از بیماران بیمارستان سینا را بازگو میکنیم. بیمار خانمی 58 ساله چاق ولی بدون بیماری زمینهای بعد از 12 روز بهدلیل تنگی نفس بالا و با اکسیژن خون 60 به بیمارستان مراجعه کرده بود. وی بلافاصله به آیسییو منتقل و درمان شروع میشود و در نهایت دو روز بعد فوت میکند. پزشک این بیمار میگوید: «آنقدر دیر مراجعه کرده بود که کل ریه درگیر شده بود و ما از بیماری عقب بودیم و درمان مؤثر واقع نشد. همراهش میگفت مادرم میترسید بیمارستان بیاید هزاران دمنوش و داروی گیاهی از عطاری سر کوچهشان گرفته بود ولی افاقه نکرده بود.»
مصرف زیاد داروهای گیاهی به آنزیمهای کبدی آسیب میزند
دکتر شبنم تهرانی متخصص بیماریهای عفونی بیمارستان لبافینژاد معتقد است: «بیماران باید نسبت به مطالبی که در فضای مجازی منتشر میشود، آگاهی کافی داشته باشند. زمان مراجعه به پزشک، داروهای مصرفی، استفاده از دمنوش و داروهای گیاهی و مکملها بسته به شرایط هر بیماری متفاوت است. زمان مراجعه بیمار به پزشک بسته به نوع علائم بالینی اش متفاوت است. اگر بیماری در حد تب خفیف، سردرد و بدن درد است علائم نگران کننده نیست و این علائم در حد 5 روز طبیعی است. در این مدت هم بیماران با داروهای معمول و نوشیدن مایعات و استراحت کافی علامت درمانی کنند تا تبشان کنترل شود، کافی است. حتی مراجعه بیمار بهدلیل ضعف شدید به اورژانسها نیز نیاز نیست. البته کسانی که جزو گروههای پر خطر محسوب میشوند یعنی بالای 60 سال سن دارند و دچار بیماریهای ریوی و قلبی و کلیوی و... هستند باید با شروع تب و علائم دیگر کووید19 ویزیت شوند. چنانچه تب بیش از 5 روز طول کشید و علائم گوارشی هم اضافه شد باید به پزشک مراجعه کنند. دسته دوم بیمارانی هستند که علائم تنفسی دارند، سرفههایشان شدید است و یا بریده بریده صحبت میکنند این دسته باید در سریعترین زمان ممکن به پزشک مراجعه کنند و سطح اکسیژن خونشان اندازهگیری شود.»
دکتر تهرانی دلیل خالی نبودن تختهای بیمارستانی را مراجعه دیرهنگام بیماران به پزشک و خود درمانی در منزل عنوان میکند و میافزاید: «بیماران وقتی به بیمارستان میآیند که از فعالیتهای روزانهشان بازماندهاند یعنی زمانی که دیگر ویروس به بالاترین حد تکثیر خود رسیده مراجعه میکنند. هیچ فردی اجازه ندارد برای خود و اطرافیانش خودتجویزی کند. استفاده از داروهای گیاهی در دسته اول که علائم سرشتی ضعف و بیحالی دارند مشکل ساز نیست ولی دسته دوم که علائم تنفسی و گوارشی دارند نباید جسته و گریخته شربت و دارو مصرف کنند. بیشمار مراجعهکننده داریم که خودسرانه در هفته اول آغاز بیماری کورتون مصرف کردهاند. مهمترین خوددرمانی که رایج هم شده کورتون تراپی است. بیمارانی که روزانه از دگزامتازون استفاده میکنند کم نیستند در حالیکه کورتواستروئیدها از جمله دگزامتازون و بتامتازون نباید هفته اول بیماری مصرف شوند. اینها جزو داروهای خاصاند که حتماً توسط پزشک باید تجویز شوند و در برخی افراد آن هم از هفته دوم بر اساس شرایط بالینی بیمار و آزمایش و رادیولوژی تصمیم به تجویز داروهای کورتونی با مقدار دوز مشخصی گرفته میشود.»
این عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران در ادامه به مصرف بیش از حد داروهای گیاهی برای درمان کووید19 اشاره میکند و میافزاید: «داروهای گیاهی باعث آسیب آنزیمهای کبدی میشوند وقتی مریض مراجعه میکند میگوید سرفههایم طول کشیده بود تنگی نفس داشتم از عطاری دارو گرفتم قبلاً سرفههام خشک بود الان خلط دار شده است در حالی که تنگی نفس و سرفه علائم هشدار محسوب میشوند، اینکه مریض به داروخانه یا عطاری مراجعه کند و داروی گیاهی و شربت خلط آور بگیرد جزو موارد مشکل ساز است. بویژه افراد پر خطر که آنزیمهای کبدیشان با مصرف داروهای شیمیایی و گیاهی دچار اختلال شده و زمان مناسب درمان را هم از دست میدهند.»
او در ادامه به یکی از بیمارانش اشاره میکند که قربانی نسخههای خانگی شده است. «یک مورد خانم 65 ساله بدون هیچ بیماری زمینهای خاص روز هفتم علائم بیماری به بیمارستان مراجعه کرد. روزهای اول بیماری تب و سردرد و بدن درد داشته و همان روز اول عکس ساده ریه میگیرد که وضعیتش نرمال گزارش میشود سپس روزانه از دگزامتازون استفاده میکند؛ بدون نسخه پزشک. بیمار روز هفتم علائم بالینی با تنگی نفس بسیار شدید وسطح اکسیژن 65 درصد و درگیری شدید هر دو ریه مراجعه کرد اما چون هفته اول روزانه دگزامتازون مصرف کرده بود سیکل معیوب بهوجود آمده بود و در نهایت بیمار به دستگاه ونتیلاتور وصل و اینتوبه شد.»
از توصیههای عجیب و غریب و پیامهای واتساپی و بخور جوش شیرین و عفونت زدایی با دمنوشهای گیاهی و سیتی اسکنهای پیدرپی برخی افراد که بگذریم بهگروه دیگری از بیماران بر میخوریم که اینها اتفاقاً پا را فراتر گذاشته و دست به تجویزهای تخصصیتر زدهاند. اینها از همان اولش قال قضیه را سر و ته میآورند. یک دستگاه اکسیژن میخرند و بهمحض اینکه تنگی نفس پیدا کردند سریع پمپ هوای غنی از اکسیژن را بهسمت ریهها هدایت میکنند. دکتر تهرانی میگوید: «ما بیمارانی داریم که روز چهارم بیماری که علائم تنفسی پیدا کردند دستگاه اکسیژن میگیرند و بدون نظر پزشک با هرمیزان تنگی نفس اکسیژن دریافت میکنند. مواردی داشتیم که بیمار روز 17 علائمش مراجعه کرده و تکثیر ویروس به قدری زیاد شده بود که کاری از دست هیچ کسی ساخته نبود. این افراد اگر هم فوت نکنند همیشه وابسته به اکسیژن میشوند چون بافت ریهشان تخریب شده است.»
افزایش هزینههای نظام سلامت با مراجعه دیر هنگام بیماران
دکتر نادر توکلی
معاون درمان ستاد فرماندهی مقابله با کرونا در پایتخت
شیوع اپیدمی کرونا هزینههای زیادی را به نظام سلامت و خانوادهها تحمیل کرده است. یک بخش از این هزینهها در شرایط اپیدمی کووید19 مربوط به فرآیندهای پیشگیری از این بیماری است. هزینههای مستقیمی که افراد باید برای انجام آزمایش تشخیصی، مراقبت در منزل و تأمین اقلام حفاظتی و خود درمانی مثلاً استفاده بیرویه از ویتامینها و مکملها و داروهای سنتی بپردازند. از طرفی اپیدمی کرونا هزینههای سنگینی بر نظام سلامت تحمیل کرده و خواهد کرد. تأمین تخت روز برای بیماران در بخشهای عادی و مراقبتهای ویژه، تأمین وسایل حفاظت فردی تیم درمان، تأمین داروهای بیماران، خدمات آزمایشگاهی و رادیولوژی، هزینه بستری و مراقبتهای ویژه و همچنین تأمین اقلام مورد نیاز بیمارستانها از جمله این هزینهها است که خوشبختانه حوزه حاکمیت وزارت بهداشت نگاه ویژهای به این هزینهها داشته است. از سوی دیگر افزایش مصرف اکسیژن نیز بهدلیل تأمین دستگاههای اکسیژن ساز، تانک اکسیژن و کپسولهای اکسیژن در شرایط فعلی هزینه زیادی را به نظام سلامت وارد کرده است. بهطوری که مصرف اکسیژن چند برابر شده است. بهطور مثال در بیمارستان 200 تختخوابی که قبلاً با یک دستگاه 600 لیتری اکسیژن ساز مدیریت میشد در حال حاضر نیاز به سه دستگاه اکسیژن ساز دارد. از سوی دیگر بهعلت باورهای غلط جامعه، افکار عمومی و راهنمایی های غلطی که در محیطهای مجازی وجود دارد مردم تحت تأثیر موارد فوق روی به تهیه داروها و ملزومات طب سنتی آورده که بهطور غیر مستقیم باعث افزایش هزینهها از جیب مردم میشود. این در حالی است که درآمدهای اختصاصی بیمارستانها بهدلیل عدم پذیرش بیماران
غیر کرونایی و اشغال بیش از نیمی از تختها توسط بیماران مبتلا به کرونا کاهش یافته است. بنابراین برای جلوگیری از هزینههای هنگفت درمان بیماران کووید19 یکی از نکات مهم مراجعه بموقع برخی بیماران به مرکز درمانی است. با این حال این سؤال پیش میآید که آیا همه بیماران باید به مرکز درمانی مراجعه کنند؟ همه ما باید به این نکته مهم توجه کنیم که بیماری کووید19 درمان اختصاصی ندارد. اغلب درمانها از جمله مصرف مکملها، داروهای کمک کننده سیستم ایمنی بدن و مصرف ویتامینها تاکنون درفازهای مختلف پیشگیرانه و در فاز بروز علائم مختصر بیماری توصیه شده است اما توصیههای مرتبط با بیمارانی که علائم واضحتر ویروس کرونا را نشان میدهند و همچنین بیمارانی که در بیمارستانها و بخشهای ویژه بستری میشوند متفاوتتر است. در نهایت تمام توصیههای مرتبط با بیماری کووید19 هیچ کدام شناخته شده نیست. همین امر بزرگترین مشکلی است که به نوعی جامعه پزشکی را سردرگم کرده است. بهدلیل اینکه بهطور مثال پزشکان در بیماریهای شناخته شده مثل دیابت یا فشار خون با وحدت رویه این بیماریهای شناخته شده را طبابت کرده و در بالین بیمار تعیین تکلیف میکنند و طبیعتاً اختلاف نظر زیادی در مورد درمان بیماریهای شناخته شده ندارند اما در مورد کرونا بهدلیل ماهیت بیماری و نبود مستندات علمی در کتب مرجع پزشکی هنوز نسخه واحد درمانی برای بیماران مبتلا به این ویروس نداریم که بتواند بهطور قطعی به درمان بیماری کمک کند. قاعدتاً در مورد ویروس کرونا پزشکان یک سری داروها را تجویز میکنند و بر اساس اثرات نسبی روشهای درمانی، در مورد بیماران کووید19 تصمیم به اقدام درمانی میگیرند.
دربحث خوددرمانی بیشتر تمرکز ما روی خودمراقبتی است. به این معنا که خودمراقبتی الگوی مشخص دارد و با خوددرمانی متفاوت است بنابراین تفاوت این دو واژه در زمینه کووید19 بسیار اهمیت دارد. بحث اساسی در مورد بیماری کرونا خودمراقبتی است به این مفهوم که ما در این بیماری باید آموزش بگیریم که چگونه بیمار و خودمان را مدیریت کنیم. قطعاً نمیتوانیم صرفاً همه موارد را به تنهایی مدیریت کنیم. در دوره اخیر بهدلیل شدت و وسعت آلودگی، میزان بروز بیماری بسیار بالا رفته و بیماری بشدت گسترش پیدا کرده است. در موج اول و در دو ماه اول سال یعنی فروردین و اوایل اردیبهشت شدت بیماری خفیفتر و میزان و سطح آلودگی کمتر بود بنابراین تعداد بیماران خوش حال مراجعه کننده به بیمارستان بیشتر بود و در مقابل تعداد بیماران بدحال مراجعه کننده به بیمارستان کمتر بود طبیعتاً مردم کمتر در بیمارستانها بستری میشدند اما در دوره اخیر بهدلیل شدت و وسعت آلودگی ویروس کرونا در جامعه، اتفاقی که افتاده این است که مردم کماکان در همان ذهنیت هستند که در موقع بیماری در منزل باشند در حالیکه منظور از مراقبت صرفاً یک ویزیت توسط پزشک است تا خودشان اطمینان خاطر داشته باشند که در دو هفته آینده هیچ اتفاقی نمیافتد اما گاه بهدلیل عدم مراجعه به پزشک بعد از چند روز با بیمارانی مواجه میشویم که بهطور ناگهانی بدحال میشوند و مراقبتهای لازم را دریافت نمیکنند و با حال بسیار وخیم به بیمارستان مراجعه میکنند که علاوه بر اینکه میزان مرگ و میر این بیماران هم بشدت بالا است بلکه هزینههای زیادی را در رابطه با اشغال تخت و تجویز برخی داروهای کاهنده علائم بیماری به بیمارستانها تحمیل میکنند.
چند اصل اساسی که در رابطه با کاهش هزینههای بیماری کووید19 لازم است بدانها توجه شود. یکی پیگیریها با فواصل کوتاه مدت (یک روز در میان) از نظر پزشکی بسیار مهم است، اگر در منزل پیگیری درمان را انجام میدهید باید توجه کنید بهدلیل اینکه ما سیستم پیگیری درمان در منزل را به شکل غیر رسمی در سطح جامعه داریم مردم به یک سری درمانهای غیر اصولی روی میآورند. این وسط حتی یک سری افراد سودجو داروهای بیپایه و اساس را با هزینه هنگفت به مردم تحمیل میکنند و تستهایی که از مردم میگیرند اغلبشان فاقد مجوز است و مردم نیز بهدلیل نداشتن آگاهی درگیر این مسائل میشوند. خرید داروهای کرونا که به شکل وریدی تجویز میشوند خارج از سیستم رسمی هزینه سنگینی را به مردم تحمیل میکند. توصیه ما در وهله اول مراجعه به مراکز 16 ساعته بهداشت است که معمولاً تا 12 شب در مناطق مختلف برای عموم مردم خدمات ارائه میدهند. در آنجا فرد مراجعه کننده اطلاعاتش ثبت میشود، توسط پزشک ویزیت میشود و چنانچه مشکوک باشد تست هم از بیماران گرفته میشود. طبیعتاً بیماران در این روال راهنمایی لازم را دریافت میکنند در وهله دوم مراجعه افراد به درمانگاههای سرپایی و مطبها است. اشکال کار اینجاست بهدلیل اینکه درمان استاندارد برای کرونا وجود ندارد و با وجود اینکه پروتکلهای درمان کرونا از سوی ستاد ملی کرونا مرتب ویرایش میشود ممکن است پزشکان بنا به تجربهشان و بهبودی نسبی داروهای مختلفی را تجویز کنند. اینجا سردرگمیهایی برای مردم ایجاد میشود، آنچه مسلم است باید بدانیم چه زمانی به پزشک مراجعه کنیم. یک باورغلط انجام تستهای کرونا بدون توجه به علائم بالینی بیماری و سی تی اسکنهای بیرویه ریه در همان روز نخست شروع علائم خفیف بیماری است که هزینههای نظام سلامت و خانوارها را افزایش میدهد.همچنین مراجعه دیرهنگام باعث افزایش شدت عوارض بیماری میشود. یکی از راه حلهای کوتاه مدت کاهش هزینههای بیماری کووید19 توسعه کلینیکهای مجازی و تله مدیسن است که دسترسی پزشک را افزایش داده و دغدغه مردم را کمتر میکند.
تجویز خودسرانه ممنوع
دکتر علیرضا سلیمی
معاون آموزشی و پژوهشی سازمان نظام پزشکی
کاهش مرگ و میر ناشی از کووید19 یکی از اولویتهای اصلی نظام سلامت است. بنابراین شناسایی زودهنگام بیماران، درمان در اوایل بیماری و ایزوله کردن بیماران بدون علامت برای کاهش مبتلایان و مرگ و میر بسیار اهمیت دارد. بحث مهمی که در مورد درمان بیماری کووید19 مطرح میشود استفاده از تجربیات درمان بیماریهای مشابه با ویروس کرونا است چرا که کووید19 یک بیماری جدید و ناشناختهای است و اطلاعات و علم پزشکی در این باره کم است هر چند که گروههای پژوهشی مرتب یافتههای بالینی را کارآزمایی میکنند و سیر درمان بتدریج پیشرفت میکند اما ایرادی که وجود دارد بعضاً داروی درمان کننده و مراقبت کنندهای برای کووید19 وجود ندارد و لذا کار سختتر میشود. علی رغم تلاش مراکز تحقیقاتی و تلاش محققان بالینی متأسفانه هنوز داروی مؤثر یا صددرصد درمان کنندهای برای این بیماری نوظهور وجود ندارد بنابراین آنچه که مردم دنیا را اذیت میکند این است که بعضاً میبینیم هر چند مدت یک بار رژیمهای درمانی این بیماری هم عوض میشود ولی باید بدانیم اینها نشانه بدی نیستند بلکه نشانه پویایی و پیشرفت علم است و چارهای جز این نیست که کارآزماییهای بالینی باید برای نتایج بهتر و پر ثمر ادامه پیدا کنند. در کنار این روند همگی باید بپذیریم که مردم عادی نیز بر حسب تجربهشان تجربیات خانوادهها را بهعنوان نسخه برای یکدیگر تجویز میکنند که میتواند خطرناک باشد. اما مرز خطر کجاست؟ بعضاً استفاده از دمنوش یا داروهای گیاهی هیچ ایرادی ندارد اما این به شرطی است که سیر اصلی درمان فراموش نشود اینکه درمانهای خانگی یا سنتی را جایگزین درمان اصلی بیماری کنیم عوارض خطرناکی را در پی دارد. یکی از عارضههای درمانهای خانگی این خواهد بود که بیماران کووید19 دیر به مرکز درمانی مراجعه کنند در نتیجه یکی از عواملی که باعث میشود میزان مرگ و میر در بعضی از کشورها بالاتر گزارش شود مراجعه بیماران بد حال به بیمارستانها است. وقتی بیمار با وضعیت وخیم به مرکز درمانی مراجعه میکند طبیعتاً کار برای سیستم درمان سخت و پیچیده میشود. باید تأکید کنم که تجویز خودسرانه داروها در هیچ بیماری روش درستی نیست. با وجود آنکه ممکن است استفاده از داروهای کمکی و سنتی در کنار سایر داروها بیضرر باشد اما جایگزین کردن درمان و مراقبت اصلی در هر بیماری لطمات جبرانناپذیری در پی خواهد داشت.مراجعه دیر هنگام به پزشک در بیماران مبتلا به کووید19 باعث به تأخیر افتادن درمانهای مهم در زمان مناسب میشود و اینجاست که تیم درمان با وضعیت سختی مواجه میشوند. ما توصیه میکنیم مردم روند علمی درمان کووید19 را هر چند که کامل نیست اما دنبال کنند. البته همه پزشکان درباره این موضوع اتفاق نظر دارند که چنانچه افراد بیماری کووید19را با علائم سبک و خفیف میگیرند در خانه ایزوله شوند اما اگر کووید19 با عوارض جدی تنفسی بویژه در افراد پر خطر بروز پیدا کرد تعلل در مراجعه به پزشک به هیچ عنوان جایز نیست. مردم باید نسبت به این مرزها آگاه باشند و رعایت کنند. وقتی بیمار مشکل تنفسی پیدا کرد شاخصهای درمانی مخصوص به خودش را دارد و جایز نیست فرد در منزل درمانهای خانگی سبک را انجام دهد بعضی اوقات لازم است این افراد حتماً در مراکز درمان بستری شوند و تحت مراقبت تیم پزشکی قرار بگیرند. توصیه میکنم افرادی که به ویروس کرونا مبتلا شدهاند یا اطرافیانشان دچار بیماری کووید19 شده است از تجربیات درمانی یکدیگر استفاده نکنند چون تجربیات درمان بیماری منحصر به یک فرد است. برای همین هم واکنشهای مختلف افراد به ویروس کرونا و فاکتورهای متعدد دیگر موجب شده این ویروس هزار چهره باشد در نتیجه نمیتوانیم تجربیات درمانیمان را برای دیگران هم تجویز کنیم. استفاده از تجربیات درمانی بیماران کووید19 موجب شده اطرافیان این بیماران به محض آنکه مبتلا به ویروس کرونا میشوند از درمان واقعی جا بمانند و در کمتر از یک هفته با وضعیت وخیم بیماری در
آیسییو ها بستری شوند.
خود درمانی کرونا با نسخههای فامیلی!
فریبا خان احمدی
خبرنگار
«30 درصد بیماران کرونایی به محض آنکه به اورژانس میرسند جان خود را از دست میدهند.» این را دکتر محمد طالبپور رئیس بیمارستان سینا به «ایران» می گوید. زمانی که کار از کار گذشته و بیمار آنقدر دست روی دست گذاشته که ویروس کرونا همه بافت ریه را درگیر کرده است. این متوفیان معمولاً کسانی بودهاند که مدتها در منزل خوددرمانی کردهاند. درصدی هم که جان سالم به در میبرند کسانی هستند که با درگیری بالای ریه به آیسییوها منتقل میشوند. درمان این دسته از بیماران هزینههای وحشتناکی را به نظام سلامت کشور تحمیل میکند. اظهارنظر این عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران نشان میدهد؛ یکی از عوامل افزایش مرگ و میر بهدلیل ابتلا به کرونا عدم مراجعه بموقع به پزشک و اتلاف وقت برای مراجعه به مراکز درمانی است؛ موضوعی که میتواند بهخاطر بیتوجهی به درمان به هنگام بیماری کرونا یا شایعه سازیهای فضای مجازی باشد اینکه پای هر بیماری به بیمارستان برسد زنده از آنجا بیرون نمیآید. در این بین آمار خوددرمانی نیز با تشکیل قارچگونه گروههای دوستانه و خانوادگی در شبکههای اجتماعی هم بالا و بالاتر میرود. حالا نسخههای فامیلی درمان کرونا جایگزین دستورات پزشکی شدهاند. مردم در گروههای واتس اپی برای هم نسخههای متعدد درمانی میپیچند و البته نسخههای خودساخته در این گروه و آن کانال دست به دست میشود و در نهایت زمانی که ویروس به بالاترین میزان تکثیر خود در بدن فرد بیمار رسید همین خوددرمانگران که در حالت انفجار روحی و عود شدید بیماری قرار میگیرند مجبور به مراجعه به بیمارستان میشوند.
«ناشتایی یک لیوان دمنوش پونه، دم ظهر دمنوش کاکوتی، عصر به بعد هم دمنوش سیاهدانه و زنجبیل. بخور جوش شیرین را هم فراموش نکنید. هر چقدرهم میتونید سرکه رو غرغره کنید تا ویروس تو گلو نمونه. کپسول آزیترومایسین هم هر 8 ساعت یکی. این برنامه رو 10 روز به کار بگیرین خوب خوب میشین.»
«لطفاً این مطلب را در جایی ذخیره کنید و تا میتوانید نشر دهید تا بیمارستانها خلوت شود. انشاءالله. نکته اول اینکه به محض اینکه سرفه شروع شد سه ساعت به ساعت با یک لیوان آب گرم و کمی نمک دریا و یک قاشق چایخوری سرکه سیب گلوتون را شستوشو دهید و غرغره کنید. این خیلی مهمه چون از ورود ویروس به ریه جلوگیری میکنه. نکته دوم؛ هر دفعه یک دمنوش بهصورت چرخشی بخورید بابونه، ختمی، زوفا، عناب و...برای تسکین سینه درد از قلیون عرق نعناع استفاده کنید و... سه یا چهار روز که تحمل کنید و این کارها را مرتب انجام دهید مطمئن باشید کرونا را شکست میدهید فقط همت میخواهد که اونم میارزه به گرفتار بیمارستان شدن. منبع: مجله پژوهشی انگلیسی.»
این روزها بازار تجویزهای «من در آوردی» حسابی گرم است. همه برای خودشان طبیب شدهاند و البته در این میان برخی از افراد به غلط هر دارو یا روش درمانی را بهنام طب سنتی یا به استناد ازمجلههای پژوهشی برای مردم تجویز میکنند.
اپیدمی اطلاعات غلط در شبکههای اجتماعی گرفتاریهای زیادی را برای مردم ایجاد کرده است. هفته گذشته ویدئویی در فضای مجازی منتشر شد که نشان میداد خانم جوانی در قبرستان برای حضار همایش گذاشته و بالای سر جنازههای کرونایی نسخه درمان کرونا میپیچید. «هیدروکسی کلروکین 200 روزی دوتا یکی صبح یکی هم شب. فاموتیدین هم بخورین ضد ویروس است. دیگه زینک و ویتامینهای دیگر را هم بخورین. اگرهم که درگیری ریه دارید اون دیگه داروی دیگری دارد باید اسپری تنفسی بگیرید. با کرونا تعارف نکنید. اگر دیدید حال تون بد میشه و سرفه هاتون شدید شد حتماً بخور جوش شیرین بدهید. این نکته را هم بگویم در افراد دیابتی تجویز دگزامتازون مجاز است. ترامپ را دیدید ملاتونین خورد. من خودمم هر شب یک عدد میخورم. چیزی نیست همینها را بخورید خوب میشوید. تا یادم نرفته بگویم یک مقالهای را دیروز خواندم اگر علائم کرونا داشتید تا سه ماه هر روز آسپرین بخورین. شنیدین که میگویند طرف سکته مغزی کرد چون خونش لخته شد. الان علی شوهر من کرونا گرفت مرد برایش داروی ضد انعقاد خون میدادم نمیمرد.»
نکته قابل توجه در این کلیپ پرسشهای مردمی است که هاج و واج چشمشان را به دهان سخنرانشان دوختهاند. افرادی که بهنظر میرسد پاسخ بدیهیترین سؤالاتشان را نمیدانند و مجبورند برای نجاتشان از بیماری کووید19 به این اطلاعات غلط اکتفا کنند. بهنظر میرسد با وجود گذشت 9 ماه از این اپیدمی هنوز سؤالات زیادی در رابطه با علائم و درمان این بیماری مطرح میشود مثلاً اینکه کسانی که احساس میکنند به کرونا مبتلا شدهاند باید چه زمانی به پزشک مراجعه کنند؟ یا چرا برخی از بیماران تمایل دارند در اوج بیماری دست بهخود درمانی بزنند؟ و از همه مهمتر آیا نوشیدن دمنوشها و برخی داروهای گیاهی به همه بیماران و با هر نوع علائمی توصیه میشود؟ فرد مبتلا چه زمانی نیاز به سیتیاسکن ریه دارد و در نهایت خوددرمانی چه تبعاتی برای بیمار و تشدید بیماری در پی دارد؟ ما در این گزارش با تعدادی از متخصصان عفونی، ریه، رؤسای بیمارستانها و عضو ستاد علمی مقابله با کرونا درباره سؤالات مطرح شده گفتوگو کردهایم، همچنین سعی کردهایم از تجربیات بیماران بدحالی بگوییم که به هر شکلی بعد از ابتلا به کرونا از مراجعه به پزشک امتناع کردهاند و با نسخههای واحد درمانی در شبکههای اجتماعی و توصیه دوست و آشنایانشان قربانی خوددرمانی شدهاند.
اما لازم است در ابتدا گفتههای برخی از کسانی که بهخاطر بیتوجهی به مراجعه به پزشک یا ترس از مراجعه مراکز درمانی دست به خود درمانی زدهاند، بشنوید. در این میان برخی از کسانی که از مهلکه کرونا جان سالم به در بردهاند، عنوان کردهاند بهخاطر ترس از مرگ تن به هر توصیهای دادهاند حتی مصرف مواد مخدر!
خوددرمانیهای مرگآور
عالیه رحمانی 52 ساله کرونا را از دخترش گرفت. بیماری ابتدا با علائم خفیف شروع شد و بعد با سرفه و تنگی نفس. او برای بهبودی دست به مصرف خودسرانه آنتیبیوتیک و توصیه و تجویزهای دیگران زد و در نهایت کارش به بیمارستان و بخش مراقبتهای ویژه کشید.
این خانم 52 ساله درباره روزهای بیماری و اقداماتی که برای بهبودی اش کارگر نیفتاده است، چنین میگوید: «وقتی کرونا گرفتم اولش خفیف بود برای همین به پزشک مراجعه نکردم. با جوشانده و مایعات خوددرمانی کردم ، باوجود این هر روز حالم بدتر میشد. در نهایت شروع به مصرف آنتی بیوتیک و استامینوفن کردم. چند روز بعد که سرفههایم شدید شد به توصیه دختر خالهام که قبلاً کرونا گرفته بود هیدروکسی کلروکین هم خوردم. هر کسی توصیهای میکرد برای اینکه خوب شوم انجامش میدادم مثلاً گفتند که بخور جوش شیرین بدهم، این کار را کردم. روز نهم به بعد سرفه هایم قطاری شد تا جایی که نمیتوانستم نفس بکشم.
فامیلهایم مدام زنگ میزدند و میگفتند این دارو را بخورم یا فلان چیز را نخورم. هر روز نفس تنگی و سرفههایم شدیدترمی شد و بیحالی شدید هم داشتم؛ با این حال حاضر نبودم دکتر یا بیمارستان بروم چند روز پیش در اینترنت خوانده بودم در یکی از بیمارستانهای کشور اعضای بدن بیماران را برمیدارند. میترسیدم بلایی سرم بیاورند. در نهایت کار بهجایی رسید که دخترم نصف شب اورژانس را خبر کرد. با تشخیص وخامت حال به بیمارستان منتقل شدم و نتیجه اسکن ریههام نشان داد که
60 درصد از آنها درگیر شدهاند.»
به گفته این شهروند تهرانی، پزشکان بیمارستان برای وی داروی «رمدسیور» تجویز کردند که موجب بهبودی وی و در نهایت ترخیص او از بیمارستان میشود.
فریبرز جعفری 34 ساله هم تجربه خوددرمانی دارد. او هم بهدلیل بیتوجهی به بیماری و در نهایت مراجعه نکردن به پزشک و مراکز درمانی وضعیت جسمانیاش وخیم و چند روزی را در بیمارستان بستری شد. او درباره بروز علائم بیماریاش این گونه میگوید: «وقتی علائم مریضی آشکار شد، راستش پیش خودم گفتم اگر بخواهم بیمارستان هم بروم میگویند برو خانه و دو هفته توی قرنطینه باش. همه هم که همین داروهای معمول را میخورند. رفتم داروخانه یک نایلون دارو خریدم و بعدش خودم را در خانه قرنطینه کردم. از همان روزهای ابتدایی توصیه و تجویزهای دوستان و آشنایان شروع شد. سرفه میکردم، برخی گفتند سفکسیم و تعدادی هم هیدروکسی کلروکین را برایم تجویز کردند. یک هفته از شروع علائمم نگذشته بود که وضعیت ام هر روز بدتر از روز گذشته شد.»
رضا که 70 درصد از ریههایش درگیر شده بود و با گذشت سه ماه از دوران نقاهتش هنوز هم سرفه دست از سرش برنداشته است در ادامه میگوید: «کرونا، مریضی نیست که خودت ر ا پزشک و عالم دهر بدانی و سرماخوردگی نیست که با دوتا قرص و دارو درمانش کنی. تصور من این بود که مثل سرماخوردگی است و با استراحت و مصرف دارو از بین میرود. اگر آن ابتدا به محض شروع سرفه به پزشک مراجعه میکردم و دست به خود درمانی نمیزدم کارم به اینجا نمیکشید.»
رضا عباسی 41 ساله و ساکن یکی از شهرستانهای استان آذربایجان شرقی است. او زمانی که کارش به اورژانس کشید 70 درصد ریههایش درگیر شده بودند. به او توصیه کرده بودند برای بهبودی تریاک مصرف کند!
«من تنها زندگی میکردم و شرایطم با بقیه خیلی فرق داشت. اسم داروها را از اینور و آنور یاد گرفته بودم و مصرف دارو را شروع کردم. کرونا بار روانی زیادی دارد برای همین مردم میترسند به پزشک مراجعه کنند. بعد از 10 روز حالم بدتر شد حتی توان رفتن به دستشویی را نداشتم. برای اینکه سرفههایم نرمتر شود دمنوش میخوردم و بعد از مدتی که حالم بد شد یکی از دوستانم توصیه کرد تریاک مصرف کنم. سرتان را درد نیاورم آنقدر این توصیه و آن تجویز را انجام دادم که یک هفته در آیسییو بستری شدم. دکتر وقتی معاینهام کرد یک سؤال بیشتر نپرسید که چرا این همه دیر آمدهام!»
دکتر محمد طالبپور رئیس بیمارستان سینای تهران با انتقاد به مراجعه دیرهنگام مبتلایان بدحال به مراکز درمانی به «ایران» میگوید: «متأسفانه در موج اخیر برخی از بیماران کرونایی که به بیمارستان مراجعه میکنند در همان ۲۴ ساعت اول فوت میکنند که بررسیهای ما نشان میدهد هنگام مراجعه بسیار بدحال بودهاند و بهخاطر مراجعه دیرهنگام و درگیری ریههایشان از دنیا رفتهاند.
باید بگویم دیر مراجعه کردن بیماران کرونایی به بیمارستان باعث میشود نتوانیم خیلی در روند معالجه دخالت کنیم. بیمارانی که در بخش ICU بستری میشوند کسانی هستند که درگیری ریه در آنها بسیار شدید است و اکسیژن خون این بیماران به کمتر از ۸۶ درصد میرسد و با اکسیژن معمولی سطح اکسیژن بدن آنها بالا نمیرود.»
وی در ادامه میافزاید: «بیماری کرونا در بالای 85 تا 90 درصد بدون علامت است. از لحاظ بهداشتی باید این ناقلان را شناسایی کنیم تا از ابتلای دیگران پیشگیری کنیم. البته این اقدامات هزینه زیادی دارد و همکاری مردم را میطلبد. اما ناقلانی که علامت دارند اگر در فاز اول بیماری شناسایی و درمان آنها شروع شود کار ما راحتتر میشود. برخی از ناقلان، استراحت و تغذیه مناسب را پشت گوش میاندازند و فعالیت عادی انجام میدهند و سمت درمانهای تخصصی نمیروند و سمت مصرف خودسرانه داروهای شیمیایی و گیاهی میروند.
وقتی دارو بدون تجویز و کمک و راهنمایی پزشک مصرف شود و بعد از آنکه بیمار وضعیت عمومیاش رو به وخامت میرود کم کم خانواده بیمار میترسند چراکه مریض دچار نفس تنگی شدید میشود و تازه آن موقع است که او را به بیمارستان میآورند.»
بهگفته این متخصص، 30 درصد فوتیهای کرونایی در بخش اورژانس جان خود را از دست میدهند. یعنی اگر روزی 15 نفر در بیمارستان ما فوت کنند 5 نفرشان نرسیده به اورژانس فوت میکنند. اینها کسانیاند که مدتها در منزل با حالت ناجور خوددرمانی میکردهاند. حتی اگر هم فوت نکنند مریضهایی که به این فاز میرسند میزان فشاری که به سیستم پزشکی وارد میکنند از جمله مدت زمان بستری، هزینههای آی سی یو خیلی هنگفت است.
دکتر طالبپور در ادامه میافزاید: «اگر کسی که علائمی دارد به مطب پزشک مراجعه کند و مشاوره تخصصی بگیرد و داروهای احتمالی را با تجویز دکتر مصرف کند و برای اطمینان از روند بهبودی نزد پزشک داخلی و عفونی برود و نکات بهداشتی را رعایت کند حتماً بهبود مییابد چراکه بموقع اقدامات درمانی را انجام داده است. این بیماران حتی با مراجعه به بیمارستان نهایتاً چند روزی بیشتر بستری نمیشوند زیرا تحت نظر پزشک اقدامات درمانی را انجام دادهاند.
همه این آموزشها باید فرهنگسازی شوند اگر بیماری به تشخیص همکاران و پروتکل وزارت بهداشت به نقطهای برسد که تب دار شود، تنگی نفس داشته باشد و اکسیژن خونش از 93 درصد پایین بیاید باید توسط پزشک ویزیت شود اینکه حتماً بستری شوند الزامی نیست اما باید تحت نظر پزشک متخصص عفونی، داخلی و ریه باشند ویزیت تلفنی و مشاوره بگیرند و با کوچکترین علامت درمان را جلو ببرند. بهنظر میرسد دو گروه از افراد بیشتر خوددرمانی میکنند یکی سالمندان که امکان مراجعه به مراکز درمانی ندارند دوم افراد جوان که بازار کار را رها نمیکنند و با وجود تب و سرفه همچنان کسب درآمد میکنند.»
رئیس بیمارستان سینا در همین زمینه مثالی میزند: «جوان 30 سالهای که در مجاورت بیمارستان ما فعالیت خرید و فروش سکه و ارز انجام میداد با آنکه جوان و تنومند بود اما ظرف 48 ساعت در بیمارستان فوت کرد چون هیچ اقدام درمانی خاصی انجام نداد و با آنکه مواجهه طولانی با بیماری داشت تنها با توصیههای رایج تبش را کنترل کرده بود در حالی که بیماری روزبهروز پیشروندهتر میشد.»
رشید شعاعی 68 ساله و خانوادهاش یکی از صدها خانوادهای هستند که در میهمانی همه اعضای خانواده و بستگانش در یک ماه اخیر به ویروس کرونا مبتلا شدهاند. جوان ترها با علائم خفیف و آنهایی هم که سن و سالشان بالای 50 بود با علائم متوسط بیماری را تجربه کردهاند اما رشید که دیابت هم دارد وضعیتش به گونه دیگری است. شنیدن روایت این بیماری از زبان یکی از بستگانش در هادیشهر آذربایجان شرقی جالب توجه است: «دختر خواهر شوهرم با اتوبوس از ترکیه آمده بود. بهخاطر کرونا تصمیم گرفتیم هر خانوادهای ماسک بزند و به دیدن سحر و پسرش برویم. آن شب حدود 18 نفر خانه خواهر شوهرم جمع شده بودند. فقط موقع چای و میوه ماسکهایشان را بر میداشتند. بعد از چند روز فامیل شوهرم علامت دار شدند اما میگفتند ما آن زهر ماری را نگرفتیم برای ما حرف در نیاورید ما سرماخوردیم و فقط سردرد و بدن درد داریم. فقط یکی از خواهر شوهرهایم تب و بدن درد شدید داشت اما همچنان اصرار داشتند سرماخوردگی است و با دمنوش و قرص و ویتامین خوب شدند. چند روز بعد خبر رسید که آقا رشید برادر شوهرم هم مبتلا شده است اما علائمش شدیدتر است و سرفه هم دارد. اعضای فامیل که همگی تجربه ابتلا به کرونا را داشتند این بار در گروه واتساپ هزاران مدل دمنوش و دارو و... برای وی تجویز کردند و پشت بند تجویزهایشان هم میگفتند اون زهر ماری رو نگرفتی نگران نباش ما همین کارها را انجام دادیم و خوب شدیم. دکتر هم بروی همینها را تجویز میکند. نرو. استراحت کن خوب میشوی.»
برادر زن رشید که راوی این ماجرا است در ادامه میگوید: «چند روز است آقا رشید بیاشتها شده. زیاد هم نمیتواند حرف بزند به خس خس میافتد. آزیترومایسین و ناپروکسن و قرص معده میخورد با دمنوش. قند خونش هم دیروز 500 بود. سرفههایش هم خیلی زیاد شده. تقصیر فلانی است بهش گفته من با یکی از دوستای پزشکم صحبت کردم گفته نمیخواد دکتر بروی با همینها خوب میشوی استراحت کافی درمان کرونا است.»
دکتر مینو محرز، عضو ستاد ملی مقابله با کرونا با اشاره به اینکه کسی که علائمی شبیه به علائم کرونا دارد باید برای پیشگیری از گسترش احتمالی ویروس ارتباطش را با دیگران قطع کند، به «ایران» میگوید: «کسی که به کرونا مبتلا میشود دوره نهفتگی دو هفته تا یک ماه را باید مدنظر داشته باشد. علائم اولیه زمانی است که ویروس در بدن تکثیر میشود. فاز بعد از دوره نهفتگی زمانی است که کم کم علائم بارز میشود. تب و لرز، تهوع و استفراغ و سرگیجه، تغییر حس چشایی و بویایی یا علائم ریوی و... در کل باید بگویم علائم بسیار متنوعاند.
تعداد و شدت و ضعف علائم در افراد مختلف بستگی به دوز ویروس دارد. مقدار ویروسی که وارد بدن میشود پاسخهای مختلفی از سیستم ایمنی را بهدنبال دارد. اگر فرد مبتلا حال عمومی بدی ندارد توصیه نمیکنیم به پزشک مراجعه کند بخصوص فردی که بیماری زمینهای نداشته باشد. افراد بالای 65 سال که بیماری زمینهای بویژه دیابت و فشار خون و مشکل قلبی و کلیوی دارند و کسانی که داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی مصرف میکنند در معرض خطر بیشتری قرار دارند. در مجموع اگر مبتلایی حال عمومی بدی ندارد باید قرنطینه شود، در صورت بروز تب، از مسکن تببر استفاده کند، رژیم غذایی و نکات قرنطینه را هم بخوبی رعایت کند.»
دکتر محرز در ادامه میافزاید: «خود درمانی عادت ما ایرانیها است. یک نفر پیش دکتر میرود و به محض اینکه یکی از دوستان و اقوامش علامت دار شد همان نسخه را برای دیگران هم میپیچد. این شیوه در مورد کووید19 خیلی خیلی خطرناک است، زمان مفید را از دست دادن است. حتی برخی پزشکان میآیند توصیه میکنند درمان را در خانه انجام دهید و مریض میرود دستگاه اکسیژن ساز را میخرد در حالی که کار بسیار خطرناکی است، میزان اکسیژن دریافتی هر فرد برحسب گرفتاری ریهاش فرق دارد.
اکنون بیماران با حال بد به بیمارستان میآیند چون در خانه درمان شدهاند.در بیمارستان به تعداد زیادی مریض برخورد کردم که صاف رفتند زیر دستگاه مکانیکی. خوددرمانی را به هیچ وجه توصیه نمیکنیم وقت مریضها را تلف نکنید در خانه بیخودی نمانید و دستورات را از فضای مجازی نگیرید. برحسب معیارهایی که وجود دارد مریض باید ویزیت و بستری شود. فضای مجازی مردم را بیچاره کرده است. اینفودمی بدتر از اپیدمی شده است. نظر من را در مورد جوشانده و داروی گیاهی بخواهید بپرسید این است معلوم نیست کدامشان مؤثر است یا نیست.»
شیوع سرطانها نتیجه سیتیاسکنهای بیرویه خوددرمانگران
با طولانی شدن اپیدمی کرونا اقدام خودسرانه در درمان این بیماری هم بیشتر در بین اطرافیانمان دیده میشود. افرادی که با کوچکترین علامت از ترس اینکه مبادا ریهشان درگیرشود روز اول با مراجعه به کلینیکهای خصوصی سیتیاسکن ریه انجام میدهند. دکتر مرضیه پازوکی فوق تخصص بیماریهای ریه و مراقبتهای ویژه در بیمارستان سینا در پاسخ به اینکه آیا سیتیاسکن ریه برای همه مبتلایان به کرونا ضروری است؟ به «ایران» میگوید: «اولاً که از روز اول شروع علائم، سیتی ریه را توصیه نمیکنیم. در بیشتر موارد از روز 5 به بعد درگیری ریه شروع میشود اگر بیمار علامت تنفسی ندارد و اکسیژن خونش پایین نیست نیاز به سیتی ندارد. انجام سیتیهای اضافه در آینده بهدلیل ایجاد عوارض بحران جدی را در پی خواهد داشت. اشعه ایکس خطر بیماریهای سرطان ریه و سینه را در زنان افزایش میدهد بنابراین اگر ضرورت ندارد بخصوص در روز اول نباید سیتی ریه انجام داد. گاهی پزشک مجبور است روز چهارم سیتی ریه از بیمار بگیرد آنوقت میبینیم بیمار در سیر بیماری بهدلیل سیتیهای خودسرانه 5 مرتبه سیتی ریه انجام داده که بسیار خطرناک است. متأسفانه 90 درصد بیماران به کلینیکها مراجعه میکنند و روز اول سیتی ریه انجام میدهند. افرادی که علائمشان تنفسی و سرفه و تنگی نفس و درد قفسه سینه شروع شده مسلماً بررسی رادیولوژی انجام میشود ولی آیا لزوماً نیاز به سیتی است؟ نه. اغلب با سطح اکسیژن خون درباره وضعیت بیمارتصمیم میگیریم کما اینکه عکس ریه اشعهاش خیلی کمتر از سیتی اسکن است.
ما به بیمارانی که علائم تنفسی دارند توصیه میکنیم دستگاه پالس اکسی متر بخرند و مرتب سطح اکسیژن خونشان را کنترل کنند. زنگ خطر زمانی است که اکسیژن خون پایین بیاید وقتی این عدد سمت 94 رفت علامت خطر است و اگر علائم ریوی، درد قفسه سینه و سرفه زیاد یا احساس تنگی نفس داشتند باید به پزشک و مراکز درمانی مراجعه کنند.»
این فوق تخصص ریه درباره مصرف خودسرانه داروهای هیدروکلروکین یا رمدسیور بدون تجویز پزشک میگوید: «مقالات مرتبط به داروهای کووید19روزبهروز تغییر میکنند و هنوز هیچ دارویی برای درمان کرونا وجود ندارد. فاویپرایور و رمدسیور صددرصد موارد تأثیر ندارند و باید بر اساس تجویز پزشک مصرف شوند. کلروکین هنوز هم روی آن بحث است، برخی پزشکان تجویز میکنند، بیماران باید اجازه دهند پزشک معالج تصمیم بگیرد. آسپرین برای همه بیماران توصیه نمیشود باعث خونریزی داخلی در برخی افراد میشود. در مورد آزیترومایسین هم مقالات قبلاً به نفعش بود ولی مقالات بعدی نشان داد تأثیری ندارد اصراری به این که بیمار استفاده کند، نداریم. البته همکاران پزشک بر اساس تجربهشان تصمیم به تجویز آزیترومایسین هم میگیرند.»
چه زمانی باید شاخکهایمان تیز باشد و با دیدن چه علائمی بلافاصله به پزشک مراجعه کنیم؟ دکتر پازوکی در این بخش به نکات مهمی اشاره میکند:«کسی که بیماری زمینهای ندارد و حال عمومیاش بد نیست باید استراحت کند. ویتامین د3، ث و قرص زینک را استفاده کند. بخور توصیه نمیکنم. غرغره با جوش شیرین و آب نمک را بههیچ وجه توصیه نمیکنم. این احتمال وجود دارد که ویروس در بینی و ناحیه حلق جایگزین شود و با غرغره کردن ویروس از آنجا وارد سیستم تنفسی شود، استراحت و رژیم غذایی خوب و متعادل تنها راه درمان خانگی است. دو تا نکته را باید مد نظر داشت یکی اینکه افراد منتظر نمانند شرایطشان بد شود و بعد به بیمارستان بروند نکته دوم هم آنکه نباید با یک سردرد ساده هم بیمارستان رفت. بیمارانی که تنگی نفس دارند یا حال عمومیشان خوب نیست، سن بالا یا چاق هستند باید به مراکز درمانی مراجعه کنند.»
اگر پای حرفهای بیماران بدحال بنشینید یک جمله مشترک بینشان رایج است:« شنیدیم که خیلیها رفتند بیمارستان مردند» از طرفی گفتوگوی ما با بیماران بدحال بستری در بیمارستانها نیز بیانگر این واقعیت است که این بیماران مرز بین وضعیت خطر و وضعیت عادی بیماری را نمیدانستند و با این توجیه که در بیمارستان اقدام درمانی خاصی روی مریض انجام نمیدهند در منزل با نسخههای خوددرمانگران وقت را تلف کردهاند. دکتر پازوکی عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در همین زمینه عنوان میکند: «اگر بیمار دارای علائم تنفسی، اکسیژن مناسب دریافت کند و داروی رمدسیور بموقع تجویز شود احتمال اینکه به سمت مرگ برود کمتر میشود. بیشتر کسانی که حالشان وخیم میشود و روزهای اول در بیمارستان فوت میکنند از همان ابتدا شرایط خوبی در منزل نداشتند. اینها افرادیاند که میگویند در بیمارستان بدتر آلوده میشویم. خیلی وقتها همراه بیماران میگویند مریض ما با پای خودش بیمارستان آمد و فوت شد. در حالی که مسأله این است درمانها تأثیر نداشته است. مردم باید ترس را کنار بگذارند اگر علائم تنفسی پیدا کردند و اکسیژن خونشان پایین آمد باید بستری شوند. در اینجا دقایق هم مهم است ،درمانهایی که برای بیماری کووید نیاز است اگر هر چه زودتر شروع شوند تأثیرشان به مراتب بهتر و بیشتر است.»
مشاهدات ما نشان میدهد خوددرمانگران دو دستهاند: گروهی که از روز اول سیتی ریه انجام میدهند و بعد که خیالشان راحت شد خوددرمانی را شروع میکنند گروه دوم هم کسانیاند که باوجود تنگی نفس از ترسشان به بیمارستان مراجعه نمیکنند و داروهای شیمیایی را خودسرانه مصرف میکنند. مختصری از پرونده یکی از بیماران بیمارستان سینا را بازگو میکنیم. بیمار خانمی 58 ساله چاق ولی بدون بیماری زمینهای بعد از 12 روز بهدلیل تنگی نفس بالا و با اکسیژن خون 60 به بیمارستان مراجعه کرده بود. وی بلافاصله به آیسییو منتقل و درمان شروع میشود و در نهایت دو روز بعد فوت میکند. پزشک این بیمار میگوید: «آنقدر دیر مراجعه کرده بود که کل ریه درگیر شده بود و ما از بیماری عقب بودیم و درمان مؤثر واقع نشد. همراهش میگفت مادرم میترسید بیمارستان بیاید هزاران دمنوش و داروی گیاهی از عطاری سر کوچهشان گرفته بود ولی افاقه نکرده بود.»
مصرف زیاد داروهای گیاهی به آنزیمهای کبدی آسیب میزند
دکتر شبنم تهرانی متخصص بیماریهای عفونی بیمارستان لبافینژاد معتقد است: «بیماران باید نسبت به مطالبی که در فضای مجازی منتشر میشود، آگاهی کافی داشته باشند. زمان مراجعه به پزشک، داروهای مصرفی، استفاده از دمنوش و داروهای گیاهی و مکملها بسته به شرایط هر بیماری متفاوت است. زمان مراجعه بیمار به پزشک بسته به نوع علائم بالینی اش متفاوت است. اگر بیماری در حد تب خفیف، سردرد و بدن درد است علائم نگران کننده نیست و این علائم در حد 5 روز طبیعی است. در این مدت هم بیماران با داروهای معمول و نوشیدن مایعات و استراحت کافی علامت درمانی کنند تا تبشان کنترل شود، کافی است. حتی مراجعه بیمار بهدلیل ضعف شدید به اورژانسها نیز نیاز نیست. البته کسانی که جزو گروههای پر خطر محسوب میشوند یعنی بالای 60 سال سن دارند و دچار بیماریهای ریوی و قلبی و کلیوی و... هستند باید با شروع تب و علائم دیگر کووید19 ویزیت شوند. چنانچه تب بیش از 5 روز طول کشید و علائم گوارشی هم اضافه شد باید به پزشک مراجعه کنند. دسته دوم بیمارانی هستند که علائم تنفسی دارند، سرفههایشان شدید است و یا بریده بریده صحبت میکنند این دسته باید در سریعترین زمان ممکن به پزشک مراجعه کنند و سطح اکسیژن خونشان اندازهگیری شود.»
دکتر تهرانی دلیل خالی نبودن تختهای بیمارستانی را مراجعه دیرهنگام بیماران به پزشک و خود درمانی در منزل عنوان میکند و میافزاید: «بیماران وقتی به بیمارستان میآیند که از فعالیتهای روزانهشان بازماندهاند یعنی زمانی که دیگر ویروس به بالاترین حد تکثیر خود رسیده مراجعه میکنند. هیچ فردی اجازه ندارد برای خود و اطرافیانش خودتجویزی کند. استفاده از داروهای گیاهی در دسته اول که علائم سرشتی ضعف و بیحالی دارند مشکل ساز نیست ولی دسته دوم که علائم تنفسی و گوارشی دارند نباید جسته و گریخته شربت و دارو مصرف کنند. بیشمار مراجعهکننده داریم که خودسرانه در هفته اول آغاز بیماری کورتون مصرف کردهاند. مهمترین خوددرمانی که رایج هم شده کورتون تراپی است. بیمارانی که روزانه از دگزامتازون استفاده میکنند کم نیستند در حالیکه کورتواستروئیدها از جمله دگزامتازون و بتامتازون نباید هفته اول بیماری مصرف شوند. اینها جزو داروهای خاصاند که حتماً توسط پزشک باید تجویز شوند و در برخی افراد آن هم از هفته دوم بر اساس شرایط بالینی بیمار و آزمایش و رادیولوژی تصمیم به تجویز داروهای کورتونی با مقدار دوز مشخصی گرفته میشود.»
این عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران در ادامه به مصرف بیش از حد داروهای گیاهی برای درمان کووید19 اشاره میکند و میافزاید: «داروهای گیاهی باعث آسیب آنزیمهای کبدی میشوند وقتی مریض مراجعه میکند میگوید سرفههایم طول کشیده بود تنگی نفس داشتم از عطاری دارو گرفتم قبلاً سرفههام خشک بود الان خلط دار شده است در حالی که تنگی نفس و سرفه علائم هشدار محسوب میشوند، اینکه مریض به داروخانه یا عطاری مراجعه کند و داروی گیاهی و شربت خلط آور بگیرد جزو موارد مشکل ساز است. بویژه افراد پر خطر که آنزیمهای کبدیشان با مصرف داروهای شیمیایی و گیاهی دچار اختلال شده و زمان مناسب درمان را هم از دست میدهند.»
او در ادامه به یکی از بیمارانش اشاره میکند که قربانی نسخههای خانگی شده است. «یک مورد خانم 65 ساله بدون هیچ بیماری زمینهای خاص روز هفتم علائم بیماری به بیمارستان مراجعه کرد. روزهای اول بیماری تب و سردرد و بدن درد داشته و همان روز اول عکس ساده ریه میگیرد که وضعیتش نرمال گزارش میشود سپس روزانه از دگزامتازون استفاده میکند؛ بدون نسخه پزشک. بیمار روز هفتم علائم بالینی با تنگی نفس بسیار شدید وسطح اکسیژن 65 درصد و درگیری شدید هر دو ریه مراجعه کرد اما چون هفته اول روزانه دگزامتازون مصرف کرده بود سیکل معیوب بهوجود آمده بود و در نهایت بیمار به دستگاه ونتیلاتور وصل و اینتوبه شد.»
از توصیههای عجیب و غریب و پیامهای واتساپی و بخور جوش شیرین و عفونت زدایی با دمنوشهای گیاهی و سیتی اسکنهای پیدرپی برخی افراد که بگذریم بهگروه دیگری از بیماران بر میخوریم که اینها اتفاقاً پا را فراتر گذاشته و دست به تجویزهای تخصصیتر زدهاند. اینها از همان اولش قال قضیه را سر و ته میآورند. یک دستگاه اکسیژن میخرند و بهمحض اینکه تنگی نفس پیدا کردند سریع پمپ هوای غنی از اکسیژن را بهسمت ریهها هدایت میکنند. دکتر تهرانی میگوید: «ما بیمارانی داریم که روز چهارم بیماری که علائم تنفسی پیدا کردند دستگاه اکسیژن میگیرند و بدون نظر پزشک با هرمیزان تنگی نفس اکسیژن دریافت میکنند. مواردی داشتیم که بیمار روز 17 علائمش مراجعه کرده و تکثیر ویروس به قدری زیاد شده بود که کاری از دست هیچ کسی ساخته نبود. این افراد اگر هم فوت نکنند همیشه وابسته به اکسیژن میشوند چون بافت ریهشان تخریب شده است.»
افزایش هزینههای نظام سلامت با مراجعه دیر هنگام بیماران
دکتر نادر توکلی
معاون درمان ستاد فرماندهی مقابله با کرونا در پایتخت
شیوع اپیدمی کرونا هزینههای زیادی را به نظام سلامت و خانوادهها تحمیل کرده است. یک بخش از این هزینهها در شرایط اپیدمی کووید19 مربوط به فرآیندهای پیشگیری از این بیماری است. هزینههای مستقیمی که افراد باید برای انجام آزمایش تشخیصی، مراقبت در منزل و تأمین اقلام حفاظتی و خود درمانی مثلاً استفاده بیرویه از ویتامینها و مکملها و داروهای سنتی بپردازند. از طرفی اپیدمی کرونا هزینههای سنگینی بر نظام سلامت تحمیل کرده و خواهد کرد. تأمین تخت روز برای بیماران در بخشهای عادی و مراقبتهای ویژه، تأمین وسایل حفاظت فردی تیم درمان، تأمین داروهای بیماران، خدمات آزمایشگاهی و رادیولوژی، هزینه بستری و مراقبتهای ویژه و همچنین تأمین اقلام مورد نیاز بیمارستانها از جمله این هزینهها است که خوشبختانه حوزه حاکمیت وزارت بهداشت نگاه ویژهای به این هزینهها داشته است. از سوی دیگر افزایش مصرف اکسیژن نیز بهدلیل تأمین دستگاههای اکسیژن ساز، تانک اکسیژن و کپسولهای اکسیژن در شرایط فعلی هزینه زیادی را به نظام سلامت وارد کرده است. بهطوری که مصرف اکسیژن چند برابر شده است. بهطور مثال در بیمارستان 200 تختخوابی که قبلاً با یک دستگاه 600 لیتری اکسیژن ساز مدیریت میشد در حال حاضر نیاز به سه دستگاه اکسیژن ساز دارد. از سوی دیگر بهعلت باورهای غلط جامعه، افکار عمومی و راهنمایی های غلطی که در محیطهای مجازی وجود دارد مردم تحت تأثیر موارد فوق روی به تهیه داروها و ملزومات طب سنتی آورده که بهطور غیر مستقیم باعث افزایش هزینهها از جیب مردم میشود. این در حالی است که درآمدهای اختصاصی بیمارستانها بهدلیل عدم پذیرش بیماران
غیر کرونایی و اشغال بیش از نیمی از تختها توسط بیماران مبتلا به کرونا کاهش یافته است. بنابراین برای جلوگیری از هزینههای هنگفت درمان بیماران کووید19 یکی از نکات مهم مراجعه بموقع برخی بیماران به مرکز درمانی است. با این حال این سؤال پیش میآید که آیا همه بیماران باید به مرکز درمانی مراجعه کنند؟ همه ما باید به این نکته مهم توجه کنیم که بیماری کووید19 درمان اختصاصی ندارد. اغلب درمانها از جمله مصرف مکملها، داروهای کمک کننده سیستم ایمنی بدن و مصرف ویتامینها تاکنون درفازهای مختلف پیشگیرانه و در فاز بروز علائم مختصر بیماری توصیه شده است اما توصیههای مرتبط با بیمارانی که علائم واضحتر ویروس کرونا را نشان میدهند و همچنین بیمارانی که در بیمارستانها و بخشهای ویژه بستری میشوند متفاوتتر است. در نهایت تمام توصیههای مرتبط با بیماری کووید19 هیچ کدام شناخته شده نیست. همین امر بزرگترین مشکلی است که به نوعی جامعه پزشکی را سردرگم کرده است. بهدلیل اینکه بهطور مثال پزشکان در بیماریهای شناخته شده مثل دیابت یا فشار خون با وحدت رویه این بیماریهای شناخته شده را طبابت کرده و در بالین بیمار تعیین تکلیف میکنند و طبیعتاً اختلاف نظر زیادی در مورد درمان بیماریهای شناخته شده ندارند اما در مورد کرونا بهدلیل ماهیت بیماری و نبود مستندات علمی در کتب مرجع پزشکی هنوز نسخه واحد درمانی برای بیماران مبتلا به این ویروس نداریم که بتواند بهطور قطعی به درمان بیماری کمک کند. قاعدتاً در مورد ویروس کرونا پزشکان یک سری داروها را تجویز میکنند و بر اساس اثرات نسبی روشهای درمانی، در مورد بیماران کووید19 تصمیم به اقدام درمانی میگیرند.
دربحث خوددرمانی بیشتر تمرکز ما روی خودمراقبتی است. به این معنا که خودمراقبتی الگوی مشخص دارد و با خوددرمانی متفاوت است بنابراین تفاوت این دو واژه در زمینه کووید19 بسیار اهمیت دارد. بحث اساسی در مورد بیماری کرونا خودمراقبتی است به این مفهوم که ما در این بیماری باید آموزش بگیریم که چگونه بیمار و خودمان را مدیریت کنیم. قطعاً نمیتوانیم صرفاً همه موارد را به تنهایی مدیریت کنیم. در دوره اخیر بهدلیل شدت و وسعت آلودگی، میزان بروز بیماری بسیار بالا رفته و بیماری بشدت گسترش پیدا کرده است. در موج اول و در دو ماه اول سال یعنی فروردین و اوایل اردیبهشت شدت بیماری خفیفتر و میزان و سطح آلودگی کمتر بود بنابراین تعداد بیماران خوش حال مراجعه کننده به بیمارستان بیشتر بود و در مقابل تعداد بیماران بدحال مراجعه کننده به بیمارستان کمتر بود طبیعتاً مردم کمتر در بیمارستانها بستری میشدند اما در دوره اخیر بهدلیل شدت و وسعت آلودگی ویروس کرونا در جامعه، اتفاقی که افتاده این است که مردم کماکان در همان ذهنیت هستند که در موقع بیماری در منزل باشند در حالیکه منظور از مراقبت صرفاً یک ویزیت توسط پزشک است تا خودشان اطمینان خاطر داشته باشند که در دو هفته آینده هیچ اتفاقی نمیافتد اما گاه بهدلیل عدم مراجعه به پزشک بعد از چند روز با بیمارانی مواجه میشویم که بهطور ناگهانی بدحال میشوند و مراقبتهای لازم را دریافت نمیکنند و با حال بسیار وخیم به بیمارستان مراجعه میکنند که علاوه بر اینکه میزان مرگ و میر این بیماران هم بشدت بالا است بلکه هزینههای زیادی را در رابطه با اشغال تخت و تجویز برخی داروهای کاهنده علائم بیماری به بیمارستانها تحمیل میکنند.
چند اصل اساسی که در رابطه با کاهش هزینههای بیماری کووید19 لازم است بدانها توجه شود. یکی پیگیریها با فواصل کوتاه مدت (یک روز در میان) از نظر پزشکی بسیار مهم است، اگر در منزل پیگیری درمان را انجام میدهید باید توجه کنید بهدلیل اینکه ما سیستم پیگیری درمان در منزل را به شکل غیر رسمی در سطح جامعه داریم مردم به یک سری درمانهای غیر اصولی روی میآورند. این وسط حتی یک سری افراد سودجو داروهای بیپایه و اساس را با هزینه هنگفت به مردم تحمیل میکنند و تستهایی که از مردم میگیرند اغلبشان فاقد مجوز است و مردم نیز بهدلیل نداشتن آگاهی درگیر این مسائل میشوند. خرید داروهای کرونا که به شکل وریدی تجویز میشوند خارج از سیستم رسمی هزینه سنگینی را به مردم تحمیل میکند. توصیه ما در وهله اول مراجعه به مراکز 16 ساعته بهداشت است که معمولاً تا 12 شب در مناطق مختلف برای عموم مردم خدمات ارائه میدهند. در آنجا فرد مراجعه کننده اطلاعاتش ثبت میشود، توسط پزشک ویزیت میشود و چنانچه مشکوک باشد تست هم از بیماران گرفته میشود. طبیعتاً بیماران در این روال راهنمایی لازم را دریافت میکنند در وهله دوم مراجعه افراد به درمانگاههای سرپایی و مطبها است. اشکال کار اینجاست بهدلیل اینکه درمان استاندارد برای کرونا وجود ندارد و با وجود اینکه پروتکلهای درمان کرونا از سوی ستاد ملی کرونا مرتب ویرایش میشود ممکن است پزشکان بنا به تجربهشان و بهبودی نسبی داروهای مختلفی را تجویز کنند. اینجا سردرگمیهایی برای مردم ایجاد میشود، آنچه مسلم است باید بدانیم چه زمانی به پزشک مراجعه کنیم. یک باورغلط انجام تستهای کرونا بدون توجه به علائم بالینی بیماری و سی تی اسکنهای بیرویه ریه در همان روز نخست شروع علائم خفیف بیماری است که هزینههای نظام سلامت و خانوارها را افزایش میدهد.همچنین مراجعه دیرهنگام باعث افزایش شدت عوارض بیماری میشود. یکی از راه حلهای کوتاه مدت کاهش هزینههای بیماری کووید19 توسعه کلینیکهای مجازی و تله مدیسن است که دسترسی پزشک را افزایش داده و دغدغه مردم را کمتر میکند.
تجویز خودسرانه ممنوع
دکتر علیرضا سلیمی
معاون آموزشی و پژوهشی سازمان نظام پزشکی
کاهش مرگ و میر ناشی از کووید19 یکی از اولویتهای اصلی نظام سلامت است. بنابراین شناسایی زودهنگام بیماران، درمان در اوایل بیماری و ایزوله کردن بیماران بدون علامت برای کاهش مبتلایان و مرگ و میر بسیار اهمیت دارد. بحث مهمی که در مورد درمان بیماری کووید19 مطرح میشود استفاده از تجربیات درمان بیماریهای مشابه با ویروس کرونا است چرا که کووید19 یک بیماری جدید و ناشناختهای است و اطلاعات و علم پزشکی در این باره کم است هر چند که گروههای پژوهشی مرتب یافتههای بالینی را کارآزمایی میکنند و سیر درمان بتدریج پیشرفت میکند اما ایرادی که وجود دارد بعضاً داروی درمان کننده و مراقبت کنندهای برای کووید19 وجود ندارد و لذا کار سختتر میشود. علی رغم تلاش مراکز تحقیقاتی و تلاش محققان بالینی متأسفانه هنوز داروی مؤثر یا صددرصد درمان کنندهای برای این بیماری نوظهور وجود ندارد بنابراین آنچه که مردم دنیا را اذیت میکند این است که بعضاً میبینیم هر چند مدت یک بار رژیمهای درمانی این بیماری هم عوض میشود ولی باید بدانیم اینها نشانه بدی نیستند بلکه نشانه پویایی و پیشرفت علم است و چارهای جز این نیست که کارآزماییهای بالینی باید برای نتایج بهتر و پر ثمر ادامه پیدا کنند. در کنار این روند همگی باید بپذیریم که مردم عادی نیز بر حسب تجربهشان تجربیات خانوادهها را بهعنوان نسخه برای یکدیگر تجویز میکنند که میتواند خطرناک باشد. اما مرز خطر کجاست؟ بعضاً استفاده از دمنوش یا داروهای گیاهی هیچ ایرادی ندارد اما این به شرطی است که سیر اصلی درمان فراموش نشود اینکه درمانهای خانگی یا سنتی را جایگزین درمان اصلی بیماری کنیم عوارض خطرناکی را در پی دارد. یکی از عارضههای درمانهای خانگی این خواهد بود که بیماران کووید19 دیر به مرکز درمانی مراجعه کنند در نتیجه یکی از عواملی که باعث میشود میزان مرگ و میر در بعضی از کشورها بالاتر گزارش شود مراجعه بیماران بد حال به بیمارستانها است. وقتی بیمار با وضعیت وخیم به مرکز درمانی مراجعه میکند طبیعتاً کار برای سیستم درمان سخت و پیچیده میشود. باید تأکید کنم که تجویز خودسرانه داروها در هیچ بیماری روش درستی نیست. با وجود آنکه ممکن است استفاده از داروهای کمکی و سنتی در کنار سایر داروها بیضرر باشد اما جایگزین کردن درمان و مراقبت اصلی در هر بیماری لطمات جبرانناپذیری در پی خواهد داشت.مراجعه دیر هنگام به پزشک در بیماران مبتلا به کووید19 باعث به تأخیر افتادن درمانهای مهم در زمان مناسب میشود و اینجاست که تیم درمان با وضعیت سختی مواجه میشوند. ما توصیه میکنیم مردم روند علمی درمان کووید19 را هر چند که کامل نیست اما دنبال کنند. البته همه پزشکان درباره این موضوع اتفاق نظر دارند که چنانچه افراد بیماری کووید19را با علائم سبک و خفیف میگیرند در خانه ایزوله شوند اما اگر کووید19 با عوارض جدی تنفسی بویژه در افراد پر خطر بروز پیدا کرد تعلل در مراجعه به پزشک به هیچ عنوان جایز نیست. مردم باید نسبت به این مرزها آگاه باشند و رعایت کنند. وقتی بیمار مشکل تنفسی پیدا کرد شاخصهای درمانی مخصوص به خودش را دارد و جایز نیست فرد در منزل درمانهای خانگی سبک را انجام دهد بعضی اوقات لازم است این افراد حتماً در مراکز درمان بستری شوند و تحت مراقبت تیم پزشکی قرار بگیرند. توصیه میکنم افرادی که به ویروس کرونا مبتلا شدهاند یا اطرافیانشان دچار بیماری کووید19 شده است از تجربیات درمانی یکدیگر استفاده نکنند چون تجربیات درمان بیماری منحصر به یک فرد است. برای همین هم واکنشهای مختلف افراد به ویروس کرونا و فاکتورهای متعدد دیگر موجب شده این ویروس هزار چهره باشد در نتیجه نمیتوانیم تجربیات درمانیمان را برای دیگران هم تجویز کنیم. استفاده از تجربیات درمانی بیماران کووید19 موجب شده اطرافیان این بیماران به محض آنکه مبتلا به ویروس کرونا میشوند از درمان واقعی جا بمانند و در کمتر از یک هفته با وضعیت وخیم بیماری در
آیسییو ها بستری شوند.
پیام «ترامپ» به رقیب پیروز با اخراج وزیر دفاع
زهره صفاری/ «دونالد ترامپ» دو روز پس از اعلام پیروزی رقیب دموکراتش در انتخابات ریاست جمهوری امریکا در پیامی توئیتری اخراج وزیر دفاعش را اعلام و سرپرست هفتاد و چند روزه پنتاگون را نیز معرفی کرد.
بهگزارش «گاردین»، این اخراج که «ترامپ» آن را بهدلیل استفاده از همه ظرفیتهای نیروهایش اعلام کرد، در حالی انجام شد که تیم حقوقی رئیس جمهوری شکست خورده امریکا با مجوز دادستان عالی، بدون اسناد متقن پرونده تقلب در انتخابات را در برخی ایالتها به جریان انداختهاند.اما به گفته کارشناسان این اخراج، گرچه در پی تشدید اختلافات چند وقت اخیر «ترامپ» و وزیر دفاعش «مارک اسپر» 56 ساله اتفاق افتاد و تحلیلگران «نیویورک تایمز» احتمال وقوع آن را در صورت پیروزی «ترامپ» در شمارش مجدد آرا پیشبینی کرده بودند، نشانهای بود تا به «بایدن» و تیم همراهش ثابت کند که نه تنها راه دشواری در تفویض قدرت خواهند داشت که دردسرهای آنها چه در حوزه داخلی و چه خارجی از ژانویه بیشتر خواهد شد.
اما گزینه جانشینی او «کریستوفر میلر» از نظر قانونی نمیتواند در این سمت قرار بگیرد چراکه «دیوید نورکوییست» معاون وزیر دفاع همچنان سر کار است و همچنین یکی از شرایط انتخاب وزیر دفاع، دوری 7 ساله او از سمتهای نظامی است که «میلر» این شرایط را ندارد. با این حال به نظر میرسد ترامپ به رأی کنگره برای تأیید گزینه منتخبش اطمینان دارد.
«اسپر» سومین وزیر دفاع دولت «ترامپ» است که پساز استعفای «جیمز ماتیس» و جانشینش «پاتریک شاناهان»، از کابینه او کنار گذاشته شده است. اما آنچه «ترامپ» را به اخراج وزیر دفاعش در این روزهای شکست ترغیب کرد بهدلیل اختلاف نظرهای «اسپر» با او بود. اختلاف اصلی آنها از مخالفت چند ماه قبل وزیر دفاع برای اعزام ارتش در برخورد با تظاهراتهای جنبش سیاهپوستان رقم خورد. یکی دیگر از موارد اختلاف رئیس سابق پنتاگون و ترامپ نیز بر سر برداشتن نام فرماندهان و شخصیتهای حامی بردهداری از پایگاههای نظامی امریکا بود که با مخالفت رئیس جمهوری، وزیر دفاع را با طرح لایحهای از راههای قانونی در این مسیر قرار داد. اما شاید مهمترین دلیل خشم «ترامپ» علیه «اسپر» به مصاحبه بعد از انتخابات او مربوط باشد؛ جایی که او اعلام کرد به همه مخالفتهایش با ترامپ افتخار میکند.
بهگزارش «گاردین»، این اخراج که «ترامپ» آن را بهدلیل استفاده از همه ظرفیتهای نیروهایش اعلام کرد، در حالی انجام شد که تیم حقوقی رئیس جمهوری شکست خورده امریکا با مجوز دادستان عالی، بدون اسناد متقن پرونده تقلب در انتخابات را در برخی ایالتها به جریان انداختهاند.اما به گفته کارشناسان این اخراج، گرچه در پی تشدید اختلافات چند وقت اخیر «ترامپ» و وزیر دفاعش «مارک اسپر» 56 ساله اتفاق افتاد و تحلیلگران «نیویورک تایمز» احتمال وقوع آن را در صورت پیروزی «ترامپ» در شمارش مجدد آرا پیشبینی کرده بودند، نشانهای بود تا به «بایدن» و تیم همراهش ثابت کند که نه تنها راه دشواری در تفویض قدرت خواهند داشت که دردسرهای آنها چه در حوزه داخلی و چه خارجی از ژانویه بیشتر خواهد شد.
اما گزینه جانشینی او «کریستوفر میلر» از نظر قانونی نمیتواند در این سمت قرار بگیرد چراکه «دیوید نورکوییست» معاون وزیر دفاع همچنان سر کار است و همچنین یکی از شرایط انتخاب وزیر دفاع، دوری 7 ساله او از سمتهای نظامی است که «میلر» این شرایط را ندارد. با این حال به نظر میرسد ترامپ به رأی کنگره برای تأیید گزینه منتخبش اطمینان دارد.
«اسپر» سومین وزیر دفاع دولت «ترامپ» است که پساز استعفای «جیمز ماتیس» و جانشینش «پاتریک شاناهان»، از کابینه او کنار گذاشته شده است. اما آنچه «ترامپ» را به اخراج وزیر دفاعش در این روزهای شکست ترغیب کرد بهدلیل اختلاف نظرهای «اسپر» با او بود. اختلاف اصلی آنها از مخالفت چند ماه قبل وزیر دفاع برای اعزام ارتش در برخورد با تظاهراتهای جنبش سیاهپوستان رقم خورد. یکی دیگر از موارد اختلاف رئیس سابق پنتاگون و ترامپ نیز بر سر برداشتن نام فرماندهان و شخصیتهای حامی بردهداری از پایگاههای نظامی امریکا بود که با مخالفت رئیس جمهوری، وزیر دفاع را با طرح لایحهای از راههای قانونی در این مسیر قرار داد. اما شاید مهمترین دلیل خشم «ترامپ» علیه «اسپر» به مصاحبه بعد از انتخابات او مربوط باشد؛ جایی که او اعلام کرد به همه مخالفتهایش با ترامپ افتخار میکند.
دست و پنجه نرم کردن با کووید 19 و خانهنشینی بدون امکانات
دلم یک بالکن میخواهد
ترانه بنی یعقوب
گزارش نویس
شما هم در روزهای سخت خانهنشینی مثل سعیده به نداشتههایتان فکر میکنید؟ سعیده به خاطر بیماری زمینهایاش 9ماه کامل خانه نشین بوده و تنها گاهی برای خرید مایحتاج از خانه بیرون رفته است: «من 99 درصد این 9 ماه را خانه بودم. شاید اوایلش خیلی چیزها به چشمم نمیآمد و عادی بود اما بعد از یک مدت احساس کردم چقدر یک چیزهایی لازم دارم. هرچه مدت قرنطینه بیشتر شد احساس نیازم هم بیشتر شد. مثلاً اگر پیشبینی میکردم قرار است در دنیا چنین اتفاقی بیفتد و من به خاطر بیماریام مجبور میشوم مدت طولانی در خانه بمانم قطعاً خانهای میگرفتم که حداقل یک تراس یا حیاط داشته باشد. اما الان هیچ یک را ندارم. بعدازظهرهایی که خیلی خسته و کلافه میشوم، دلم میخواهد بیرون بروم اما میترسم و با خودم میگویم کاش خانهام یک تراس کوچک با یک میز و صندلی داشت. دستکم این جوری میتوانستم چایی بخورم و به آسمان نگاهی بیندازم. بویژه خانههایی مثل خانه من که در مرکز شهرند و منظرهای پیش رویت نداری، بیشتر این را حس میکنی.»
البته خیلی چیزهای دیگر حالا به چشم او میآید: «دو تا چیز دیگر هم اذیتم میکند؛ من ماشین ندارم چون هیچ وقت رانندگی کردن را دوست نداشتم اما الان مدام با خودم میگویم کاش ماشین داشتم و شبها با ماشین خودم میتوانستم دوری در شهر بزنم و شهر را از دور هم شده نگاه کنم و در این چاردیواری حبس نباشم یا لااقل یک بار تعطیلات تا فشم و لواسان بروم.»
او معتقد است نداشتن چنین امکاناتی تحمل دوران قرنطینه را برایش سختتر کرده هرچند روابط دوستانهای دارد که دلش را همچنان به آنها خوش کرده: «من 9 ماه است هیچ تفریحی نداشتهام؛ نه گشت و گذاری نه جایی، فقط خانهام را دیدهام؛ این واقعاً وحشتناک است. این روزها به داشتن یک دوچرخه فکر میکنم. نمیدانم میتوانم در این شهر شلوغ چند ساعتی با این وسیله وقت بگذرانم یا نه. اصلاً آیا ساعت خلوتی وجود دارد؟ هرچه هست این روزها به نداشتههایم بیشتر فکر میکنم.»
نازنین، همسر و دو فرزندش برعکس سعیده در یک خانه بزرگ و جادار زندگی میکنند. قبلاً زبان تدریس میکرد اما این روزها همان را هم کنار گذاشته است: «دیدم تدریس خطر دارد و ما هم که نیاز مالی نداشتیم رهایش کردم. توی خانه ماندن برایم سخت نیست دو دختر دارم اما ما خانهمان خیلی بزرگ است. سعی کردم این مدت وسایل بازی بچهها را توی خانه بیاورم. خدا را شکر باغی هم نزدیک تهران داریم که آخر هفته بچهها را میبریم هوایی تازه کنند. همیشه فکر میکنم آنهایی که این امکانات را ندارند چقدر این دوره برایشان سخت تر میگذرد چون برای ما هم به هرحال سخت میگذرد.»
استوریی را به یاد میآورم که چند هفته قبل در اینستاگرام دیدم؛ زنی که برای بچههایش در خانه فضایی شبیه فروشگاه شهروند درست کرده بود. چرا؟ چون بچههایش فروشگاههای بزرگ را دوست دارند و در این مدت به خاطر شیوع ویروس کرونا به این فروشگاهها نرفتهاند. توی خانه جوری برای بچهها قفسه چیده بودند که بچهها حس کنند واقعاً وسط یک فروشگاهند.
زنی که دو فرزند دارد اما در خانهای کوچک زندگی میکند به همین تفاوتها اشاره میکند و به اینکه چطور برخی از خانه ماندن خوشحال و راضیاند: «نمونهاش دخترعموی خودم با دو تا بچهاش. بچهها توی خانه استخر و دوچرخه و همه امکانات ورزشی دارند، خب چرا باید بهشان سخت بگذرد؟ درحالی که بچههای من التماس میکنند تا پارک سر کوچه بروند اما من اجازه نمیدهم. اینها بچهاند و افسردگی میگیرند. والا ما که آدم بزرگیم همین الان توی خانه افسردگی گرفتهایم.»
دختر در یک پنت هاوس زندگی میکند. او چهار ماه کامل را به خاطر افزایش آمار مرگ و میر کرونا در خانه گذرانده. خانهاش تراسی بزرگ دارد و وسایل ورزشی و فضای سبز هم که طبیعی است داشته باشد. به قول خودش آپارتمانش چشمانداز 180درجهای به شهر دارد: «قاعدتاً فشار کمتری را نسبت به دیگران تحمل میکنم اما من هم سختیهای خودم را دارم؛ همه چیز به امکانات نیست، آدم دوست دارد آزادانه در شهر رفت و آمد کند.»
اما نظر آرش برخلاف این دختر است: «این آدمها هیچ سختی را تحمل نمیکنند سختی برای ما بدبخت بیچارههاست. آنها اگر میهمان هم دارند روی همان تراس یا حیاطهای بزرگ میتوانند از میهمانشان پذیرایی کنند. برای این آدمها البته قبل از قرنطینه هم خانه فضای مناسبی بوده. کسی که خانهاش استخر دارد واقعاً برایش چه فرقی میکند استخر عمومی شهر باز است یا بسته؟ وقتی در خانهاش ویدیو پروژکتور دارد برایش چه فرقی میکند سینما برود یا نرود؟ این آدمها آنقدر سبک زندگیشان متفاوت است که اصلاً مقایسه کردنشان با ما کار درستی نیست.»
فریبا و مانی همسرش جایی نزدیکیهای میدان انقلاب زندگی میکنند تا سؤالم را با مانی مطرح میکنم، میگوید: «امان از این شرایط فاقدامکانات. یکی مثل ما که ماشین ندارد تمام مدت کرونا در خانه حبس بوده و خودش را به خانه و ماندن در تهران محدود کرده. نهایتاً کاری که در این 9 ماه کردهایم این است که در زمانهای خالی و خلوت اسنپ میگیریم و تا پارک چیتگر میرویم، پیاده روی میکنیم یا در فضای باز مینشینیم. تازه ما توانایی گرفتن اسنپ را داریم تا همان چیتگر 45 هزار تومان، رفت و 40 هزار تومان برای برگشت میدهیم. یعنی فقط صد هزار تومان کرایه ماشینمان میشود. الان ما این امکان را داریم که این مبلغ را بپردازیم و تا بام تهران و چیتگر برویم و هوایی بخوریم و برگردیم. اما خیلیها همین امکان را هم ندارند که از تاکسی خصوصی استفاده کنند و مجبورند با مترو و اتوبوس اینور و آنور بروند که خطر دارد و ترجیح میدهند بنشینند در چاردیواری خانهشان.»
دکنر مجید صفاری نیا، روانشناس اجتماعی میگوید: «نمیتوانم بگویم مردم این روزها غمگین نیستند چرا که میزان غم و غصه اجتماعی افزایش یافته اما الزاماً هم نمیتوانیم بگوییم هر که امکانات دارد خوشحالتر است و راحت این فضا و دوره سخت را میگذراند. چون مثلاً ممکن است آن آدمی که ویلا یا خانه بزرگ ندارد روابط عاطفی قویتری داشته باشد. روابطی که تمام متغیرهای دیگر را تغییر میدهد. ممکن است آن آدمی که ویلا یا ماشین خوب دارد اولش شادی بیشتری را تجربه کند اما اینها هیچکدام به آدم احساس معنادار بودن زندگی را نمیدهد. شادی و معناداری با هم همبستگی دارند.
مثلاً آدمی که امکانات زیاد دارد اما رابطههای معنادار در زندگیاش ندارد الزماً احساس خوشبختی هم ندارد. عمر شادیهایی که با امکانات زیاد به دست میآیند کوتاه است اما وقتی احساس با معنا بودن داری عمر شادی هم بلندتر است. پس نمیتوان گفت کسی که امکانات کمی دارد افسرده است. انسانها به لحاظ تکاملی موجوداتی سازشگرند انسان همیشه همین طور بوده و برای همین توانسته آبله و فلج اطفال و بسیاری امراض دیگر را پشت سر بگذارد. بنابراین انسان میتواند با شرایط سخت کنار بیاید. افرادی که امکانات زیادی ندارند متغیرهای میانجی دارند مثل حمایت عاطفی خوب حمایت اجتماعی که حتی انسانهایی با امکانات بالا هم نمیتوانند بگویند از آنها بینیازند.»
گویا ناچاریم هم با ویروس کنار بیاییم هم با کمبود امکانات و چاره دیگری هم نداریم هر چند تحمل این شرایط برای خیلیها سخت است و برای خیلیهای دیگر آسانتر.
به امید فردایی صلحآمیز در قرهباغ
بهرام امیراحمدیان
کارشناس حوزه قفقاز
امید آنکه این آتش بس پایدار باشد، ولی پس از اعلام آتشبس در جبهه قرهباغ به ابتکار روسیه، این بار در ارمنستان جنگ بین ارامنه و دولت آغاز شده و کابینه پاشینیان را با بحران فروپاشی روبهرو کرده است. قرهباغ به یک مسأله حیثیتی بین دو کشور تبدیل شده بود. پس از برقراری آتش بس از سوی گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری در اروپا از سال1994 فرصتی برای جمهوری آذربایجان پیش آمد تا بتواند به اوضاع اقتصادی خود سر و سامان دهد. حیدر علیاف با دعوت از سرمایهگذاران غربی توانست به توسعه میادین نفت و گاز خود سامان بخشد و به زعم او حضور سرمایهگذاران غربی موجب بروز صلح در منطقه و بازپسگیری مناطق اشغالی ارمنستان خواهد شد. سرمایهگذاران غربی و دولتهای اروپایی و امریکایی چندان تمایلی به حل مسأله نشان ندادند و با وجود عضویت امریکا و فرانسه در گروه مینسک در کنار روسیه به عنوان رؤسای گروه در موضوع قرهباغ، گروه نخواست، نمیتوانست یا نتوانست در روند صلح گام مثبتی بردارد. جمهوری آذربایجان در برابر ارمنستانی که بخش هایی از کشورش را اشغال کرده بود تنها ماند. هم فرانسه وهم روسیه با ارمنستان روابطی نزدیک داشته و دارند و پشتیبان این کشورند، امریکا هم چندان تمایلی به کار کردن در کنار روسیه در منطقه نداشته است. جمهوری آذربایجان از فرصت نه جنگ نه صلح بهرهبرداری کرد و با اعلام موضع رسمی«حل مناقشه از مجاری دیپلماتیک» از دستیازی به جنگ اجتناب و به توسعه اقتصادی و تجهیز ارتش ملی پرداخت، موردی که ارمنستان ناتوان از آن بود. شرایط جغرافیایی کوهستانی مناطق اشغالی و قرار داشتن بقیه نقاط جمهوری آذربایجان در تیررس نیروهای ارمنی، آذربایجان را بر آن داشت که فرصت به دست آورد.
حمله نیرومند و پرتعداد اخیر جمهوری آذربایجان به منطقه اشغالی موجب غافلگیری ارمنستان شد. انگیزه بازپسگیری سرزمینهای اشغالی میهن برای ارتش جمهوری آذربایجان با تجهیزات مدرن و فوق پیشرفته، طبیعی بود که در برابر نیروهای ارتش ارمنستان میتوانست به برتری دست یابد و ارتش ارمنستان با از دست دادن تجهیزات و نیرو وادار به عقبنشینی شده و یکی پس از دیگری قلمروهای اشغالی را باز پس گذارد.
مقرر شده بود در صورت برقراری آتشبس (که چند بار در جریانات اخیر برقرار و نقض شد) ارتشهای کشورهای اسکاندیناوی به عنوان نیروهای پاسدار صلح بیطرف در خط تماس مستقر شوند. موافقت ناگهانی دیروز به ابتکار روسیه و برقراری آتشبس و استقرار نیروهای نظامی روسی نشان میدهد که روسیه باز هم دست بالا را در منطقه دارد. امکان برقراری ارتباط بین مناطق ارمنینشین قرهباغ با ارمنستان از طریق ایجاد کریدور خانکندی –لاچین تحت نظارت نیروهای صلحبان روسی و در برابر امکان برقراری ارتباط نخجوان با مناطق غربی جمهوری آذربایجان از طریق گذر از دالان «زنگه زور» در جنوب ارمنستان تحت نظارت نیروهای صلحبان روسی، از نقاط مثبت این بیانیه است که به امضای رئیس جمهوری آذربایجان، رئیس جمهوری روسیه و نخست وزیر ارمنستان رسیده است. در اعلامیهای که از سوی نخست وزیر ارمنستان صادر شده است آمده است که: «توافقنامهای را با رئیس جمهوری روسیه و جمهوری آذربایجان برای پایان دادن به جنگ در قرهباغ امضا کردم. تصمیمی گرفتم که برای همهمان سخت است؛ آتشبس، برای مردم ما و خود من بسیار دردناک است. این پیروزی نیست، اما تا زمانی که شما اذعان نکنید که باختهاید، شکستی در کار نخواهد بود؛ ما هرگز اذعان نمیکنیم که باختهایم و این آغاز عصر وحدت ملی برای ما خواهد بود».
نکته اساسی در این میان این است که سه کشور هم مرز با قلمرو مناقشه: ایران در جنوب، روسیه در شمال و ترکیه در غرب است. اینکه چرا در گروه مینسک تنها روسیه عضویت دارد، سؤال برانگیز و مورد اعتراض ایران و ترکیه است. بیشترین سهم را ایران در جوار با مرزهای منطقه بحرانی دارد که در این ساختار نادیده گرفته شده است. این حق ایران است که در مرزهای شمالغربی خود در همجواری با منطقه بحرانی باید نقشی اساسی داشته باشد که به فراموشی سپرده شده است.
کارشناس حوزه قفقاز
امید آنکه این آتش بس پایدار باشد، ولی پس از اعلام آتشبس در جبهه قرهباغ به ابتکار روسیه، این بار در ارمنستان جنگ بین ارامنه و دولت آغاز شده و کابینه پاشینیان را با بحران فروپاشی روبهرو کرده است. قرهباغ به یک مسأله حیثیتی بین دو کشور تبدیل شده بود. پس از برقراری آتش بس از سوی گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری در اروپا از سال1994 فرصتی برای جمهوری آذربایجان پیش آمد تا بتواند به اوضاع اقتصادی خود سر و سامان دهد. حیدر علیاف با دعوت از سرمایهگذاران غربی توانست به توسعه میادین نفت و گاز خود سامان بخشد و به زعم او حضور سرمایهگذاران غربی موجب بروز صلح در منطقه و بازپسگیری مناطق اشغالی ارمنستان خواهد شد. سرمایهگذاران غربی و دولتهای اروپایی و امریکایی چندان تمایلی به حل مسأله نشان ندادند و با وجود عضویت امریکا و فرانسه در گروه مینسک در کنار روسیه به عنوان رؤسای گروه در موضوع قرهباغ، گروه نخواست، نمیتوانست یا نتوانست در روند صلح گام مثبتی بردارد. جمهوری آذربایجان در برابر ارمنستانی که بخش هایی از کشورش را اشغال کرده بود تنها ماند. هم فرانسه وهم روسیه با ارمنستان روابطی نزدیک داشته و دارند و پشتیبان این کشورند، امریکا هم چندان تمایلی به کار کردن در کنار روسیه در منطقه نداشته است. جمهوری آذربایجان از فرصت نه جنگ نه صلح بهرهبرداری کرد و با اعلام موضع رسمی«حل مناقشه از مجاری دیپلماتیک» از دستیازی به جنگ اجتناب و به توسعه اقتصادی و تجهیز ارتش ملی پرداخت، موردی که ارمنستان ناتوان از آن بود. شرایط جغرافیایی کوهستانی مناطق اشغالی و قرار داشتن بقیه نقاط جمهوری آذربایجان در تیررس نیروهای ارمنی، آذربایجان را بر آن داشت که فرصت به دست آورد.
حمله نیرومند و پرتعداد اخیر جمهوری آذربایجان به منطقه اشغالی موجب غافلگیری ارمنستان شد. انگیزه بازپسگیری سرزمینهای اشغالی میهن برای ارتش جمهوری آذربایجان با تجهیزات مدرن و فوق پیشرفته، طبیعی بود که در برابر نیروهای ارتش ارمنستان میتوانست به برتری دست یابد و ارتش ارمنستان با از دست دادن تجهیزات و نیرو وادار به عقبنشینی شده و یکی پس از دیگری قلمروهای اشغالی را باز پس گذارد.
مقرر شده بود در صورت برقراری آتشبس (که چند بار در جریانات اخیر برقرار و نقض شد) ارتشهای کشورهای اسکاندیناوی به عنوان نیروهای پاسدار صلح بیطرف در خط تماس مستقر شوند. موافقت ناگهانی دیروز به ابتکار روسیه و برقراری آتشبس و استقرار نیروهای نظامی روسی نشان میدهد که روسیه باز هم دست بالا را در منطقه دارد. امکان برقراری ارتباط بین مناطق ارمنینشین قرهباغ با ارمنستان از طریق ایجاد کریدور خانکندی –لاچین تحت نظارت نیروهای صلحبان روسی و در برابر امکان برقراری ارتباط نخجوان با مناطق غربی جمهوری آذربایجان از طریق گذر از دالان «زنگه زور» در جنوب ارمنستان تحت نظارت نیروهای صلحبان روسی، از نقاط مثبت این بیانیه است که به امضای رئیس جمهوری آذربایجان، رئیس جمهوری روسیه و نخست وزیر ارمنستان رسیده است. در اعلامیهای که از سوی نخست وزیر ارمنستان صادر شده است آمده است که: «توافقنامهای را با رئیس جمهوری روسیه و جمهوری آذربایجان برای پایان دادن به جنگ در قرهباغ امضا کردم. تصمیمی گرفتم که برای همهمان سخت است؛ آتشبس، برای مردم ما و خود من بسیار دردناک است. این پیروزی نیست، اما تا زمانی که شما اذعان نکنید که باختهاید، شکستی در کار نخواهد بود؛ ما هرگز اذعان نمیکنیم که باختهایم و این آغاز عصر وحدت ملی برای ما خواهد بود».
نکته اساسی در این میان این است که سه کشور هم مرز با قلمرو مناقشه: ایران در جنوب، روسیه در شمال و ترکیه در غرب است. اینکه چرا در گروه مینسک تنها روسیه عضویت دارد، سؤال برانگیز و مورد اعتراض ایران و ترکیه است. بیشترین سهم را ایران در جوار با مرزهای منطقه بحرانی دارد که در این ساختار نادیده گرفته شده است. این حق ایران است که در مرزهای شمالغربی خود در همجواری با منطقه بحرانی باید نقشی اساسی داشته باشد که به فراموشی سپرده شده است.
آزمونی پیش روی روابط ایران با چین و روسیه
نوذر شفیعی
کارشناس مسائل بینالملل
جهتگیری و راهبرد سیاستخارجی کشورها در چارچوب تأمین منافع ملیشان از راههای مشخص و متفاوتی عبور میکند. بیطرفی یا عدم تعهد، استقلال، انزواطلبی یا تمایل به حضور در اتحاد و ائتلاف با دیگر کشورها راهبردهای مختلفی است که ممکن است از سوی دولتها اتخاذ شود. از این جهت تمایل جمهوری اسلامی ایران به عضویت در سازمان همکاریهای شانگهای را باید در قالب راهبرد ایران برای تأمین منافع خود و نیز فرصتی برای مقابله با تهدیدهای مختلف ارزیابی کرد. گرچه ماهیت این سازمان 24 سال پس از تأسیس هنوز چنان که باید مشخص نیست و با وجود انتظارات متفاوتی که اعضا و کشورهای متقاضی از پیوستن به آن دارند مشخص نیست که آیا باید سازمان همکاری شانگهای را یک سازمان همکاری منطقهای ارزیابی کرد یا یک پیمان امنیتی. با وجود این سالها است که جمهوری اسلامی ایران برای پیوستن به این سازمان اعلام تمایل کرده و از 15 سال پیش تا کنون صرفاً به عنوان عضو ناظر پذیرفته شده است. به نظر میرسد بخش قابل توجهی از موانع پیش روی این عضویت در تحریمهای ظالمانهای ریشه دارد که امریکا علیه ایران وضع کرده است. اعضای شانگهای میدانند که وقتی ایران به عضویت این سازمان همکاری در بیاید لاجرم سازمان باید تعهداتی را در قبال ایران بپذیرد. حال آن که با وجود آن تعهدات شاید نتواند تحریمهای امریکا علیه ایران را نادیده بگیرد و وارد یک رویارویی سیاسی یا اقتصادی ناخواسته شود.
جز این، در درون سازمان همکاری شانگهای نیز ممکن است برخی کشورها چندان راغب به این عضویت نباشند. با این حال توجه داشته باشیم که گرچه رأی به عضویت یک کشور در این سازمان همکاری اجماعی است و حتی رأی مخالف کوچکترین و ضعیفترین کشور هم میتواند مانع عضویت باشد؛ اما در عین حال سازمان شانگهای یک سازمان مبتنی بر همگرایی هژمونیک است. این یعنی دو کشور قدرتمند چین و روسیه تا حدود زیادی میتوانند تعیین کننده جهتگیری اصلی سازمان باشند.
به این ترتیب سرنوشت پیوستن ایران به پیمان شانگهای یکی از آزمونهای معناداری است که در مسیر روابط ایران با دو کشور چین و روسیه قرار دارد. ما در روابطمان با این هر دو کشور سهم هزینه خودمان را پرداخت کردهایم. از روی مثال باید گفت که با تمام منافعی که قرارداد در حال تنظیم 25 ساله میان تهران و پکن برای ایران دارد نمیتوان انکار کرد که انتفاع چین از این قرارداد بیشتر خواهد بود. در مورد روسیه نیز همینطور است. بر این اساس توقع ایران از چین و روسیه برای سوق دادن کشورهای عضو به موافقت با عضویت ایران در شانگهای شاید کمترین کار متقابلی است که میتوان از آنها انتظار داشت. برآورده نشدن این انتظار در شرایطی که ما موافقتهای زبانی را میشنویم اما شاهد اقدام عملی نیستیم دست کم برای جریانهای سیاسی مختلف در درون کشور باید نمونهای باشد که اثبات میکند باید در سیاست خارجی در زمینهای مختلفی بازی کرد و به یک بلوک و ائتلاف بسنده نکرد. در غیر این صورت قدرت انتخاب در عرصه روابط بینالملل محدود خواهد شد و این به هیچ وجه همراستا با منافع ملی نیست.
کارشناس مسائل بینالملل
جهتگیری و راهبرد سیاستخارجی کشورها در چارچوب تأمین منافع ملیشان از راههای مشخص و متفاوتی عبور میکند. بیطرفی یا عدم تعهد، استقلال، انزواطلبی یا تمایل به حضور در اتحاد و ائتلاف با دیگر کشورها راهبردهای مختلفی است که ممکن است از سوی دولتها اتخاذ شود. از این جهت تمایل جمهوری اسلامی ایران به عضویت در سازمان همکاریهای شانگهای را باید در قالب راهبرد ایران برای تأمین منافع خود و نیز فرصتی برای مقابله با تهدیدهای مختلف ارزیابی کرد. گرچه ماهیت این سازمان 24 سال پس از تأسیس هنوز چنان که باید مشخص نیست و با وجود انتظارات متفاوتی که اعضا و کشورهای متقاضی از پیوستن به آن دارند مشخص نیست که آیا باید سازمان همکاری شانگهای را یک سازمان همکاری منطقهای ارزیابی کرد یا یک پیمان امنیتی. با وجود این سالها است که جمهوری اسلامی ایران برای پیوستن به این سازمان اعلام تمایل کرده و از 15 سال پیش تا کنون صرفاً به عنوان عضو ناظر پذیرفته شده است. به نظر میرسد بخش قابل توجهی از موانع پیش روی این عضویت در تحریمهای ظالمانهای ریشه دارد که امریکا علیه ایران وضع کرده است. اعضای شانگهای میدانند که وقتی ایران به عضویت این سازمان همکاری در بیاید لاجرم سازمان باید تعهداتی را در قبال ایران بپذیرد. حال آن که با وجود آن تعهدات شاید نتواند تحریمهای امریکا علیه ایران را نادیده بگیرد و وارد یک رویارویی سیاسی یا اقتصادی ناخواسته شود.
جز این، در درون سازمان همکاری شانگهای نیز ممکن است برخی کشورها چندان راغب به این عضویت نباشند. با این حال توجه داشته باشیم که گرچه رأی به عضویت یک کشور در این سازمان همکاری اجماعی است و حتی رأی مخالف کوچکترین و ضعیفترین کشور هم میتواند مانع عضویت باشد؛ اما در عین حال سازمان شانگهای یک سازمان مبتنی بر همگرایی هژمونیک است. این یعنی دو کشور قدرتمند چین و روسیه تا حدود زیادی میتوانند تعیین کننده جهتگیری اصلی سازمان باشند.
به این ترتیب سرنوشت پیوستن ایران به پیمان شانگهای یکی از آزمونهای معناداری است که در مسیر روابط ایران با دو کشور چین و روسیه قرار دارد. ما در روابطمان با این هر دو کشور سهم هزینه خودمان را پرداخت کردهایم. از روی مثال باید گفت که با تمام منافعی که قرارداد در حال تنظیم 25 ساله میان تهران و پکن برای ایران دارد نمیتوان انکار کرد که انتفاع چین از این قرارداد بیشتر خواهد بود. در مورد روسیه نیز همینطور است. بر این اساس توقع ایران از چین و روسیه برای سوق دادن کشورهای عضو به موافقت با عضویت ایران در شانگهای شاید کمترین کار متقابلی است که میتوان از آنها انتظار داشت. برآورده نشدن این انتظار در شرایطی که ما موافقتهای زبانی را میشنویم اما شاهد اقدام عملی نیستیم دست کم برای جریانهای سیاسی مختلف در درون کشور باید نمونهای باشد که اثبات میکند باید در سیاست خارجی در زمینهای مختلفی بازی کرد و به یک بلوک و ائتلاف بسنده نکرد. در غیر این صورت قدرت انتخاب در عرصه روابط بینالملل محدود خواهد شد و این به هیچ وجه همراستا با منافع ملی نیست.
چگونه از شکلگیری <انتظارات تورمی> جلوگیری کنیم؟
محمد قلی یوسفی
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
نسبت دادن تورم شکل گرفته و مشکلات اقتصادی به انتظارات تورمی ، غلط است . انتظارات تورمی واقعهای نیست که یک مرتبه بهوجود آید، این نوع انتظارات طی زمان شکل میگیرد. مردم به مرور زمان از تحولات داخلی و بینالمللی به نتیجهگیری میرسند. آنها شرایط کشور را بررسی میکنند. سطح سواد و بینش مردم بالا رفته، ارتباطات بینالمللی افزایش یافته و شبکههای اجتماعی بهصورت گسترده توسعه یافته است.مردم به راحتی اطلاعاتی که میخواهند را کسب و واقعیتها را درک میکنند، بنابراین انتظارات بر این مبنا شکل میگیرد. مردم وقتی متوجه میشوند ساختار سیاسی یا نظام تصمیمگیری در کشور تغییری نکرده و در روی همان پاشنه قبلی میچرخد، طبیعی است انتظار دارند شرایط تورمی ادامه پیدا کند. واقعیت این است که جامعه ایران در مسیری گام گذاشته و نیروهایی آن را به جلو فشار می دهند که گاهی اوقات مسیر درستی نیست. یعنی نظام تصمیمگیری کشور در مسیر درستی هدایت نمیشود. بههمین دلیل اگرچه شاهد تزریق پول و سرمایهگذاری هستیم اما چون مسیرها اشتباه انتخاب میشود، این اقدامات هم افزایی ندارد و در جهت رفع مشکلات پیش نمیرود. وقتی منابع کشور در مسیر نادرست تخصیص مییابد نه تنها مشکلی را حل نمیکند بلکه به مشکلات هم افزوده میشود. در چنین شرایطی معلوم است به اهداف نمیرسیم و دستاوردی نخواهیم داشت. برای حل مشکلات باید برگردیم و از جایی که اشتباهات شروع شده اصلاحات را اجرا کنیم.اصلاح وضعیت، مستلزم اصلاح قانون اساسی و تغییر نگرش و انتظارات از دولت است.
دولتمردان هم نباید مدعی باشند که از چنان قدرتی برخوردارند که میتوانند همه چیز را تغییر دهند.واقعیت این است که در 4 دهه گذشته مشکلات زیادی روی هم انباشته شده و سیاستهای نادرست و مسیرهای غلطی انتخاب شده است. برای حل مشکلات اقتصادی جز بازگشت از این مسیرها و سیاستهای اشتباه چاره ای نیست. اقدامات اصلاحی نیاز به زمان و منابع دارد. کار دولت این نیست که مانند قهرمانان نقش ایفا کند. یعنی دولت نمیتواند به تنهایی اقتصاد، سیاست و مسائل اجتماعی و نظامی را سامان دهد. واقعیت این است که دولت باید به اصلاح وظایف خودش بپردازد. در دنیا دولتها برقراری نظم، قانون و امنیت را برعهده دارند و بقیه امور به مردم واگذار میشود. البته منظور از مردم نیروهای نظامی و انتظامی، گروههای خاص، شرکتهای خصولتی و عمومی نیست.
تورم، انتظارات تورمی و تغییرات قیمتی ارز معلول سیاستهای نادرستی است که طی زمان شکل گرفتهاند و لازمه حل مشکلات تغییر و دگرگونی در نظام تصمیمگیری است. در سطح بینالمللی باید تفاهم سازنده با دنیا داشته باشیم و دشمنانمان را به حداقل و دوستانمان را به حداکثر برسانیم. پایبندی به قوانین و اصول بینالمللی یک اصل اساسی است. دو عامل باعث عقب ماندگی جامعه ما شده است.نخست اینکه نگاه سنتی به مسائل اقتصادی باعث شده تصمیم گیران فکر کنند قواعد و قوانینی که در گذشته حاکم بوده در حال حاضر هم به کار میآید. به جای مکانیزم قیمتها میگوییم افراد به هم کمک کنند، به جای اجرای سیستمهای مدرن بانکی همچنان بانکداری سنتی داریم یا اینکه به جای اینکه اقتصاد در اختیار مردم و بخش خصوصی باشد تا سودشان را دنبال کنند و از این طریق خیر عمومی افزایش یابد، فکر میکنیم خیر عمومی تنها به وسیله دولتمردان یا افراد خاص بهوجود میآید در حالی که این تفکر سنتی نادرست است.از اتکا به فرد باید به سمت اتکا به قانون حرکت کنیم، این شرط موفقیت است.دوم اینکه دولتها نکاتی برای خودشان تعریف میکنند که پا را از گلیم فراتر میبرند و فعالیتهای غیرمشروعی مانند دخالت در اقتصاد و قیمتها را انجام میدهند. به میزانی که دولت برای خودش تعهد ایجاد میکند به همان میزان خودش را در معرض انتقاد قرار میدهد.تعامل سازنده با دنیا و حذف نیروهای موازی در داخل که باعث تأخیر در تصمیمگیری هستند، شرط موفقیت در اقتصاد است.
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
نسبت دادن تورم شکل گرفته و مشکلات اقتصادی به انتظارات تورمی ، غلط است . انتظارات تورمی واقعهای نیست که یک مرتبه بهوجود آید، این نوع انتظارات طی زمان شکل میگیرد. مردم به مرور زمان از تحولات داخلی و بینالمللی به نتیجهگیری میرسند. آنها شرایط کشور را بررسی میکنند. سطح سواد و بینش مردم بالا رفته، ارتباطات بینالمللی افزایش یافته و شبکههای اجتماعی بهصورت گسترده توسعه یافته است.مردم به راحتی اطلاعاتی که میخواهند را کسب و واقعیتها را درک میکنند، بنابراین انتظارات بر این مبنا شکل میگیرد. مردم وقتی متوجه میشوند ساختار سیاسی یا نظام تصمیمگیری در کشور تغییری نکرده و در روی همان پاشنه قبلی میچرخد، طبیعی است انتظار دارند شرایط تورمی ادامه پیدا کند. واقعیت این است که جامعه ایران در مسیری گام گذاشته و نیروهایی آن را به جلو فشار می دهند که گاهی اوقات مسیر درستی نیست. یعنی نظام تصمیمگیری کشور در مسیر درستی هدایت نمیشود. بههمین دلیل اگرچه شاهد تزریق پول و سرمایهگذاری هستیم اما چون مسیرها اشتباه انتخاب میشود، این اقدامات هم افزایی ندارد و در جهت رفع مشکلات پیش نمیرود. وقتی منابع کشور در مسیر نادرست تخصیص مییابد نه تنها مشکلی را حل نمیکند بلکه به مشکلات هم افزوده میشود. در چنین شرایطی معلوم است به اهداف نمیرسیم و دستاوردی نخواهیم داشت. برای حل مشکلات باید برگردیم و از جایی که اشتباهات شروع شده اصلاحات را اجرا کنیم.اصلاح وضعیت، مستلزم اصلاح قانون اساسی و تغییر نگرش و انتظارات از دولت است.
دولتمردان هم نباید مدعی باشند که از چنان قدرتی برخوردارند که میتوانند همه چیز را تغییر دهند.واقعیت این است که در 4 دهه گذشته مشکلات زیادی روی هم انباشته شده و سیاستهای نادرست و مسیرهای غلطی انتخاب شده است. برای حل مشکلات اقتصادی جز بازگشت از این مسیرها و سیاستهای اشتباه چاره ای نیست. اقدامات اصلاحی نیاز به زمان و منابع دارد. کار دولت این نیست که مانند قهرمانان نقش ایفا کند. یعنی دولت نمیتواند به تنهایی اقتصاد، سیاست و مسائل اجتماعی و نظامی را سامان دهد. واقعیت این است که دولت باید به اصلاح وظایف خودش بپردازد. در دنیا دولتها برقراری نظم، قانون و امنیت را برعهده دارند و بقیه امور به مردم واگذار میشود. البته منظور از مردم نیروهای نظامی و انتظامی، گروههای خاص، شرکتهای خصولتی و عمومی نیست.
تورم، انتظارات تورمی و تغییرات قیمتی ارز معلول سیاستهای نادرستی است که طی زمان شکل گرفتهاند و لازمه حل مشکلات تغییر و دگرگونی در نظام تصمیمگیری است. در سطح بینالمللی باید تفاهم سازنده با دنیا داشته باشیم و دشمنانمان را به حداقل و دوستانمان را به حداکثر برسانیم. پایبندی به قوانین و اصول بینالمللی یک اصل اساسی است. دو عامل باعث عقب ماندگی جامعه ما شده است.نخست اینکه نگاه سنتی به مسائل اقتصادی باعث شده تصمیم گیران فکر کنند قواعد و قوانینی که در گذشته حاکم بوده در حال حاضر هم به کار میآید. به جای مکانیزم قیمتها میگوییم افراد به هم کمک کنند، به جای اجرای سیستمهای مدرن بانکی همچنان بانکداری سنتی داریم یا اینکه به جای اینکه اقتصاد در اختیار مردم و بخش خصوصی باشد تا سودشان را دنبال کنند و از این طریق خیر عمومی افزایش یابد، فکر میکنیم خیر عمومی تنها به وسیله دولتمردان یا افراد خاص بهوجود میآید در حالی که این تفکر سنتی نادرست است.از اتکا به فرد باید به سمت اتکا به قانون حرکت کنیم، این شرط موفقیت است.دوم اینکه دولتها نکاتی برای خودشان تعریف میکنند که پا را از گلیم فراتر میبرند و فعالیتهای غیرمشروعی مانند دخالت در اقتصاد و قیمتها را انجام میدهند. به میزانی که دولت برای خودش تعهد ایجاد میکند به همان میزان خودش را در معرض انتقاد قرار میدهد.تعامل سازنده با دنیا و حذف نیروهای موازی در داخل که باعث تأخیر در تصمیمگیری هستند، شرط موفقیت در اقتصاد است.
هیچ جاذبه شهری اهالی این روستا را خوشبختتر نمیکند
خوشحالترین مردم ایران در روستای <بیآبی>
زهره افشار
خبرنگار
«لیراه» روستای بدون «کد» که محلیها به آن «بیآبی علیا» هم میگویند؛ روستایی که برخلاف اسمش، خیلی هم پر آب است و شاخهای از سرچشمههای کوهستانهای زرد کوه چهارمحال و بختیاری از کنار آن میگذرد و آبی به زلالی اشک چشم را به اهالی این روستا میرساند. لیراه بهدلیل نداشتن کد و نام و نشانی در نظام تقسیمات سیاسی کشور حتی نمیتواند نام روستا را یدک بکشد و بر اساس قانون نباید انتظاری هم برای خدماتی مانند آب و برق داشته باشد اما برای 8 خانوار عشایری که این مکان را برای زندگی در 10 ماه از سال برگزیدهاند، بهشت کوچکی است و همین قدر که در یک منطقه بکر میتوانند به دامپروری بپردازند و همانگونه که خود می خواهند ساده زندگی کنند کافیست.
بهشت «آب»
«امیر قولی نیا» بخشدار مرکزی کوهرنگ در گفتوگو با «ایران» میگوید: لیراه داستان جالبی دارد. لیراه اسم مکانی است که محلیها به آن «بیآبی» میگویند البته نه به این معنی که آبی نداشته باشد و اتفاقاً برعکس خیلی نقطه خوش آب هوایی است که آب فراوانی هم دارد ولی بهدلیل اینکه رودخانه از داخلش رد نمیشود این نام را روی آن گذاشتهاند. پیشترها در 2 نقطه بیآبی تعدادی عشایر زندگی میکردند. نقاطی که بعدها نام «بیآبی سفلی» و «بیآبی علیا» بر آنها گذاشته شد. در سرشماری کشوری بیآبی علیا کد دار نشد و در عوض به بیآبی سفلی کد دادند ولی در حال حاضر روستایی که کد گرفته بود از سکنه خالیست و برعکس زندگی در بیآبی علیا یا لیراه جریان دارد. 8 خانوار ساکن آن همه زندگی عشایری دارند و لیراه برایشان ییلاق است و همه این خانوارها در روستای «سرآقا سید» که در 6 کیلومتری این روستاست خانه دومی دارند و در زمستان به آنجا میروند. بخشدار کوهرنگ افزود: نکته جالب در مورد این روستا این است که لیراه پیشتر و قبل از سال 1362 در قالب تقسیمات کشوری جزو استان اصفهان شده بود ولی بهدلیل اینکه ساکنان آن همه بختیاری هستند و فرهنگشان بیشتر با اهالی چهارمحال و بختیاری نزدیک است به درخواست اهالی منطقه از اصفهان جدا و به چهارمحال و بختیاری سپرده شد. حالا خانه اصلی این خانوارهای عشایری در استان چهارمحال و بختیاری است و در زمستان با طی یک مسیر 6 کیلومتری به خانه دوم خود در سر آقا سید میروند که جزو استان اصفهان است. به گفته وی، همه اهالی روستای سر آقاسید و لیراه سیدزاده هستند و بهدلیل ازدواجهای فامیلی این مسأله نسل به نسل ادامه یافته است. وی تأکید کرد: متأسفانه بهدلیل اینکه تعداد خانوار این روستا زیر 20 خانوار است بر اساس قانون نمیتوانیم خدماتی همچون آب و برق به آنها بدهیم.
هیچ امکانی در شهر ما را خوشبختتر نمیکند
در همین حال «محمدعلی دادور» یکی از اهالی روستای لیراه که برای صحبت کردن با وی دو روز وقت لازم شد تا از لیراه به مکانی بیاید که تلفن همراهش آنتن بدهد به ما میگوید: لیراه برای ما خود زندگی است و چون هنوز تکنولوژی شهری به اینجا نیامده مفهوم خوشبختی برایمان تغییر نکرده و با همین زندگی ساده شادمان و شکرگزار خدا هستیم. وی میافزاید: همه 8 خانوار لیراه با هم نسبت فامیلی دارند و این عامل پشتیبانی بیشتر آنها از یکدیگر است. مردان و زنان و حتی بچهها در اینجا هر کدام وظایف خود را انجام میدهند. مردان و پسران دامها را به چرا میبرند و زنان و دختران، گوسفندها را میدوشند و نان میپزند. اینجا همچنان زنان، ظرف ها و لباسها را در رودخانه کنار روستا میشویند و از تنها چشمه روستا برای آشامیدن استفاده میکنند. اهالی روستای لیراه در ماه اسفند بار و بندیل خود را از روستای سرآقاسید که در 6 کیلومتری لیراه است میبندند و همراه دامهای خود به لیراه میآیند تا سال تحویل را در لیراه باشند و حتی قبل از رسیدن بهار به دل طبیعت باز میگردند . فاصله 6 کیلومتری لیراه تا سرآقا سید فقط یک راه مالرو دارد که برای تردد در میان این دو روستا باید شش تا هفت ساعت وقت گذاشت آن هم از میان درههای کوهستانی و پرتگاههای خطرناک! اهالی لیراه در ماه های دی و بهمن و با سرد شدن هوا به سرآقا سید میآیند و هر سال این قصه زندگی برای اهالی لیراه تکرار میشود. زندگی اهالی این روستای عشایری چنان به طبیعت گره خورده که دادور میگوید اگر به شهر بیایند به مانند پرندهای که در قفس اسیر شده از بین خواهند رفت. به گفته وی، هر خانوار لیراه حدود 50 رأس دام دارد. خانهسازی اهالی روستا هم حکایت دیگری دارد. لیراه معماری منحصر به فردی دارد که جدا از اینکه این نوع ساخت و ساز چقدر استحکام دارد، ساختمانهای روستا را خاص کرده است. اهالی لیراه از مصالح بومی این منطقه برای ساخت خانه و محل نگهداری دام شان استفاده میکنند. سنگ معمولی، گل و تکههای چوب بلوط که به واسطه پراکندگی درختان بلوط در منطقه به وفور یافت میشود برای ساخت خانه یا بهتر بگویم اتاق محل زندگی، اهالی روستا سنگ و گل را خشکه چین میکنند و برای استحکام آن از تکههای چوب بلوط در میان گل استفاده میکنند. دادور میگوید: ما در روستا آب و برق نداریم و از چراغهای نفتی برای روشنایی استفاده میکنیم و بهدلیل نبود برق، تکنولوژی شهری در روستای ما جایی ندارد ولی ما راضی و خوشحال هستیم اینجا همه کاری برای انجام دادن دارند و شاید برای همین است که همه سرشب از فرط خستگی می خوابند و در اینجا کلمه بی خوابی مفهومی ندارد . از وی در مورد وضعیت تحصیلی کودکان پرسیدم که وی توضیح میدهد در لیراه مدرسه نیست ولی در زمانی که بچهها زمان تحصیل شان برسد آنها را با خود به قشلاق لیراه نمیآوریم و آنها پیش خاله، عمه یا پدربزرگ در روستای لیراه میمانند. لیراه روستای ناشناختهای است که به گفته دادور اهالی اش خیلی هم از این وضعیت ناراضی نیستند چون این طبیعت بکر را مدیون ناشناخته بودن روستا میدانند و بسیار احساس خوشبختی میکنند. وی میگوید: من هرازگاهی برای خرید مایحتاج به روستای سرآقا سید میروم و چیزهایی در مورد این بیماری جدید شنیدهام ولی بیشتر اهالی روستا در جریان این بیماری نیستند چون کرونا هم بهشتی همچون لیراه را نمیشناسد و به اینجا نخواهد آمد.
نیم نگاه
فاصله 6 کیلومتری لیراه تا سر آقا سید فقط یک راه مالرو دارد که برای تردد در میان این دو روستا باید شش تا هفت ساعت وقت گذاشت آن هم از میان دره های کوهستانی و پرتگاه های خطرناک ! اهالی لیراه در ماه های دی و بهمن و با سرد شدن هوا به سر آقا سید می آیند و هر سال این قصه تکرار می شود . زندگی اهالی این روستای عشایری چنان به طبیعت گره خورده که به گفته یکی از اهالی اگر به شهر بیایند به مانند پرنده ای که در قفس اسیر شده از بین خواهند رفت
خبرنگار
«لیراه» روستای بدون «کد» که محلیها به آن «بیآبی علیا» هم میگویند؛ روستایی که برخلاف اسمش، خیلی هم پر آب است و شاخهای از سرچشمههای کوهستانهای زرد کوه چهارمحال و بختیاری از کنار آن میگذرد و آبی به زلالی اشک چشم را به اهالی این روستا میرساند. لیراه بهدلیل نداشتن کد و نام و نشانی در نظام تقسیمات سیاسی کشور حتی نمیتواند نام روستا را یدک بکشد و بر اساس قانون نباید انتظاری هم برای خدماتی مانند آب و برق داشته باشد اما برای 8 خانوار عشایری که این مکان را برای زندگی در 10 ماه از سال برگزیدهاند، بهشت کوچکی است و همین قدر که در یک منطقه بکر میتوانند به دامپروری بپردازند و همانگونه که خود می خواهند ساده زندگی کنند کافیست.
بهشت «آب»
«امیر قولی نیا» بخشدار مرکزی کوهرنگ در گفتوگو با «ایران» میگوید: لیراه داستان جالبی دارد. لیراه اسم مکانی است که محلیها به آن «بیآبی» میگویند البته نه به این معنی که آبی نداشته باشد و اتفاقاً برعکس خیلی نقطه خوش آب هوایی است که آب فراوانی هم دارد ولی بهدلیل اینکه رودخانه از داخلش رد نمیشود این نام را روی آن گذاشتهاند. پیشترها در 2 نقطه بیآبی تعدادی عشایر زندگی میکردند. نقاطی که بعدها نام «بیآبی سفلی» و «بیآبی علیا» بر آنها گذاشته شد. در سرشماری کشوری بیآبی علیا کد دار نشد و در عوض به بیآبی سفلی کد دادند ولی در حال حاضر روستایی که کد گرفته بود از سکنه خالیست و برعکس زندگی در بیآبی علیا یا لیراه جریان دارد. 8 خانوار ساکن آن همه زندگی عشایری دارند و لیراه برایشان ییلاق است و همه این خانوارها در روستای «سرآقا سید» که در 6 کیلومتری این روستاست خانه دومی دارند و در زمستان به آنجا میروند. بخشدار کوهرنگ افزود: نکته جالب در مورد این روستا این است که لیراه پیشتر و قبل از سال 1362 در قالب تقسیمات کشوری جزو استان اصفهان شده بود ولی بهدلیل اینکه ساکنان آن همه بختیاری هستند و فرهنگشان بیشتر با اهالی چهارمحال و بختیاری نزدیک است به درخواست اهالی منطقه از اصفهان جدا و به چهارمحال و بختیاری سپرده شد. حالا خانه اصلی این خانوارهای عشایری در استان چهارمحال و بختیاری است و در زمستان با طی یک مسیر 6 کیلومتری به خانه دوم خود در سر آقا سید میروند که جزو استان اصفهان است. به گفته وی، همه اهالی روستای سر آقاسید و لیراه سیدزاده هستند و بهدلیل ازدواجهای فامیلی این مسأله نسل به نسل ادامه یافته است. وی تأکید کرد: متأسفانه بهدلیل اینکه تعداد خانوار این روستا زیر 20 خانوار است بر اساس قانون نمیتوانیم خدماتی همچون آب و برق به آنها بدهیم.
هیچ امکانی در شهر ما را خوشبختتر نمیکند
در همین حال «محمدعلی دادور» یکی از اهالی روستای لیراه که برای صحبت کردن با وی دو روز وقت لازم شد تا از لیراه به مکانی بیاید که تلفن همراهش آنتن بدهد به ما میگوید: لیراه برای ما خود زندگی است و چون هنوز تکنولوژی شهری به اینجا نیامده مفهوم خوشبختی برایمان تغییر نکرده و با همین زندگی ساده شادمان و شکرگزار خدا هستیم. وی میافزاید: همه 8 خانوار لیراه با هم نسبت فامیلی دارند و این عامل پشتیبانی بیشتر آنها از یکدیگر است. مردان و زنان و حتی بچهها در اینجا هر کدام وظایف خود را انجام میدهند. مردان و پسران دامها را به چرا میبرند و زنان و دختران، گوسفندها را میدوشند و نان میپزند. اینجا همچنان زنان، ظرف ها و لباسها را در رودخانه کنار روستا میشویند و از تنها چشمه روستا برای آشامیدن استفاده میکنند. اهالی روستای لیراه در ماه اسفند بار و بندیل خود را از روستای سرآقاسید که در 6 کیلومتری لیراه است میبندند و همراه دامهای خود به لیراه میآیند تا سال تحویل را در لیراه باشند و حتی قبل از رسیدن بهار به دل طبیعت باز میگردند . فاصله 6 کیلومتری لیراه تا سرآقا سید فقط یک راه مالرو دارد که برای تردد در میان این دو روستا باید شش تا هفت ساعت وقت گذاشت آن هم از میان درههای کوهستانی و پرتگاههای خطرناک! اهالی لیراه در ماه های دی و بهمن و با سرد شدن هوا به سرآقا سید میآیند و هر سال این قصه زندگی برای اهالی لیراه تکرار میشود. زندگی اهالی این روستای عشایری چنان به طبیعت گره خورده که دادور میگوید اگر به شهر بیایند به مانند پرندهای که در قفس اسیر شده از بین خواهند رفت. به گفته وی، هر خانوار لیراه حدود 50 رأس دام دارد. خانهسازی اهالی روستا هم حکایت دیگری دارد. لیراه معماری منحصر به فردی دارد که جدا از اینکه این نوع ساخت و ساز چقدر استحکام دارد، ساختمانهای روستا را خاص کرده است. اهالی لیراه از مصالح بومی این منطقه برای ساخت خانه و محل نگهداری دام شان استفاده میکنند. سنگ معمولی، گل و تکههای چوب بلوط که به واسطه پراکندگی درختان بلوط در منطقه به وفور یافت میشود برای ساخت خانه یا بهتر بگویم اتاق محل زندگی، اهالی روستا سنگ و گل را خشکه چین میکنند و برای استحکام آن از تکههای چوب بلوط در میان گل استفاده میکنند. دادور میگوید: ما در روستا آب و برق نداریم و از چراغهای نفتی برای روشنایی استفاده میکنیم و بهدلیل نبود برق، تکنولوژی شهری در روستای ما جایی ندارد ولی ما راضی و خوشحال هستیم اینجا همه کاری برای انجام دادن دارند و شاید برای همین است که همه سرشب از فرط خستگی می خوابند و در اینجا کلمه بی خوابی مفهومی ندارد . از وی در مورد وضعیت تحصیلی کودکان پرسیدم که وی توضیح میدهد در لیراه مدرسه نیست ولی در زمانی که بچهها زمان تحصیل شان برسد آنها را با خود به قشلاق لیراه نمیآوریم و آنها پیش خاله، عمه یا پدربزرگ در روستای لیراه میمانند. لیراه روستای ناشناختهای است که به گفته دادور اهالی اش خیلی هم از این وضعیت ناراضی نیستند چون این طبیعت بکر را مدیون ناشناخته بودن روستا میدانند و بسیار احساس خوشبختی میکنند. وی میگوید: من هرازگاهی برای خرید مایحتاج به روستای سرآقا سید میروم و چیزهایی در مورد این بیماری جدید شنیدهام ولی بیشتر اهالی روستا در جریان این بیماری نیستند چون کرونا هم بهشتی همچون لیراه را نمیشناسد و به اینجا نخواهد آمد.
نیم نگاه
فاصله 6 کیلومتری لیراه تا سر آقا سید فقط یک راه مالرو دارد که برای تردد در میان این دو روستا باید شش تا هفت ساعت وقت گذاشت آن هم از میان دره های کوهستانی و پرتگاه های خطرناک ! اهالی لیراه در ماه های دی و بهمن و با سرد شدن هوا به سر آقا سید می آیند و هر سال این قصه تکرار می شود . زندگی اهالی این روستای عشایری چنان به طبیعت گره خورده که به گفته یکی از اهالی اگر به شهر بیایند به مانند پرنده ای که در قفس اسیر شده از بین خواهند رفت
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم. با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
آرامگاه خواجه نظامالملک طوسی غریب و تنها/ محمود بلیغیان - خبرنگار آزاد از اصفهان: یکی از دانشمندان و سیاستمداران حاذق و دانای ایرانزمین، خواجه نظامالملک طوسی وزیر دانای ملکشاه درعهد سلجوقیان است که اقدامات عالمانه او برای بسیاری از مردم ایران هنوز ناشناخته مانده است و از همین رو آرامگاه او هم در اصفهان غریب و تنها و در گوشهای ویران و ناشناخته در کوچهای به همین نام در یکی از محلههای قدیمی شهر اصفهان وجود دارد که سالهاست غبار تنهایی و غربت روی آنرا پوشانده و درب آن روی همه علاقهمندان به تاریخ ایران بسته شده است اگر چه اخیراً شهرداری با نصب مجسمهای تمامقد در نزدیکی آرامگاه ایشان دست به تعمیراتی زده ولی اقدامات بیشتری باقی مانده که امید است در آینده و بزودی با ایجاد محوطه وسیعتر اطراف آن انجام شود.
یک انتقاد در مورد کرونا و تصمیمات بیفایده/ یک شهروند: متأسفانه متوجه شدیم بسیاری از مدیران ادارات و سازمانها و وزارتخانهها همچنان جلساتی چند ساعته و در مکانهای مختلف میگذارند و شرکت میکنند و مدیران و کارمندان زیر مجموعه مجبور هستند که در کنار آنها همراهی بکنند. وقتی مدیریت دولتی جلسات خود را تعطیل نمیکند چه انتظاری از مردم دارید و آیا کارمند زیر دست میتواند بگوید بیماری مرگبار کرونا در کمین است؟ کارشکنی دربرابر کارمندان یعنی کارمند بهخاطر بیماری خطرناک زمینهای درخواست دورکاری میکند متأسفانه رئیس آن مجموعه بهخاطر اینکه خود این مسأله را قبول ندارد، نمیگذارد کارمند به دورکاری برود.
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
آرامگاه خواجه نظامالملک طوسی غریب و تنها/ محمود بلیغیان - خبرنگار آزاد از اصفهان: یکی از دانشمندان و سیاستمداران حاذق و دانای ایرانزمین، خواجه نظامالملک طوسی وزیر دانای ملکشاه درعهد سلجوقیان است که اقدامات عالمانه او برای بسیاری از مردم ایران هنوز ناشناخته مانده است و از همین رو آرامگاه او هم در اصفهان غریب و تنها و در گوشهای ویران و ناشناخته در کوچهای به همین نام در یکی از محلههای قدیمی شهر اصفهان وجود دارد که سالهاست غبار تنهایی و غربت روی آنرا پوشانده و درب آن روی همه علاقهمندان به تاریخ ایران بسته شده است اگر چه اخیراً شهرداری با نصب مجسمهای تمامقد در نزدیکی آرامگاه ایشان دست به تعمیراتی زده ولی اقدامات بیشتری باقی مانده که امید است در آینده و بزودی با ایجاد محوطه وسیعتر اطراف آن انجام شود.
یک انتقاد در مورد کرونا و تصمیمات بیفایده/ یک شهروند: متأسفانه متوجه شدیم بسیاری از مدیران ادارات و سازمانها و وزارتخانهها همچنان جلساتی چند ساعته و در مکانهای مختلف میگذارند و شرکت میکنند و مدیران و کارمندان زیر مجموعه مجبور هستند که در کنار آنها همراهی بکنند. وقتی مدیریت دولتی جلسات خود را تعطیل نمیکند چه انتظاری از مردم دارید و آیا کارمند زیر دست میتواند بگوید بیماری مرگبار کرونا در کمین است؟ کارشکنی دربرابر کارمندان یعنی کارمند بهخاطر بیماری خطرناک زمینهای درخواست دورکاری میکند متأسفانه رئیس آن مجموعه بهخاطر اینکه خود این مسأله را قبول ندارد، نمیگذارد کارمند به دورکاری برود.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
# من - ماسک - میزنم
-
۱۱ هزار شهید اهل سنت نمادی از وحدت شیعه و سنی است
-
خداحافظ جناب سرهنگ
-
مأموریت آزادسازی ارزهای بلوکه
-
اکنون نوبت رهبران جدید امریکاست
-
بازگشت صلح به قفقاز
-
ادغام بانکهای نیروهای مسلح کاری بزرگ است
-
غربالگری و کنترل بیماران کرونایی در محلات پایتخت
-
خود درمانی کرونا با نسخههای فامیلی!
-
پیام «ترامپ» به رقیب پیروز با اخراج وزیر دفاع
-
دلم یک بالکن میخواهد
-
صفحه ویژه ایران قرن
-
به امید فردایی صلحآمیز در قرهباغ
-
آزمونی پیش روی روابط ایران با چین و روسیه
-
چگونه از شکلگیری <انتظارات تورمی> جلوگیری کنیم؟
-
خوشحالترین مردم ایران در روستای <بیآبی>
-
سلام ایران
اخبارایران آنلاین